عکس رهبر جدید

هنر پاسخ گویى به خود

هنر پاسخ گویى به خود

 بدون شک تأثیر و تأثر و مداخلات و مناسبات میان‌فردی و میان‌گروهی در کارآمدی یا ناکارآمدی افراد نقش دارد. اینکه در جایی و در موضوعی یا در انجام پروژهای تلاشمان به سرانجام درست نمی‌رسد، می‌توانیم ریشه‌های آن را در ناکارآمدی و ناهمراهی نظام سازمانی و مجموعه‌ای که در آن کار می‌کنیم بجوییم. موانع ساختاری، قانونی، روشی، نگرشی، اطلاعاتی و فناورانه از جمله عواملی هستند که به این ناکارآمدی‌ها و نتایج غیرقابل قبول آن دامن می‌زنند.

به‌طور معمول، همه ما این عادت و باور نادرست را که همه‌چیز در بیرون از ما ریشه دارد، هم‌چنان با خود حمل می‌کنیم و کمتر حاضر می‌شویم در آن تردید کنیم. تردید کنیم که بسیاری از نارسایی‌ها و آسیب‌های به‌وجودآمده در زندگی فردی و سازمانی ما به عوامل خارج از اختیار و پیش‌بینی ما برمی‌گردند. لکن همیشه این‌طور نیست و لازم است در شرایط و موقعیت‌هایی نگاه‌مان را از بیرون به درون خود متوجه کنیم.

این که در افواه و گفت‌وگوهای ما باب شده است دلایل انجام نشدن کارهایمان را صرفا به دوره و زمانه، قسمت و شانس، نظام حکمرانی (دولت‌ها) نسبت می‌دهیم و حتی موفق‌نشدنمان را در کاری، آزمونی یا پروژه‌ای با این عبارت که خدا نخواسته است به گردن دیگری می‌اندازیم و از احساس مسئولیت فردی غافل می‌شویم و بر بی‌عرضگی و تنبلی و اهمال‌کاری‌هایمان پرده‌پوشی می‌کنیم، خصلت و عملی است نادرست که باید از آن دست شست و زیر بار مسئولیت رفت و نشانی غلط نداد.

در جاهایی هم دلیل انجام‌نشدن کارهای وفق مرادمان را به دیگران نسبت می‌دهیم و خود را مبرا می‌شماریم. خلاصه اینکه دلایل انجام‌نشدن درست بسیاری از کارها و تحقق‌نیافتن بسیاری از خواسته‌هایمان را به‌راحتی به گردن دیگران می‌اندازیم، الا خودمان!

من اسم این عادت و نگاه ناپسند را می‌گذارم شانه‌خالی‌کردن از زیر بار مسئولیت فردی و شخصی. می‌گویم پس اراده ما، تلاش ما و خواسته ما کجا تعریف می‌شود و در کجای این بهانه‌جویی‌ها می‌نشیند. در نظریه مدیریت نیز به این‌جور بهانه‌جویی‌ها «نظریه اسناد» می‌گویند.

بارها با مدیرانی که سال‌ها تصدی مسئولیتی را داشته و در کارشان موفقیت چندانی نداشته‌اند، مواجه شده‌اید که تمایل دارند ریشه‌های شکستشان را در اقدامات و تصمیمات به دیگران نسبت دهند و حاضرند ساعت‌ها حرافی و لفاظی کنند تا به انحایی، موفق‌ نشدنشان را به عوامل خارج از خود نسبت دهند. غافل از این که کارکنان و زیردستان آگاه‌تر از آن هستند که تسلیم پنهان‌کاری‌ها و توجیه‌هایشان شوند.

اینکه همه موفق‌نشدن‌ها را به دیگران و موفقیت‌ها را به خودمان نسبت دهیم، از سرخود واکردن و سلب مسئولیت است. در مثالی روشن‌تر، دانش‌آموزان و دانشجویان نمره‌های بالایشان را به خود و نمره‌های پایین را به استاد یا معلم نسبت می‌دهند. مثلاً می‌گویند در امتحان علوم شدم 19، به من داد 11. خوب‌ها را به خود و بدها را به دیگران نسبت می‌دهیم.

این در حالی است که آموزه‌های دینی و قرآنی‌مان، ما را به احساس مسئولیت فردی سفارش می‌کنند، که اگر همه بدند، تو خوب باش و اگر هر چیز خوب نیست، تو سعی کن به‌تنهایی هم شده است در رفع آسیب‌ها و نقص‌ها تلاش و همت کنی.

قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَه أَنْ تَقُومُوا لِلهِ مَثْنَى وَ فُرَادَی (سبا/ 46).

وانهادن همه مشکلات به دیگران و رفع مسئولیت‌های فردی و شخصی و نپذیرفتن نارسایی‌ها در عملکرد و بازده ما را در قضاوت به کژی می‌کشاند و آن‌گونه که باید زندگی فردی و سازمانی‌مان به سامان نمی‌شود.

بپذیریم که همه ما باید پاسخ‌گوی رفتار و عملکرد فردی خودمان باشیم و همه‌چیز را به دیگران نسبت ندهیم. این گونه است که جامعه روی سعادت می‌بیند و نشاط و سرزندگی می‌دِرَود.


  

۲۶۵
کلیدواژه (keyword): رشد مدیریت مدرسه، یادداشت سردبیر، هنر پاسخ گویی به خود، دکتر حیدر تورانی
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید