داستان

همراهان نازنین مجله‌ی رشد دانش‌آموز سلام،
مثل شماره قبل، داستانی را که تعدادی از دوستان شما با کلمه‌های «چوب جادو-خرطوم- لنگه‌جوراب...» نوشته و برای مجله خودشان ارسال کرده‌اند می‌خوانید



داستان
لنگه‌ یاب / محمدایلیا نیک‌فرجام کلاس پنجم از کرمان

من لنگه جورابم را گم کرده بودم و دنبالش می‌گشتم. با خودم فکر کردم کاش یک چوب جادویی داشتم که جای لنگه جوراب را به من نشان می‌داد. به فکرم زد دستگاهی اختراع کنم که بتواند این کار را برایم بکند و اسمش را بگذارم «لنگه‌یاب». امّا لنگه‌یاب یک عیب بزرگ داشت که تمام خانه را به هم می‌ریخت و زحمت من را چند برابر می‌کرد. آخر لنگه‌یاب مثل یک فیل بزرگ که با خرطومش همه چیز را می‌خورد، تمام وسایل اتاقم را جمع می‌کرد و من مجبور بودم آن‌ها را دوباره سرجایشان بگذارم. به خاطر همین تصمیم گرفتم بیش‌تر مرتب و منظم باشم و دیگر جورابم را گم نکنم که مجبور نشوم از این جور دستگاه‌ها اختراع بکنم.



جوراب تنها / امیرمهدی دهقان کلاس پنجم از کرمان

یک روز فیلی کوچولو با دوستش مورچه کوچولو داشت توی جنگل راه می‌رفت. یک‌دفعه صدای گریه شنید. به مورچه کوچولو گفت: «تو هم صدای گریه را می‌شنوی؟» مورچه کوچولو گفت: «آره از پشت آن بوته است. » آن‌ها بوته‌ها را کنار زدند و دیدند یک لنگه جوراب تنها افتاده توی جنگل و دارد گریه می‌کند. فیلی کوچولو از لنگه جوراب پرسید: «چرا گریه می‌کنی؟» لنگه جوراب گفت: «آخر لنگه‌ام گم شده است.» فیلی کوچولو گفت: «این که ناراحتی ندارد، با هم می‌گردیم و پیدایش می‌کنیم.» مورچه و فیلی شروع کردند به گشتن. فیلی کوچولو با خرطومش لای علف‌ها را گشت و مورچه کوچولو هم با یک چوب نازک زیر تمام برگ‌ها را نگاه کرد. یک دفعه چوب مورچه کوچولو به یک چیز نرم خورد و آن یکی لنگه جوراب را پیدا کرد. لنگه جوراب تنها خوش حال شد و  به مورچه کوچولو گفت: «چه جوری این کار را کردی؟ »مورچه کوچولو گفت: «با این چوب جادو! » فیلی و مورچه و دو تا لنگه جوراب زدند زیر خنده و با هم دوست شدند.



مثل همیشه منتظریم ببینیم شما این داستان نیمه تمام را چگونه ادامه می‌دهید.

هیچ‌کس باور نمی‌کند ولی همسایه ما آدم عجیبی است. او می‌تواند پرواز کند، نامرئی شود و روی دیوار راه برود. من همه این‌ها را از پنجره خانه‌اش دیدم. امروز او توی کوچه ایستاده بود و...



از این دوستان گل متشکریم که داستان‌های زیبایشان را برای مجله خودشان ارسال کرده‌اند:

علی خرسند، آرین جهانمهر، بنیامین یاری، محمدحسین غفاری، امیررضا آزاده، پرهام جلیلی، محمدپارسا حاجیوند، محمدطاها حاجیوند، ارسلان زارعی، امیررضا هاشمی‌وند، امیرعلی هاشمی‌وند، راستین میرقاسمی، مهدیار الوندی، امیرحسام منزوی، آریا داوودی، علاء خورسند، ابوالفضل کریمی‌فر، سید امیرمهدی حسینی، رضا ابوالحسن، رامتین شکری، مانی نیتی،  امیراحمد ارکان، البرز پرندوش، بنیامین پورزارع اوغان، محمدجواد خدایی، امیر رامشینی، امیرحسین روشن، محمدحسین صابری، محمد صالحی زنجانی، امیرعباس صبری مرئی، علی عابدی، محمد فرضی‌پور، آراد وفایی از دبستان پاسداران اسلام کرج. محمدایلیا نیک‌فرجام، حسین اسدی‌فر، سپهر شهدفروش، سید سپهرداد جلال‌الدینی، هومن صفا، حمیدرضا مشهدی، یاسین یزدانپناه، امیرمهدی دهقان، آیین افخمی، مازیار معزی نیا، پارسا فلاحت، کیاراد حجازی، شایان نیک‌اندیش، مبین فرقانی، آریا مرتضوی، پوریا باخدا، آراد دستورجهان‌داری، سبحان مرادعلی زاده، هادی خوارزمی، کسرا حسین‌نژاد، کیان صیدنژاد، پارسا تاج‌الدینی، فرهام ستاری، امیرعلی اسماعیلی کلاس پنجم از مدرسه هوشمند زکریای رازی کرمان.



نشانی ما:
تهران
صندوق‌پستی: 6567-15875
مرکز بررس آثار مجلّه‌های رشد

رایانامه: barresiasar@roshdmag.ir