وقتی مدرسه ای ویران می شود اما دانش آموزان و معلمانش آسیبی نمی بینند
۱۳۹۸/۱۱/۱۳
اگر مدرسهای به هر دلیلی ویران شود اما به لطف خدا به هیچکس آسیبی نرسد، مهمترین خسارت وارد شده چیست؟
این سؤال در یکی از جلسات مدرسه برای من و همکارانم مطرح شد. سؤالمان به مسئلهای جدیتر برمیگشت و آن اینکه غیر از معلمان و دانشآموزان، کدام سرمایه انسانی یا مادی یک مدرسه تجدیدشدنی و احیاپذیر نیست؟ چه چیزی از داراییهای مادی و معنوی مدرسه اگر از بین برود، دیگر به هیچ وجه بر نمیگردد؟
بحث ما چندان طول نکشید. جوابهایمان واضح بود؛ همه متفقالقول بودیم که تنها بخش احیا نشدنی یک مدرسه تخریب شده کتابخانه آن است. اگر همه مدرسه ما تخریب شود، میتوانیم آن را دوباره بسازیم اما به احتمال خیلی زیاد همه کتابهای خوب آن دیگر آنقدر صحیح و سالم نخواهند بود که بتوانیم آنها را یک جا جمع کنیم.
اگر یک کتابخانه خوب و یک کتابدار ورزیده از جنس مربیان تربیتی دهه شصت داشته باشیم، از ظرفیت بسیار خوبی برخورداریم. اگر کتابخانه سالم و جاندار باشد و مانند قلب تپنده مدرسه فعالیت کند، از توانمندیهای بسیاری برخورداریم که مدرسه و متولیان آن در هیچ عرصه و نقطه دیگری نمیتوانند آنها را بیابند. کتابخانه خوب شاخص فعالیت درست و مهم مدرسه است. درباره امکانات بالقوه و بالفعل یک کتابخانه آموزشگاهی، میتوان مطالب مفصلی نوشت.
از میان انبوه مسائل مربوط به یک کتابخانه، مسئله کتب مفقودی یا کتابهایی که مدت زیادی نزد دانشآموزان میمانند، موضوع در خور اعتنایی است.
آمار کتابهای گمشده مدرسه الزاماً از بیتوجهی دانشآموزان حکایت نمیکند. در عین حال، گرچه ضعف مسئول کتابخانه را در حفظ اموال نشان میدهد، ضرورتاً دلیل بر وجود بینظمی یا نوعی ناهنجاری عمیق از جنس معضلات اجتماعی یا اختلالات روانی در میان دانشآموزان نیست. از همین اتفاق ناخوشایند کتابخانه اطلاعات جالب و عجیبی میتوان بهدست آورد. میتوانیم بفهمیم چه مطالبی مورد علاقه دانشآموزان است یا کدام دانشآموزان بیشتر اهل مطالعه و مراجعه به کتابخانهاند. مسئولان مدرسه میتوانند بفهمند کدام معلم در کدام درس بیشتر کار عمیق و پژوهشی میکند که دانشآموزان کتب مربوط به آن موضوع را برده اما هنوز برنگرداندهاند. البته، با مراجعه به این آمار احوال دانشآموزانی که کتاب امانت میگیرند اما دیر پس میدهند نیز قابل بررسی است. احتمالاً بسیاری از ما شاگردان مستعد و خوب و در عین حال بیدقتی داشتهایم که همین حواسپرتی و بیتوجهی به نظم و عهد و مقررات کار دستشان داده و سرنوشتشان را بهرغم استعداد و اخلاق خوبشان، به تلخی رقم زده است. یکی از ویژگیهای برخی از این دانشآموزان، بیدقتی و بینظمی در امور مربوط به کتابخانه است. اگر چه بردن و نیاوردن کتاب یک ضعف تربیتی و مصداق زیر پاگذاشتن حقالناس است، نشان از اشتیاق فرد به کتاب و کتاب داشتن و مطالعه نیز دارد. کار را میتوان در باب کتب مفقودی کتابخانه جدیتر نیز دنبال کرد. میتوانیم بفهمیم که کدام موضوعات بیشتر مورد توجه دانشآموزان است و چرا، یا اینکه آنها چه جور کتابهایی را اصلاً نمیخوانند و چرا. مسئول هوشیار کتابخانه حتماً میتواند از آمار کتابهای مفقود شده به اطلاعات جالبی درباره احوال دانشآموزان مدرسه دست یابد. مسئله کتب بیبازگشت را فقط به این دلیل اینجا مطرح کردم که بگویم حتی یک امر منفی و سلبی کتابخانه هم میتواند دستاوردهای مهم و مطلوبی داشته باشد و این، اهمیت کتابخانه را نشان میدهد، و جمله آخر از این حرف ناتمام: کتابخانه را باید خیلی بیشتر جدی بگیریم ... خیلی.
۶۰۸
کلیدواژه (keyword):
یادداشت سردبیر