فرهنگ در مدرسه بالنده
۱۴۰۰/۱۲/۰۱
همه ما میراث جوامع صنعتی و نوین را به دوش کشیدهایم و به نوعی در آن نفس کشیده و رشد یافتهایم. اکنون در طلیعه جامعهای پسامدیریتی قرار داریم. پیشگامان ورود به جامعه پسامدیریتی سازمانها و افرادی هستند که این واقعیت تازه را زودتر دریافتهاند و ظرفیتهای مدیریتی و سازمانی جدیدی را فراهم آوردهاند. «سازمانهای بالنده اندیشمند» نمونهای از این سازمانهای نوپدید هستند. رفتار کارکنان، سازوکارهای مدیریتی، رویهها و فرایندهای سازمانی و فرهنگ سازمانهای نوپدید از سازمانهای معمولی و سنتی متفاوت است.
ویژگی برجسته و ممتاز سازمانهای بالنده، توجه چشمگیر به توسعه و بالندگی کارکنان به موازات توسعه سازمان است، به طوریکه محور اساسی فرهنگ یک سازمان بالنده، بالندگی افراد و تبدیلشدن آنها به بهترین صورت و نسخه خود است. از این رو میتوان فرهنگ سازمان بالنده را فرهنگی توسعهبخش و پیشرفته دانست که مدیران آن برآناند تا سطح پیچیدگی ذهن کارکنان را توسعه دهند. این مدیران بر این باورند که با پیچیدهترشدن روزافزون جهان باید پیچیدگی ذهنیکارکنان نیز پیوسته افزایش یابد تا بتوانند با دنیای پیرامونشان در سطوح بالاتری از پیچیدگی ذهنی تعامل کنند، زیرا
برای افــرادی کـه پیچیــدگی ذهنی بالاتری دارند، مدیریت یک دنیای پیچیده آسـانتر است. ذهـن تحـولیافته لازمه مدیریت و راهبری آینده است.
با این اشاره کوتاه وارد سازمان انسانی و علمی و آموزشی مدرسه میشویم که مقدم و بیش از سایر سازمانها خود و کارکنانش نیازمند تحول، بالندگی و بهروز آمدی هستند. توجه چشمگیر به توسعه و پیشرفت معلمان و سایر کارکنان مدرسه به موازات توسعه مدرسه، از ویژگیها و اصول برجسته مدیریت و رهبری مدارس در آینده است. ما امروز بیش از همیشه نیاز به توسعه سطح پیچیدگی کارشناسان آموزشوپرورش و معلمان مدارس داریم. چرا که جهان روزافزون در حال پیچیده شدن است. مدیریت دنیای پیچیده با داشتن افراد با ذهن پیچیده آسانتر است.
وقتی معلمان احساس کنند در حال رشد هستند و درگیر فعالیتهایی هستند که به رشد همکارانشان یاری میرسانند، نتیجهاش شادی همیشـگی است که تجربه خواهند کرد. ایـن فرایند شادیآفرین و شادیبخش در لابهلای خواستهها و نیازهـای معیشتی معلمـان مغفول و قدر آن ناشناخته مانـده است. همین ناآگاهـی از اثـرات مثبت و مؤثر رشــد و پیشرفت حرفهای بر میزان شادی و نشاط و علاقه و رغبت معلمان به کار، موجب شده است بدان کمتر پرداخته شود.
به عبارت دیگر، در مسیر بالندگی واقعنشدن از کار و حرفه در جهت ناآگاهی و ناآشنایی با پیچ و خم آن، موجب میشود نیازهای مادی بر آن غلبه یابد و رمق و دمق معلمان را در مدرسه بگیرد.
یکی از موانع مهم بر سر راه بالندگی فرهنگ سازمانی «پنهانکردن» است. اینکه بیشتر افراد در حال صرف زمان و انرژی برای پوشاندن نقاط ضعفشان، مدیریت نظر و گمان دیگران نسبت به خودشان، خودنمایی و تعریف از بهترین مزیتهایشان و نیز سیاستبازی هستند. همه این کارها را برای پنهانکردن بیکفایتیها، نااطمینانیها و محدودیتهایشان انجام میدهند.
حال پاسخ به این سؤال که چه چیزی کارکنان را از رشد تا حداکثر ظرفیت وجودیشان باز میدارد، روشن است: «پنهانکاری». انرژی و زمانهایی که صرف پنهانکردن میشود، کارکنان و سازمان را از رسیدن به حداکثر ظرفیت وجودیشان باز میدارد. در سازمانهای معمولی و ناکارآمد غالباً افراد به کار دوم اشتغال دارند و آن هم پنهانکردنکاستیهایشان است؛ یعنـی پرداخـت حقوق تمام وقت به کارکنان پارهوقت! از سـوی دیگر، کارکنان هم میدانند آنچه وانمود میکنند، نیستند. مطالعات نشان میدهد، مهمترین دلیل فرسودگی شغلی، بار کاری زیاد نیست، بلکه کارکردن به مدت طولانی بدون هیچ حس و تجربهای از رشد شخصی است و این سرپوشی است که با پنهانکردن مداوم نقاط ضعف خود و تلاشنکردن برای یافتن فرصتهایی برای غلبه بر آنها، در سرانه رشد شخصی خود قرار میدهیم. بنابراین، سازمان و مدرسه بالنده اندیشمند مدرسهای است که هیچکس مشغول پنهانکردن کاستیهای خود نیست و بهعبارت دیگر کار دومی ندارد که این کاستیها را بپوشاند.
۷۸۱
کلیدواژه (keyword):
رشد مدیریت مدرسه،یادداشت سردبیر، دکتر حیدر تورانی،فرهنگ مدرسه،فرهنگ در مدرسه،