عکس رهبر جدید

سُک سُک

  فایلهای مرتبط
سُک سُک

بچّه‌قورباغه به مامانش گفت: «من قایم می‌شم، تو پیدام کن.» بعد جَست زد و پشتِ سنگ قایم شد. مامان‌قورباغه سرش را این ‌طرفی کرد و گفت: «دیدمت! سُک‌سُک!»


بچّه‌قورباغه پرید  پشت بوته. بوته‌ها تکان‌تکان خوردند. مامان‌قورباغه سرش را آن ‌طرفی کرد و گفت: «دیدمت! سُک‌سُک!»


بچّه‌قورباغه رفت زیر یک برگ. باد وزید. برگ کنار رفت و کلّه‌ی بچّه‌قورباغه آمد بیرون. مامان‌قورباغه گفت: «دیدمت! سُک‌سُک!»


بچّه‌قورباغه گفت: «این‌دفعه جایی قایم می‌شم که نتونی پیدام کنی.»


بچّه‌قورباغه تونلی پیدا کرد. جَست زد و رفت توی تونل.


مامان‌قورباغه همه‌جا را گشت. بچّه‌قورباغه را پیدا نکرد.


فیل خوابیده بود. خرطومش خارید و هاپچی عطسه‌ کرد.


بچّه‌قورباغه پرید بیرون. اُفتاد روی سر مامان‌قورباغه و گفت: «سُک‌سُک! دیدی این دفعه نتونستی


پیدام کنی!»

 

۱۱۸۰
کلیدواژه (keyword): رشد کودک، قصه،
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید