در سند برنامه درسی ملـی، در بخش اهداف تفصیلی برنامههای درسـی و تـربیتی دورههای گونـاگـون، بـرای دورههــای تحصـیلی در عرصههای چهارگانه ارتباطی (ارتباط با خدا، خود، خلق و خلقت) و عناصر پنجگانه یادگیری (تفکر، علم، ایمان، عمـل و اخـلاق) اهداف و مقاصدی تعریف شدهاند. در جدول زیر، اهداف مربوط به حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، در عرصه رابطه با خلق و دو عنصر علم و عمل آمدهاند.
برای تحقق اهداف فوق باید از طریق نظام برنامهریزی درسی، نظام مدیریت آموزشی، نظام تدوین و تهیه محتوای آموزشی و سیستم مشارکت اولیای مدرسه و خانه، چارهاندیشی و برنامههایی تدوین کرد. انتظار میرود از طریق سایر زیرنظامهای سند تحول، کتابهای درسی، اقدامات فوق برنامه، تربیت معلمان آگاه و مسلط به این مفاهیم و آموزهها، فراهم آوردن زیرساختهای سختافزاری و نرمافزاری لازم در مدرسه، آموزش اولیای مدرسه و والدین دانش آموزان مقدمات این مهم فراهم شده باشد یا فراهم شود. اما آنچه این نوشته در پی آن است، تأکید بر موضوع مهمی است که به نظر مقدمه و لازمه اولیه تحقق همه اهداف گفته شده، در سطوح فردی و اجتماعی، است.
سخن از مفهوم مهمی است به نام «تربیت فناورانه»؛ ساحتی مهم از ساحتهای تربیت در دوران معاصر که دلالتها و جنبـههای نظری و عملــی کاربرد فناوری اطلاعــات و ارتباطات را در عرصههای زندگی شخصــی و اجتـماعی، شناخـت فرصـتهــای فاوا، توجـه بـه آسیـبها و مخاطرات فاوا، قواعد و استانداردهای برخورد و استفاده از فاوا، به خصوص رسانهها و مواردی از این دست، در خود نهفته دارد. بدون برنامهریزی و اجرای جامع تربیت فناورانه، تحقق اهداف بیان شده در سند برنامه درسی ملی در حوزه مربوط به فاوا، دشوار و تا حدی ناشدنی است. البته تربیت فناورانه مورد نظر فقط به دانشآموزان اختصاص ندارد. کلیه عوامل انسانی تأثیرگذار بر تربیت باید در این عرصه آگاهیهای لازم را داشته باشند؛ از معلمان و اولیای مدرسه که به صورت مستقیم و غیرمستقیم تربیت رسمی دانشآموزان را بر عهده دارند، تا والدین که مدلهای رفتاری آنهـا در حوزه رسانه و فناوری الگوی تربیتـی فرزنـدان و دانـشآموزان قرار میگیرند.
برای موفـق زیسـتن در قرن حاضر، دانشمندان و مجامع علمـی دنیـا مهـارتها و آگـاهـیهایـی را مـتذکر میشوند که بـدون تسلط بر آنها زیست معمول و مطلوب آدمی با مخاطره مواجه خواهد شد. اهم این دانشها و مهارتها در شکـل نشان داده شدهاند.
سواد رسانهای و سواد رایانهای که در شکل نیز آمدهاند، از پایههای مهم و اساسی تربیت فناورانه تلقی میشوند. در تعریف سواد رسانهای میتوان گفت: «مجموعه دانش و مهارتهایی که به کاربر امکان میدهند علاوه بر فهم درستی از انواع پیامها، به بازشناسی مالکیت، انگیزهها و ارزشهای نهفته در پیام دست یابد و با رویکردی انتقادی به تنظیم رژیم مصرف انواع پیامهای ارتباطی بپردازد.»
عناصر سهگانه «رسانهشناسی، تفکر انتقادی و تنظیم رژیم مصرف رسانهای» که در این تعریف آمدهاند، راهنمای خوبی هستند برای تهیه محتوا، تجربه، گفتوگو و آزمون در برنامهها، کتابها و تجربههای یادگیری دانشآموزان.
سواد رایانهای نیز عبارت است از توانایی استفاده از مهارتهای هفتگانه «ICDL»، شامل مفاهیم پایه فنــاوری اطلاعات و ارتباطات، استفاده از رایانه، مدیریت فایلها، واژهپردازی، صفـحات گستــرده، ارائه مطلب و ارتباطات و اطلاعات.
تحقـق این دو (کسـب سواد رسانهای و سواد رایانهای) میتـوانـد تـا حــد زیـادی زمینـهسـاز دستیابـی به اهداف ساحـت تربــیت فنــاورانــه در نـظـام تعلیموتربیت باشد.
مبتنـی بر سند تحول بنیادیــن و سنـد برنامه درسی ملی، بــرای تحقق اهداف ذکر شده در جدول، در راستای تربیــت فناورانه دانشآمــوزان، درسهــایـی در نظر گرفتــه شــدهاند؛ به طـور مشخص، درسهای کار و فناوری پایه ششم ابتدایی و دورههای بعد از آن و درس تفکر و سواد رسانهای پایه دهم متوسطه. اما نکته مهم، ناهماهنگی محتوای طراحی شده به لحاظ زمانی، با اهداف بیان شده در سند برنامه درسی ملی است! بدین معنا که در سند برنامه درسی ملی، اولین هدف متناسب و مرتبط با ساحت تربیت فناورانه برای دوره پیشدبستانی در نظر گرفته شده است، در حالیکه دانشآموزان تا قبل از سال ششم ابتدایی با هیچ محتوا، کتاب و درسی که به طور مشخص و مستقیم موضوع سواد رسانهای و سواد رایانهای را در بر گرفته باشد، مواجه نیستند. این موضوع با واقعیتهایی که در عمل در حال رخ دادن است، به هیچ وجه سازگاری ندارد. به این معنی که کودکان ما بسیار زودتر از سن مدرسه با فناوریها مواجه میشوند و از آنها استفاده میکنند.
کودکان غالباً از سن دو سالگی درگیر استفاده از انواع رسانه (به خصوص تلویزیون و موبایل) میشوند و هر چه سن آنها بیشتر میشود، میزان و عمق درگیری آنها با این فناوریها بیشتر میشود. مطابق آمارهای رسمی بنیاد ملی بازیهای رایانهای، در سال ۹۶، از بین حدود ۳۰ میلیون بازی کننده ایرانی، که بهصورت حرفهای روزانه ۹۰ دقیقه سرگرم بازیهای رایانهای هستند، ۳۱ درصد را کودکان زیر ۱۲ سال تشکیل میدهند! اگر سن بازی کنندگان را تا پایان دوره متوسطه، یعنی ابتدای ۱۹ سالگی بالا ببریم، ۶۷ درصد بازیکنندگان ایرانی را کودکان و نوجوانان تا ۱۹ سال تشکیل میدهند. جالب اینجاست که براساس همین آمار، ۹۱ درصد بازیکنندگان ایرانی بازیهای رایانهای را در تنهایی و بهصورت فردی انجام میدهند و این با توصیه مهم حوزه تربیت رسانهای مبنی بر همراهی والدین با فرزندان در هنگـام بازی رایـانهای و استفاده از اینـتـرنــت و شبکههای اجـتـمـاعـی در تضـاد اسـت و متـأسفانه نشان از بـیتوجهی والدین بر رفـتارهــای رســانهای فرزندان دارد. البته در این آمار نکتهای امیدبخش وجود دارد، دال بر اینکه ۹۷ درصد بازیکنندگان، بازی رایانهای را در خانه انجام میدهند و این میتواند فرصت نظارتی و تربیتی لازم را در اختیار والدین قرار دهد.
در هر صورت، این واقعیتها ضرورت شروع «تربیت فناورانه» در موعد بسیار زودتر از دوران مدرسه را برای کودکان دوران جدید که «بومیان دیجیتال» نامیده میشوند، چه در خانه و چه در مدرسه، نشان میدهد.
از نقش خانه و والدین در این حوزه که بگذریم، در نظام رسمی تعلیموتربیت، دانشآموزان کشور در سن ۱۲ سالگی (ششم ابتدایی) با درسی که مربوط به حوزه فناوری است مواجهاند! بگذریم از اینکه تجربههای میدانی نشان میدهد، حتی در همین سال ششم ابتدایی نیز متأسفانه درس کار و فناوری جدی گرفته نمیشود؛ یا تحتالشعاع درسهای دیگر قرار میگیرد و معلمان دانش و مهارت لازم برای تدریس آن را ندارند. این موضوع به شکلی عجیبتر برای درس تفکر و سواد رسانهای رقم خورده است. دانشآموزان دهم متوسطه، در حالیکه پا به سن ۱۶ سالگی گذاشتهاند، برای اولین بار در سیستم آموزشوپرورش کشور، بهصورت رسمی با درسی درباره مهارتهای کار و استفاده از رسانهها آشنا میشوند! در حالیکه همگان نیک میدانند، نوجوانان ما در این سن به کاربران حرفهای فناوری و رسانه تبدیل شدهاند و در واقع طرح این بحث و درس در این سن، نقش نوشداروی بعد از مرگ سهراب را دارد، چرا که هر آنچه در شکلگیری شخصیت رسانهای نوجوانان مؤثر است، تا این زمان به شکل کامل تأثیر خود را گذاشته است و تغییر و اصلاح مدلهای شناختی و رفتاری نوجوانان کاربر رسانهها در این پایه، اگر غیرممکن نباشد، امری بسیار دشوار مینماید.
با این توصیفات به نظر میرسد برای تحقق اهداف بیان شده در سند برنامه درسی ملی، در ساحت تربیت فناورانه، به بازاندیشی در زمان شروع این آموزشها، محتوای مناسب برای آموزش، شیوههای یاددهی - یادگیری و روشهای تدریس در این زمینه نیازمندیم.