پیامبر و بازی کودکان
۱۳۹۹/۰۳/۱۷
تابستان در راه است! تابستان فصل بازی است؛ فصل همراه شدن بزرگترها با کودکان در هنگامه بازی و شادی آنان. برای این شماره از مجله، بخشهای مهمی از زندگی حضرت رسولاکرم(ص) و بازی کودکان را برگزیدهایم که با مطالعه آنها، حتماً به درسآموزی از سیره تربیتی پیامبر روی خواهید آورد. امیدواریم در هنگامهای که در گستره گیتی، نادانهایی بر طبل اختلاف میان مردمان جهان میکوبند و پیامبر رحمت ما را بیرحمانه مورد اهانت قرار میدهند، انتشار این بخش از زندگی حضرت رسولاکرم(ص) عطوفت، دقت، مهربانی و لطافت ایشان را روشن میکند.
بازی تا حد خستگی فرزند دلبند!
یَعلی عامری، که از اصحاب رسول خدا بود، برای شرکت در ضیافتی که به آن دعوت شده بود، از منزل خود خارج شد. در راه، حسین (ع) نوه بزرگوار پیامبر(ص) را دید که با کودکان مشغول بازی بود. در این هنگام، پیامبر نیز با گروهی از یارانش از منزل خارج شد و به محض ورود به گذرگاه، حسین را به همراه کودکان مشاهده کرد. رسول خدا در حالیکه از دیدن حسین به وجد آمده بود، آغوشش را برای او باز کرد؛ بعد هم به سمت او رفت و مشغول بازی شد. حسین این سو و آن سو میرفت و رسول خدا نیز خندهکنان او را به قصد گرفتن، دنبال میکرد. صحنه زیبایی بود و اصحاب منتظر بودند تا پیامبر از بازی فارغ شود.
مدتی گذشت و پیامبر همچنان بدون احساس خستگی با حسین بازی میکرد. او میتوانست به سرعت حسین را بگیرد ولی میخواست نوه دلبندش از بازی کردن سیر شود؛ تا اینکه بالاخره رسول خدا حسین را گرفت. آنگاه یک دستش را پشت سر و دست دیگرش را زیر چانه او گذاشت و لبهایش را بوسید. (ابن قولویه قمی، ۱۳۵۶ ه.ش:۵۲).
تعجب از بازی با کودک
رسول خدا مشغول بازی با نوههای عزیزش، حسن و حسین بود. ایشان برای هیجان بیشتر بچهها، گاهی زبانش را برای آن دو بیرون میآورد و چهره خود را به شکلی خاص و قابل توجه میکرد. کودکان وقتی این رفتار و نیز چهره پیامبر را میدیدند، با خنده و شادی به سمت او میدویدند. در این هنگام مردی به نام عُیینَه بن بدر، که شاهد بازی پیامبر با حسن و حسین بود، از این رفتار رسول خدا شگفتزده شد و خطاب به ایشان گفت: «به خدا سوگند، فرزندم مرد شده و محاسن در آورده است اما من نهتنها از این کارها نکردهام بلکه تاکنون حتی برای یک بار هم او را نبوسیدهام.» رسول خدا که از رفتار آن مرد ناراحت شده بود، خطاب به وی گفت: «کسی که رحم و عطوفت نداشته باشد، مورد مهر و عطوفت قرار نخواهد گرفت!»۱
شتربازی پیامبر خدا
حسن و حسین بر پشت پیامبر سوار شده بودند و رسول خدا چهاردست و پا راه میرفت؛ در آن حال، آنها به پدر بزرگشان«حل حل»۲ میگفتند و رسول خدا هم خطاب به آنان میگفت: «شتر شما، چه شتر خوبی است!»
جابر بن عبدالله که ناظر بازی پیامبر با نوههایش بود، از ایشان پرسید: «آیا واقعاً باید اینقدر به کودکان آزادی عمل بدهیم؟» پیامبر در پاسخ گفت: «بازی بزرگان با کودکان باید به گونهای باشد که آنان هیچ محدودیتی در نوع رابطه با بزرگترها احساس نکنند» (خرگوشی نیشابوری، ۱۴۲۴ ه.ق).
تقدم بازی بر نماز
در روایات آمده است؛ یک روز رسول خدا (ص) که برای خواندن نماز جماعت عازم مسجد بود، در راه به گروهی از کودکان برخورد که درحال بازی بودند. بچهها با دیدن پیامبر دست از بازی کشیدند و به سوی ایشان رفتند و گفتند: «کن جملی!»؛ یعنی شتر من باش.
رسول خدا درخواست کودکان را اجابت کرد و مشغول بازی با آنها شد و این در حالی بود که مردم در مسجد در انتظار ایشان بودند. بلال که در مسجد همراه مردم، منتظر ورود رسول خدا بود، با مشاهده تأخیر پیامبر، به سمت خانه ایشان حرکت کرد. در راه به رسول خدا رسید و با دیدن صحنه بازی کردن ایشان با کودکان، خواست بچهها را از اطراف پیامبر دور کند اما رسول خدا مانع شد و گفت: «در نظر من، دیر شدن اقامه نماز بهتر از ناراحتی کودکان است.»
سپس از بلال خواست که به خانه برود و برای کودکان چیزی بیاورد تا به این ترتیب، بچهها او را رها کنند.
بلال رفت و از منزل پیامبر تعدادی گردو برداشت و به محضر ایشان بازگشت. رسول خدا گردوها را از بلال گرفت و به بچهها گفت: «آیا شتر خود را به این تعداد گردو میفروشید؟»
کودکان گردوها را از دست پیامبر گرفتند و ایشان را رها کردند.
پینوشتها
۱. برخی از مطالب با تفاوتهایی نقل شده است؛ نگاه کنید به: ابن ابی فراس، ورام؛ مجموعه ورام، قم، مکتبه فقیه، چاپ اول؛ ج۱ ، ص۱۱۳ و صالحی الشامی، محمد بن یوسف؛ سبل الهدی و الرشاد، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول؛ ج۷ ، ص۱۱۶ و همچنین ج۱۱ ، ص۷۲ و ذهبی، محمد بن احمد؛ تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، ج۱، چاپ دوم، ۱۴۱۳ه.ق. ص۴۸۷ و جزری، ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج۲، چاپ چهارم، قم، اسماعیلیان، ۱۳۷۶ه.ش. ص۱۳۰.
۲. کلمهای است برای حرکت سریع شتران.
منابع
۱. ابن قولویه قمی، جعفربنمحمد ( ۱۳۵۶ه.ش). کاملالزیارات. چاپ اول. نجف: انتشارات مرتضوی.
۲. خرگوشی نیشابوری، ابوسعید ( ۱۴۲۴ه.ق). شرفالمصطفی. چاپ اول. مکه: دار البشائر الاسلامیة.
۷۳۴۹