1
انگیزش فقط رقابت نیست!
تمرین اول
1. به نظر شما رقابت و مسابقه دو مفهوم مترادف هستند یا متفاوت؟ 2. اگر رقابت و مسابقه مترادف هستند، یک تعریف مشترک برای هر دو بنویسید. 3. اگر رقابت و مسابقه متفاوت هستند، برای هر کدام تعریفی جداگانه بنویسید.
«رقابت» شایعترین و رایجترین ابزار انگیزش در مدرسه و خانه به شمار میرود. بهطور معمول، همه شواهد و تجربههایی را مثال میآورند تا ثابت کنند رقابت لازم و مفید است. عدهای حتی باور دارند که بدون رقابت، انگیزشی وجود نخواهد داشت. برای بحث دربارهی رقابت لازم است تکلیف یک ابهام روشن شود؛ ابهام در مورد مفهوم «رقابت» و قیاس آن با «مسابقه». خطای تربیتی بزرگ در مورد انگیزش از همینجا ناشی میشود که کاربرد رقابت را تجویز میکنیم، بدون آنکه تعریف مشخصی از آن داشته باشیم.
مسابقه چیست: کوششی برای رسیدن به هدفی است که موردنظر دیگری نیز هست، بدون آنکه محدودیتی در هدف باشد. یعنی جایزه و پاداش نفر اول با بقیه هیچ فرقی ندارد.
رقابت چیست: کوششی برای عقبانداختن دیگری از رسیدن به هدفی است که موردنظر هر دو طرف باشد.
2
تمرین دوم
مشخص کنید موارد زیر مصداقی از مسابقه است یا رقابت؟
• دو نفر درساختن مدرسهای بزرگتر به کار هم نظر دارند؛
• برگزاری لیگ فوتبال؛
• تلاش دو یا چند نفر در امور خیرخواهانه برای پیشیگرفتن از هم؛
• تلاش برای برندهشدن در کاری و برتری بر دیگران.
به این ترتیب، نکتهی مهم در بحث انگیزش، تفکیک بین دو مفهوم مسابقه و رقابت است. ما بهقدری این دو مفهوم را مترادف به کار بردهایم که شاید جداکردن آنها کار آسانی نباشد. اگر کسی مدرسه میسازد و دیگری مدرسهای بزرگتر، این نوعی «مسابقه» است، چرا که نه امتیازی از کسی کم میکنند و نه رتبه و درجهای تعیین میشود. اما در فوتبال، یک تیم باید رتبهی اول را کسب کند و قهرمان شود. سپس بقیهی تیمها بهترتیبِ امتیاز در رتبههای بعدی قرار میگیرند.
هر جا که قرار باشد یکی اول، دیگری دوم و بقیه رتبههای دیگر را داشته باشند، رقابتی در جریان است. مبنای رقابت «مقایسه» است. افراد با محک مقایسه رتبهبندی میشوند و امتیاز میگیرند.
رقابت در همهی عرصههای زندگی وجود دارد؛ از اقتصاد و سیاست گرفته تا علم، فرهنگ، ورزش و حتی تربیت. در مبحث تربیت هم دربارهی رقابت، موافق و مخالف وجود دارد، اما بیشتر موافقان رقابت، ضوابطی را در نظر میگیرند تا رقابت در مسیر سالم بماند.
نکتهای که امروزه باید بیشتر به آن توجه شود، این است که رقابت، تنها ابزار انگیزشی نیست. تدابیر جایگزینی برای رقابت وجود دارند؛ تدابیری که محور آنها بهجای مقایسه و رودررویی فردی، تلاش فردی یا تلاش گروهی است.
در تدابیر جایگزینِ رقابت که نظریههای جدید یادگیری و انگیزش بر آنها تأکید میکنند، چند توصیه میشود:
• افراد را با هم مقایسه نکنید؛
• انسانگرایانه بیندیشید، به همه توجه داشته باشید و انگیزههای درونی را تقویت کنید؛
• افراد را ترغیب کنید نتایج تلاشهایشان را با خودشان مقایسه کنند؛ مانند دوندهای که میکوشد رکورد شخصی خودش را ارتقا دهد؛
• از مطالب برانگیزاننده و جذاب استفاده کنید تا افراد با شوق دانستن و انگیزش برای یادگیری بیشتر، از یادگیری لذت ببرند؛
• زمینههای همکاری و مشارکت را در یادگیری و امور دیگر فراهم کنید تا افراد از پیشرفت جمعی و با هم موفقشدن لذت ببرند.
3
تمرین سوم
آثار منفی و مثبت رقابت را فهرست کنید؟ طرح این موضوع در جلسهی شورای آموزگاران بسیار مفید خواهد بود.
انگیزش برای جلو زدن از دیگران نیست! نگرشِ رقابتی، چشموهمچشمی، رودررویی و تهییج برای جلوزدن از بقیه را تشویق میکند. در رقابت، اولشدن، برتری و قهرمانی مهم است و برای این منظور باید از همه جلو زد؛ گاهی حتی به هر قیمت. رقابت فضایی میطلبد که در آن هیجان افراد تحریک شود تا بقیه را رقیب ببینند و نتوانند جلوافتادنِ شخص دیگر را تحمل کنند. وقتی افراد را وارد میدان رقابت میکنیم، میپذیریم که آنها باید مقابل هم قرار بگیرند تا برنده و بازندهشدن معنا پیدا کند. تعبیرهایی مانند «بازندهی خوبی باشید»، «بعد از پایان رقابت همهی رودرروییها و دشمنیها را کنار بگذارید»، «اول رفیق هستید و بعد رقیب» و «رقابت که تمام شد همه چیز به حالت عادی باز میگردد» فقط در حد حرف و شعار کاربرد دارند. چطور ممکن است دو نفر که تاکنون رودرروی هم بودهاند، ناگهان همهچیز را فراموش کنند و دوست شوند؟ کودک یا نوجوان چطور میتواند درک کند دو واژهی رفیق و رقیب، متضاد و در عین حال مترادف هم هستند. پذیرش این موضوع بهراحتی ممکن نخواهد بود.
4
تمرین چهارم
از دو رقیب درسی، ورزشی و کنکوری چه تجربهها و خاطراتی دارید؟ از کجا شروع به رقابت کردهاند و به کجا رسیدهاند؟
با توجه به تجربههای خودتان، آغاز و پایان رقابت تا چه اندازه کنترلپذیر است؟ اگر رقابتی را آغاز کردهاید، با چه ابزارها و حربههایی آن را کنترل یا متوقف میکنید؟
بهطور معمول، شروع رقابت کنترلشدنی است، اما ادامه و پایان آن چندان قابل کنترل نیست. میتوان جرقهِی رقابت را زد و آتش آن را شعلهور کرد، اما در بیشتر موارد کم یا خاموشکردن این شعله ، دیگر در اختیار ما نیست. مثلاً دو نفری که ابتدا فقط در درس رقیب همدیگر بودهاند، بهتدریج به چشموهمچشمی روی میآورند و سعی میکنند همدیگر را عقب بزنند.
اگر اهل رقابت نیستید، از انگیزش برای تشویق به جلوزدن از دیگران و عقبانداختن آنها استفاده نکنید یا حداقل افراط نورزید. خیلی وقتها رودرروییها و دشمنیهای حاصل از رقابت، به جاهای باریکی کشیده میشوند. رقابت برانگیزاننده است، اما تبعات منفی آن میتواند بسیار بیشتر از تبعات مثبتش باشد. این کافی و منطقی نیست که به هر قیمتی ایجاد انگیزه کنیم، در حالی که به تبعات مثبت و منفی آن توجهی نکردهایم و اصلاً پیشبینی درستی از نتایج نداریم.
رَدپای سند برنامهی درسی ملّی
در «سند برنامهی درسی ملی» در توضیح «اصول ناظر بر برنامههای درسی و تربیتی»، در بند مربوط به اعتبار نقش مرجعیت معلم یا مربی آمده است که معلم: در هدایت تربیتی، برای تقدم تزکیه بر برنامههای درسی و تربیتی باید به نقش مرجعیت تعلیم، غنیسازی محیط تربیتی و یادگیری، فعالسازی دانشآموزان در فرایند یادگیری و تربیتپذیری و ترغیب آنان نسبت به یادگیری مستمر توجه کند. همچنین، زمینهی ارتقای صلاحیتهای اعتقادی،اخلاقی،حرفهای و تخصصی معلم را فراهم سازد.
منابع پیشنهادی
1. کتاب «مدرسهی بدون رقابت» از همین نویسنده و نشر دوران؛
2. فصل هشتم«(نظریههای یادگیری سازندهگرایی و فصل نهم «اانگیزش در یادگیری» از کتاب «روانشناسی پرورشی نوین» . دکتر علیاکبر سیف.