هنوز هفت سال از «ال نینو 2016» نگذشته که بازگشت آن رخ داده است و احتمال اینکه این یکی دیگر از رویدادهای قوی و مخرب آبوهوایی را همراه داشته باشد، بسیار زیاد است.
بیشک یکی از بزرگترین پیامدهای ال نینو مانند سالهای گذشته، افزایش دمای سیاره زمین است. زیرا گرمای حاصل از این پدیده به گرمایش جهانی ناشی از سوزاندن سوختهای فسیلی توسط انسانها اضافه میشود و قابل پیشبینی است که موجب ثبت امسال یا سال آینده به عنوان گرمترین سال زمین باشد؛ همانطور که در سال 2016 اتفاق افتاد. با وجود اینکه بسیاری از هواشناسان این تغییرات را وابسته به مکان میدانند، اگر نگاهی به رویدادهای 2016 داشته باشیم، سیاره زمین گرمترین سال خود را تجربه کرد. در آن سال اندونزی، از کشورهای آسیای جنوب شرقی، شاهد خسارتهای فراوان، از جمله آتشسوزیها شد و در خشکسالی فرورفت. از طرف دیگر، بارش شدید در مناطقی که قبلاً بارش بسیار کمی داشتند، از جمله بخشهایی از شاخ آفریقا، که با مدیریت درست میتوانست به موهبتی برای آنها تبدیل شود، سبب غرقشدن روستاها در سیل شد.
حال چرا این بازگشت به گذشته برای ما مهم است. اگر به نمودار 1 نگاهی کنیم، درمییابیم که حدود 84 درصد کشور بارشی کمتر از میانگین سالانه خود را دارد. یعنی 22 درصد نسبت به متوسط بلندمدت آن، بارش کمتری صورت گرفته است.
هم اکنون طبق اعلام سازمان هواشناسی، روز ۳۱ خرداد 1402، «زابل» در جنوب شرق ایران، گرمترین نقطه کره زمین بوده است. دمای هوا در این شهر در استان سیستانوبلوچستان ایران در میان بیش از 8800 ایستگاه هواشناسی، به بالاترین میزان، یعنی ۸/50 درجه سانتیگراد رسید. «زهک» نیز در 27کیلومتری زابل، برای اولین بار در سه دهه گذشته، دمای 6/50 درجه سانتیگراد را تجربه کرد. دما تا همین حالا رکوردها را در سال جاری شکسته است.
ماه می 2023 (11اردیبهشت -11خرداد 1402) گرمترین دمای ثبتشده برای کل کره زمین در تاریخ بود.
کشور ما با پیامدهای پیشبینینشده آبوهوایی، از جمله دمای بیسابقه، خشکشدن دریاچهها و رودخانهها، توفانهای گردوغبار، خشکسالی و سیل مواجه شده و هنوز مورد تهدید است.
احتمالاً در سالهای آینده، ایران در قسمت جنوبی کشور دورههای طولانیتری از بیشینه دمای شدید را با دورههای طولانیتر خشکی (برای بیش از 120 روز) تجربه خواهد کرد. در حال حاضر، دمای بیش از 30 درجهسانتیگراد و بارش کمتر از 2 میلیمتر، موجب خشکسالی شده است و بارشهای نابهنگام و شدید، فراوانی سیلابها را به دنبال خواهد داشت که اگر بهموقع چارهاندیشی نشود، مهاجرتها اتفاق میافتند و احتمالاً برخی از مناطق عملاً غیرمسکونی خواهند شد. به دنبال کاهش ورودی آب، کوچکشدن تعداد قابل توجهی دریاچهها و رودخانهها، کاهش میزان آب پشت سدها، و استفاده بیش از حد و توان سفرههای آبهای زیرزمینی (در بازه 50 سال، بیش از 700 هزار چاه ممنوعه در دشتها حفر شدهاند)، ذخایر آب رو به اتمام است. به علاوه، فرونشست زمین در ایران بیش از 85 برابر میانگین جهانی است.
حتی اگر ما امسال بتوانیم بحران آب را با تمهیداتی پشت سر بگذاریم، از پیامدهایی که در طول زمان رخ دادهاند، مانند خشکشدن دریاچهها، فرونشست زمین و ... نمیتوانیم چشمپوشی کنیم. زیرا اگر فقط تهران را ارزیابی کنیم، سالانه تقریباً 840 میلیون متر مکعب آب از سفرههای زیرزمینی برای تأمین آب شرب برداشت میشود و فقط 800 میلیون متر مکعب آب به سفرهها باز میگردد. بنابراین سالانه حدود 30 تا 40 میلیون متر مکعب آب در تهران تراز منفی داریم. تغییرات حجم آب زیرزمینی باعث تغییر شکل الاستیک پوسته زمین میشود. این تغییر شکل در تعدیل تنش پوسته و لرزهخیزی در مناطقی که نوسانات ذخیره آب زیاد رخ میدهد، نقش دارد.
حال شهرهایی مانند تهران که ظرفیت لرزهخیزی بالایی دارند، وجود یک لایه ضخیم خاک رس سطحی، شهر را مستعد فرونشست میکند که میزان آن در شهر تهران، بهویژه در منطقههای جنوبی آن، در پهنهای با 525 کیلومتر مربع مساحت و حداکثر میزان نشست 36 سانتیمتر در سال است. علاوه بر این، تهران در این سالها با خشکسالی روبهرو بوده که به کاهش سطح آبهای زیرزمینی منجر شده است. با نگاهی به اوضاع تهران میتوان وضعیت آن را به سایر شهرها هم که وضعیت مشابهی دارند، تعمیم داد. پایان سخن اینکه ضروری است بهموقع چارهاندیشی کنیم؛ فردا دیر است.
والسلام
۳۳۱
کلیدواژه (keyword):
رشد آموزش علوم زمین، سرمقاله، فردا دیر است، مریم عابدینی