معلم شده ایم که برویانیم
۱۳۹۹/۰۲/۱۴
بهاری که همه منتظرش بودیم بالأخره از راه رسید. یقین دارم همه شما بارها و بارها دلهرههای اشتیاق را تجربه کردهاید. گاهی انسان دلهرهها و اضطرابهایی را احساس میکند که از انتظار برای واقعهای تلخ یا ناگوار ناشی است، اما گاهی غوغایی درون انسان برپا میشود که پر از شیرینی و اشتیاق است. گاهی آنچنان هیاهویی از نشاط و سرزندگی در وجود ما شکل میگیرد که نهتنها هر اندازه سعی کنیم، نمیتوانیم جلوی بروز و ظهورش را در زندگیمان بگیریم، بلکه اگر کوچکترین راهی برای خودنمایی آن باز کنیم، تمام اطراف و اطرافیان میتوانند وجودش را به خوبی درک کنند و از آن بهرهمند شوند. حتماً یادتان هست که اندکی پیش از اعلام رسمی بهار، درونمان آمدنش را حس میکردیم و با مرور آن چقدر احوالاتمان خوش میشد! خالق حکیم، زندگان را به گونهای آفریده است که همگی به استقبال بهار میروند، با تمام وجود آن را درک میکنند و با آن حیات خود را بارورتر میسازند. این یکی از نمودهای پررنگ کثرت در عین وحدت است که در گفتوگوی پیشین قدری درباره آن صحبت کردیم. در آنجا گفتیم که خداوند متعال همه مخلوقات، سایر انسانها و خود ما را به گونهای آفریده است که در عین کثرت زیبای موجود، همگی سخنگوی یک وحدت بنیادین و مستحکم هستیم. حال باید بگوییم، روییدن همگانی در بهار، یکی از بزرگترین و زیباترین جلوههای هدفمندی و وحدت در هستی است.
با هم قرار گذاشته بودیم همچون بهار بروییم و برویانیم و اینک یکی از آن فرصتهای طلایی است. در باب روییدن خود باید گفت، شرط آنکه تنه درخت سیراب و زنده شود، آن است که ریشه درخت سالم و زنده باشد و اگر ریشه و تنه شاداب و سرزنده باشند، میتوانیم منتظر برگها و میوههای خوب باشیم. رویاندن را تنها و تنها از مربی و معلمی میتوان انتظار داشت که خود به خوبی شکوفا شده و روییده باشد و این مهم زمانی محقق میشود که معلم و مربی در عین استحکام و آرامش، پویایی و رشد دائمی داشته باشند. معلم و مربی بیش و پیش از دیگران باید به ارتقا و تعالی زندگی انسانی، اسلامی و انقلابی خود اهتمام داشته باشد تا وجودش هدایتگر و همراه دیگران به خیر و سعادت بشود. به بیان بزرگان تعلیموتربیت، کسی که خودش را نساخته و تربیت نکرده باشد، اگر هم بخواهد دیگران را تربیت کند، نهتنها فایده ندارد، بلکه گاهی اثر عکس میگذارد و چه بسا تلاشهای ظاهریاش برای تربیت، در نهایت به بیتربیتی بینجامد! در این روزهای آغازین بهار که بهطور طبیعی همگی حس خوبِ روییدن را تجربه میکنیم، شایسته است پیش از خراب شدن فرصتها، به چند سؤال و نکته توجه و انشاءالله از آنها استفاده کنیم:
• چه اندازه درباره کارنامه زندگی خود در سال گذشته اندیشیدهایم؟
• چه اندازه درباره برنامه زندگی خود در سال پیش رو میاندیشیم؟
• در کنار سنجش ساحتهای مادی و معنوی خود، در یک کلام، آیا معرفت و نورانیت زندگیمان نسبت به سال گذشته رشد داشته یا خدای ناکرده دچار افت شده است؟
• یک خودآزمایی خوب میتواند این باشد که از خود بپرسیم، آیا نسبت به سال گذشته عشق و علاقه ما به مربیگری و معلمی بیشتر شده یا کمتر شده است؟ چرا؟
• آیا امسال با روحیه و انگیزه بهتر به تعلیموتربیت میاندیشیم و میپردازیم، یا رگههایی از کاهش انگیزه و ضعف اعصاب در خود احساس میکنیم؟
مشکل برخی از ما مربیان و معلمان این است که در حالیکه میخواهیم به شاگردانمان نور بدهیم، از نور خودمان کم میشود و گاهی پیش از آنکه آنها را سوار کنیم، خودمان پیاده میشویم، چون یا نیت و هدف را خوب انتخاب نکردهایم، یا راه و روش را درست نمیشناسیم! مربی باید خود را کنترل کند تا در تربیت، غضب و غیظ یا پرگویی و کمعملی او را فرا نگیرد. امیرالمؤمنین علی(ع) در خطبه شصت و نهم نهجالبلاغه میفرمایند: «لا أری إصلاحَکم بِإِفسادِ نَفسی»: اصلاح شما را با تباه ساختن روح خودم جایز نمیشمرم.
اگر معتقدیم معلمی شغل انبیاست، خوب است همگی به این نکته درسآموز توجه کنیم که انبیای الهی در تربیت مردم، اعم از زن و مرد یا پیر و جوان، به هیچ عنوان دچار ضعف اعصاب یا افت روحیه و انگیزه نمیشدند و شاگردان خود را چنان تربیت میکردند که خودشان هم تربیت میشدند. حتی پیامبر اکرم(ص) در عین اهتمام بینظیر به تربیت انسانها، خودشان هم تعالی مییافتند. این یعنی اگر معلم راه تربیت را اصیل و الهی انتخاب کند، تربیت «دوطرفه» خواهد شد و مربی و معلم نیز مانند متربی و شاگرد کسب نور میکند، نه اینکه نورانیت و آرامش و وقار خود را از دست بدهد. به بیان دیگر، اصلاح، رشد و تعالی متربیان، به هیچ عنوان نباید به قیمت افت، فساد و خرابی مربی انجام شود.
معلم و مربی شدهایم که برویانیم. عالمان بزرگ تعلیموتربیت در این زمینه آموزههایی دارند که چند نکته از آنها را به همکاران گرامی هدیه میکنم:
اول، همراهی با حفظ فاصله؛ یعنی در تربیت باید از فرزند یا شاگرد فاصله گرفت تا شکوفا شود. نصیحت، موعظه و تمرین باید همه برای فاصلهگرفتنهای لازم طراحی شود و الزام، فشار، حیا و خجالت دادن کار را مصنوعی میکند و با پیدایش کوچکترین راه فرار، دوباره سر جای خودش برمیگردد. انسان باید با پای خودش برود، نه اینکه او را ببرند.
دوم، معرفی ملاک بیش از تعیین مصداق؛ یعنی از راههای مناسب، بیش از آنکه مصداقهای خوب و بد را مدام یادآوری کنیم، ملاک خوب و بد عمل را به فرزند یا شاگرد یاد بدهیم. ما همیشه در کنار متربیان خود نیستیم که کارها را برای ما و با ترازوی ما انجام دهند. اگر آنها ملاکها را یاد بگیرند و درک کنند، خودشان با دلیل و بصیرت راه را دنبال میکنند.
سوم، فرصتسازی برای پرورش اندیشه؛ یعنی تربیت سیری هماهنگ دارد. باید کودک و نوجوان را جدی گرفت و برایش ارزش و حرکت قائل شد تا بتواند فکر کند؛ زیرا نحوه فکر کردن او، در تصمیمهای بیست سال آیندهاش تأثیر مستقیم خواهد داشت. آیا کودک و نوجوانی که فرصت فکر کردن نیابد، اصلاً خدا برایش مطرح میشود که بخواهد در برابر او خشوع و تعظیم کند؟ آیا اصلاً میتواند به مخلوقات و مردم فکر کند تا در آینده کمککار آنها باشد؟ پس بیایید متربیانمان را زیر آوار امر و نهی گرفتار نکنیم.
چهارم، واحد دیدن صفات پسندیده؛ صفات پسندیده در انسان مطلوب مبناهای متفاوت ندارند که جدا جدا مطرح شوند. شجاعت، گذشت، قناعت و تلاش کثرتهایی هستند که به یک وحدت برمیگردند و آن چیزی نیست جز «حسنظن به خدا». تقویت حسنظن به خدا و اعتماد به او تعبیه راهی از درون به نامحدود است. این کار اساس تربیت و مادر کل صفات و خصوصیات مطلوب و متعالی انسان را تشکیل خواهد داد. راه این است که او با خدا، آنچنان که هست، آشنا و مأنوس شود تا صفات عمیق و ریشهدار در او نمود پیدا کنند و در شادی و غم یا سلامت و بیماری احساس تنهایی و غربت نکند.
نکته آخر اینکه هیچ انسانی در هیچ مرحلهای از معلم و مربی بینیاز نیست. ماههای مبارک رجب، شعبان و رمضان فرصتهایی طلایی برای راهنمایی ما و متربیانمان به بهترین معلمان و مربیان بشریت است؛ همانها که تربیتشدگان بیواسطه پروردگار متعال برای هدایت انسانها هستند. یکی از القاب زیبا و دلانگیز امام زمانمان، که در زیارتهای آن حضرت آمده است، «ربیعُالأنام» به معنای بهار انسانها و باران بهاری است. بیایید با هم به بهار واقعی سلام دهیم:
«السلام علی ربیعالانام و نظرئالایام: سلام بر بهار اهل عالم و صفا و شادیبخش روزگار!»
۱۱۳۰
کلیدواژه (keyword):
یادداشت سردبیر