کاردستی/ سعیده موسوی زاده
کرم کوچولوی سبز
برگِ صافی را جوید
با دهانش خِرت و خِرت
دور آن را چید و چید
دالبُر شد دور برگ
هفت و هشتِ ریزریز
کاردستی ساخت کِرم
با برشهایی تمیز
مادر / مریم اسلامی
فرش اتاق مادرم را
با حوصله جارو کشیدم
خودکارهایش را مرتب
در گوشهای از میز چیدم
یک دستمال گردگیری
آوردم و نمناک کردم
گلدانِ او را آب دادم
لپتاپِ او را پاک کردم
گفتم به او روزت مبارک
وقتی که آمد از اداره
خندید و در چشمان شادش
دیدم دو تا برقِ ستاره