عکس رهبر جدید

اصول طراحی چند رسانه‌ای

  فایلهای مرتبط
اصول طراحی چند رسانه‌ای
در مقاله‌های قبلی اشاره شد، در تولید محتوای الکترونیکی، رعایت یک مجموعه اصول آموزشی و استاندارد‌های فنی برای افزایش اثربخشی و کارایی، به‌ویژه زمانی که محتوا به‌صورت چند‌رسانه‌ای طراحی و تولید می‌شود، ضروری است. به همین منظور، در ادامه مباحث گذشته، بخش پایانی اصول طراحی چند‌رسانه‌ای به‌صورت کاربردی برای تولید محتوای آموزشی تشریح می‌شود.

بهکارگیری اصول طراحی چندرسانهای مایر1، اصول طراحی چندرسانهای ون مرینبور و کستر2، اصول طراحی گرافیکی و سایر اصول آموزشی و استانداردهای فنی برای تولید محتوای الکترونیکی آموزشی اثربخش، بسیار ضروری است. در بخش پایانی مقاله بر پایه نرمافزارهای استوریلاین3، اتوپلی4، کپتیویت5 و غیره، با ارائه نمونههایی کاربردی از درسها، بهصورت عملی سایر اصول را شرح میدهیم.

 

اصل تفاوتهای فردی یا اصل سطحبندی۶: طبق اصل تفاوتهای فردی، طراحی چندرسانهای برای دانشآموزان با اطلاعات کمتر، نسبت به دانشآموزان با اطلاعات بیشتر تفاوت دارد (امیرتیموری و زارع، 139٤). در طراحی و تولید محتوا پیشنهاد میشود با ایجاد فرامتنها و لینکهای متعدد بهصورت شاخهای، دانشآموزان را در انتخاب مسیر و میزان یادگیری بر اساس تواناییها و دانش خود آزاد بگذارید تا بیشتر بر برنامه کنترل داشته باشند و منطبق با سرعت یادگیری خودشان پیش بروند (عباسی، 139٥). تفاوتهای فردی به سطح دانش محدود نیستند. تفاوت در سرعت یادگیری، استعدادها، علاقهها، مهارتها و تواناییهای جسمی و سایر موارد مشابه را نیز شامل میشود. بنابراین، بهتر است معلمان در تولید محتوا این تفاوتها را در نظر بگیرند؛ هرچند بهطوری عملی برای تکتک دانشآموزان کلاس این کار مقدور نیست، اما حداقل میتوان آنها را در سه سطح طبقهبندی و محتوا را متناسب با آن طراحی و تولید کرد.

تصور کنید در درس کار و فناری میخواهید برنامه اکسل را آموزش دهید. بهطور طبیعی با پیوستاری از تفاوتهای فردی در زمینه آشنایی با رایانه مواجه خواهید شد. در این هنگام معلم تصمیم میگیرد محتوا را در سه سطح طراحی و تولید کند. سطح یک برای افرادی خواهد بود که با برنامه اکسل اصلاً آشنایی ندارند. پس برای آنها مفاهیم پایه از قبیل جمع7 و میانگین اعداد8  و سایر موارد را، طبق شکل 1، در نظر میگیرد.

 

برای گروه سطح دوم که مفاهیم پایه اکسل را میدانند، مواردی از قبیل قرارگرفتن نام و نام خانوادگی در یک خانه را که بر فرمولنویسی ساده مبتنی است، طبق شکل 2 طراحی و تولید می‌‌کند.

 

اما برای گروه سوم که در سطحی بالاتر از کلاس قرار دارند، محتوا را در سطح سه در نظر میگیرد. در این سطح اندکی از فرمولهای پیشرفته استفاده میکند. برای نمونه، محتوا شامل روش تفکیک تاریخ تولد است که بهصورت یکجا نوشته شده؛ به نحوی که سال، ماه و روز تولد هر کدام در یک ستون قرار بگیرند. در اینجا برای تفکیک از فرمولهایی به شرح جدول زیر استفاده میکند:

 

همانطور که ملاحظه میشود، نوشتن فرمولها به دانش بالاتر از حد متوسط کلاس نیاز دارد و این برای دانشآموزان سطح بالای کلاس کار و فناوری مفید خواهد بود (شکل 3). سطح تفاوت مطرحشده در این مثال برای مهارت رایانهای بود. ممکن است تفاوت در سبک یادگیری یا میزان تکرار و تمرین باشد که معلم تولید محتوا را براساس آن طراحی خواهد کرد.

 

اصل بخشبندی یا قطعهبندی9: زمانی که معلم با یک مجموعه مطالب پیچیده برای آموزش مواجه میشود، نمیتواند با کنارگذاشتن برخی عناصر یا مراحل، محتوا را سادهتر کند، زیرا این کار در محتوا نقص ایجاد خواهد کرد، ولی میتواند با تقسیم درس به بخشهای قابل مهار (کنترل)، به دانشآموزان کمک کند پیچیدگی محتوا را مدیریت کنند. لذا توصیه میشود، درس دارای پیچیدگی محتوایی به قسمتهای کوچکتر تقسیم و مرحله به مرحله یا قسمت به قسمت آموزش داده شود. این توصیه را اصل بخشبندی، قطعهبندی یا تقسیمبندی مینامند. چراکه وقتی دانشآموز ارائهای مداوم را که شامل بسیاری از مفاهیم بههمپیوسته است، دریافت میکند، نتیجه احتمالی این خواهد بود که توانایـی کافـی شـناختی برای انجام پردازشهای اساسی لازم برای درک و فهم مطالب نداشته باشد. منطق حاکم برای استفاده از تقسیمبندی محتوا این است که به دانشآموزان امکان میدهد پردازش اطلاعات را بدون بارگذاری بیش از حد در سیستم شناختی انجام دهند (کلارک و مایر، 2008).

زمانی که قصد دارید فیلم آموزش نرمافزاری مانند کمتازیا10 را برای دانشآموزان یا همکاران خود تولید کنید، در نگاه اول محتوا پیچیده به نظر میآید و امکان سردرگمشدن مخاطب وجود دارد. اما برای رفع این مشکل، نرمافزار را به چند بخش «معرفی و نصب نرمافزار»، «فیلمبرداری»، «ویرایش فیلم»، «ویرایش متن»، «ویرایش صدا»، «ویرایش تصویر»، «آزمونسازی» و «فنهای (تکنیکهای) ضروری» تقسیم میکنیم و به صورت گام به گام هر بخش را آموزش میدهیم. با این کار ضمن مدیریت ارائه محتوا، روند آموزش و یادگیری تسهیل خواهد شد. در شکل 4 نمونه این کار را با نرمافزارکمتازیا مشاهده میکنید.

 

اصل کنترل11 (یادگیرنده و برنامه): در صورت رعایت این اصل، دانشآموزان میتوانند بر سرعت یادگیری، موضوعات، مراحل و روشهای آموزشی، کنترل و مدیریت داشته باشند. بهطور معمول دو نوع کنترل در نظر میگیریم: یکی کنترل یادگیرنده بر فرایند آموزش و یادگیری و دیگری کنترل برنامه بر فرایند آموزش و یادگیری. در کنترل برنامه، فرایند یادگیری توسط برنامه کنترل میشود. بر اساس اعتقاد کلارک و مایر، یکی دیگر از برنامههای کنترل، کنترل انطباقی است؛ به این صورت که پیشرفت یادگیرنده در برنامه بر اساس ارزشیابی حاصل از برنامه خواهد بود. اگر یادگیرنده یا دانشآموز در یادگیری عملکرد بهتری داشته باشد، آموزشها و تمرینهای چالشبرانگیز و سطح بالاتری ارائه میشوند. اما در صورت عملکرد ضعیف دانشآموز، برنامه آموزشی سادهتر خواهد شد (کلارک و مایر، 1393: 313). برای نمونه، نظامهای آموزشیِ حساس به عاطفه که بر هوش مصنوعی مبتنی هستند، چنین عملکردی دارند. در شکل 5 که یک تمرین از نمادهای شیمیایی است و با نرمافزار کپتیویت ساخته شده، امکانات کنترل یادگیرنده بر برنامه، از قبیل مشاهده فهرست مطالب، پذیرفتن پاسخ، شروع مجدد پاسخدادن، برگشت، صفحه قبل، صفحه بعد، فهرست فصل، قطع و وصل صدا، حرکت به جلو یا عقب، کشیدن و انداختن12، کوچککردن صفحه و خروج از برنامه قرار داده شده است. اما در زمان پاسخگویی به سؤال برنامه، بر یادگیرنده کنترل دارد؛ به نحوی که در صورت ارائه پاسخ صحیح، توسط برنامه به بخش بعدی یا ادامه مطالب هدایت میشود و چون بخشی از ارزشیابی مستمر را تشکیل میدهد، نمره دریافتشده به نمره نهایی دانشآموز اضافه خواهد شد و در زمان صحیحنبودن پاسخ، یادگیرنده توسط خود برنامه مجبور به مرور دوباره درس خواهد شد.

 

در ادامه، بهطور مختصر تعدادی از اصول طراحی گرافیکی را به همراه نمونه تولیدشده با نرمافزار اتوپلی ارائه میدهیم.

اصل توازن/ تقارن/ تعادل13: زمانی که عناصر بهکاررفته در صفحه مانند شکلها، رنگها، نوشتهها، تصویرها و غیره در سطح آن طوری توزیع شوند که کل صفحه متعادل به نظر برسد، میگوییم توازن یا تعادل دارد. مخالف این وضعیت، تعادل را بر هم میزند و دانشآموز احساس میکند یک طرف صفحه سنگینتر از طرف دیگر است. به منظور ایجاد توازن میتوان از شکل، رنگ، بافت و اندازه استفاده کرد. مثلاً رنگهای تیره از رنگهای روشن سنگینتر به نظر میرسند. توازن ممکن است بهصورت متقارن یا نامتقارن ایجاد شود (شکل 6).

 

اصل سادگی: سادگی به معنای ارائه اطلاعات از طریق طرحها و تصویرهای محدود، نوشتههای کوتاه و تعداد و تنوع رنگ کمتر در صفحه است. سادگی به کاربرپسندشدن رسانه و درک و فهم سریع و راحت محتوا کمک میکند. زمانی که حجم محتوا زیاد است، به جای شلوغکردن صفحه، آن را به دو یا چند صفحه تقسیم کنید.

 

اصل فضای خالی: در رسانههای نوشتاری یا تصویری رعایت نسبت مناسب فضاهای خالی به کل صفحه ضروری است. وجود فضای خالی در رسانه به معنی قراردادن فاصله میان عناصر تصویری یا متنی در صفحه است. وجود فضای خالی مانع از شلوغی و درهم تنیدگی میشود و درک محتوا را تسهیل می‌‌کند.

 

اصل وحدت یا همگرایی: هدف از رعایت اصل وحدت این است که تأکید تمامی اجزای سازنده چندرسانهای روی موضوع و هـدف مشخصی باشد. یعنی اینگونه نباشد که مخاطب با خواندن متن یک مفهوم و با دیدن فیلم مربوط به آن، برداشت دیگری داشته باشد (امیرتیموری،1393). همانطور که در شکل 7 ملاحظه میکنید، تمام عناصر سازنده محتوا از قبیل متن، صدا، فیلم، پویانمایی، تصویر و وبگاه،گلبولهای سفید را تشریح میکنند و یک هدف مشترک دارند. علاوه بر موارد مذکور، این اصل بیانگر وحدت و هماهنگی بین رنگها و ظواهر فیزیکی عناصر و اشیای موجود نیز است.

 

اصل تأکید17: این اصل وجود تفاوت محسوس در عنصری را بیان میکند که به آن تأکید میشود. این عمل با کشیدن دایره، بزرگترکردن اندازه، با پیکانه (فلش) نشاندادن در تصویرها، تغییر فونت، تغییر رنگ، زیر خطدارکردن کلمات و پررنگکردن در متن، تغییر لحن و شدت بیان در صدا، چشمک در پویانمایی، پیکانه متحرک، استفاده از دایره چشمکزن، بزرگنمایی و کوچکنمایی در فیلم و نظایر آن در چندرسانهایها عملیاتی میشود (عباسی، 1395). در صفحه نرمافزاری شکل 8 که با اتوپلی ساخته شده است، روی عکس به محل شکسته دیدهشدن مداد در آب و در فیلم به جسم مکعبی شکلی که مدرس اشاره میکند، تأکید دارد.

 

اصل کنتراست یا تباین یا تضاد18: تضاد غالباً قویترین و توجهبرانگیزترین عنصر هر نمایش است. همچنین، کنتراست یا تباین را میتوان ایجاد اضداد به منظور حساسکردن اندامهای حسی معنی کرد (کلارک و لاینز، 1393: ٤٤2).

 

اصل هماهنگی19: کاربرد خاص این اصل در تولید محتوای الکترونیکی اشاره به این دارد که ابزارها، نمادها، آیکنها و سایر شکلهایی که عملکرد یکسان یا مشابهی دارند، در تمامی صفحات محتوا به یک شکل و مکان خاص قرار گیرند (عباسی، 1395). این اصل در برخی موارد با اصل وحدت یکی در نظر گرفته میشود. در شکل 9 نمونه کاربرد این اصل را ملاحظه می‌‌کنید.

 

براساس مطالب ارائهشده، آموزش مؤثر زمانی اتفاق خواهد افتاد که محتوای تولیدشده برای آموزش، محتوایی اصولی و استاندارد باشد و اصول مربوط به طراحی چندرسانهایهای آموزشی را تا حد ممکن رعایت کند.

 

 

پینوشتها

1. Mayer

2. Van Merrienboer & Kester

3. Storyline

4. AutoPlay Media Studio

5. Adobe Captivate

6. Individual differences principle

7. Sum

8. Average

9. Segmenting principle

10. Camtasia

11. Control principle

12. Drag & Drop

13. Balance\Symmetry principle

14. Simplicity principle

15. Empty space principle

16. Unity principle

17. Emphasis principle

18. Contrast principle

19. Harmony principle

 

 

 

منابع

1. محمد حسین امیرتیموری و محمد زارع (139٤). بار شناختی و چندرسانهایهای آموزشی. انتشارات دانشگاه علامه طباطبائی. تهران.

2. محمدحسین امیرتیموری (1393). رسانه‌‌ها و محیطهای آموزشی-یادگیری. انتشارات سمت و دانشگاه فرهنگیان. تهران.

3. حامد عباسی (139٥). تولید محتوای الکترونیکی پیشرفته (ارائه استانداردها و آموزش نرمافزارها). انتشارات ناقوس. تهران.

٤. روت کالوین کلارک و چاپتا لاینز (1393). گرافیک در خدمت یادگیری، دستورالعملهایی برای برنامهریزی، طراحی و ارزیابی نمودهای بصری در مواد آموزشی. ترجمه مجید اخگر. انتشارات سمت. تهران (تاریخ انتشار اثر به زبان اصلی 2٠11).

٥. روت کالوین کلارک و ریچارد ای مایر (1393). یادگیری الکترونیکی و علم آموزش. ترجمه خدیجه علیآبادی، اکرم اسکندری و مصطفی کنعانی. انتشارات دانشگاه علامه طباطبائی. تهران (تاریخ انتشار اثر به زبان اصلی 2٠٠8).

 

6. Clark, R.C., Mayer, R.E. (2008). e-Learning and the Science of Instruction (2nd). San Francisco: Pfeiffer.

۶۳۸
کلیدواژه (keyword): رشد معلم، فناوری آموزشی
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید