کتابخانه کارآمد
-
طراح و پژوهشگر در حوزه طراحی محیطهای یادگیری
-
محمد تابش
فایلهای مرتبط
۱۳۹۸/۰۹/۰۵
در شماره پیشین اشاره شد که یادگیری با فرایندی پویا، مستمر و منعطف که در آن فراگیرندگان با انگیزه روشن و نقشی فعال حضور دارند، باید در طراحی مدرسه کانون توجه قرار گیرد. به این صورت که محیط کارآمد برای یادگیری نیز با ظرفیتی پویا و منعطف، همواره و در همه جای محیط، حامی و تسهیلگر فراگیرندگان و فعالیتهای آنان باشد. وقتی فضاهای مدرسه با اولویت تسهیل امر یادگیری طراحی شوند، معماری مدرسه کارآمدی بیشتری به محیط میبخشد و این طراحی کارآمد میتواند هر کدام از فضاهای اصلی مدرسه را به قلب تپنده مدرسه تبدیل کند.
قلب تپنده مدرسه کجاست؟
در ابتدا شاید به نظر بیاید پیش از هر فضایی باید کلاسهای درس را قلب تپنده مدرسه بنامیم و آنها را بهعنوان اولین فضاها انتخاب و فضاهای دیگر را در اولویتهای بعدی بررسی کنیم. این پیشفرض برای این به ذهن متبادر میشود که در نگاه اول، بیشتر افراد، کلاسهای درس هر مدرسه را مهمترین فضا بهعنوان بستر یادگیری در هر مدرسه میدانند. این در حالی است که فضایی لیاقت بیشتری دارد تا لقب قلب تپنده را به خود اختصاص دهد که ظرفیت بیشتری برای پویا بودن و پویاییبخشی به سایر فضاهای مدرسه (بهمنظور تسهیل فرایند یادگیری) داشته باشد و بتواند متن مدرسه را تحت تأثیر خود قرار دهد. هرچند همه فضاهای اصلی مدرسه کموبیش این ظرفیت را دارند، اما اینکه این ظرفیت در چه فضاهایی بیشتر است، به کنکاش و توجه بیشتری نیاز دارد. یکی از این فضاها که میتواند در اولویت بررسی قرار گیرد، کتابخانه و ظرفیتهای آن برای یادگیری در مدرسه است.
کتابخانه مدرسه با معماری کارآمد
اگر بتوان فرض کرد کتابخانه مدرسه تنها یک سالن یا اتاقی مجهز به مخزن کتاب و احتمالاً یک قرائتخانه در گوشهای از مدرسه نیست، بلکه ظرفیت بیشتری از فعالیتها و فضاهای گوناگون دیگر را در بر دارد، میتوان تصویر بهتری از کتابخانهای به دست آورد که نه تنها کارآمدی بیشتری پیدا میکند، بلکه کارآمدی مدرسه را نیز به شکلی محسوس ارتقا میبخشد. اما چگونه این تصویر جدید را خلق کنیم؟ شاید ابتدا باید به دنبال مکان و موقعیت فیزیکی کتابخانه باشیم. یکی از مهمترین موضوعات در معماری، یافتن مکان مناسب برای فضاهاست.
کتابخانه کجاست و کجا باید باشد؟
پیدا کردن موقعیت کتابخانه در مدرسه قدری دشوار است. بهطورکلی، سه نوع مکانیابی قابل فرض است. کتابخانه متمرکز در فضایی مستقل، کتابخانه منتشر در فضاهای متفاوت مدرسه و کتابخانه مرکب از دو نوع متمرکز در یک فضا و منتشر در متن مدرسه.
معمولاً اگر مدرسهها فضاهای بزرگ و متعددی داشته باشند، یکی از این فضاها را که سالنی مستقل با در ورودی کنترلشده است، در اختیار کتابخانه قرار میدهند. این اتفاق از این نظر که در حفاظت از کتابها موفق خواهند بود و همچنین قرائتخانه آرام و ساکتی در دسترس قرار میگیرد، مفید و مثمر ثمر است، اما نمیتوان مطمئن بود چنین موقعیتی قدرت جذب دانشآموزانی را که چندان به کتاب و کتابخوانی گرایش ندارند، داشته باشد. البته بدیهی است، این نوع موقعیت کتابخانه برای علاقهمندان به کتاب جذاب است. ویژگیهایی را که به کارآمدی این نوع کتابخانه منجر میشود، در آینده بررسی خواهیم کرد.
نوع دیگر مکانیابی برای کتابخانه، کتابخانه باز و منتشر در فضاهای متفاوت مانند راهرو، سالن و سایر فضاهای مدرسه است. معمولاً عامل این نوع مکانیابی به دو شکل کلی دیده میشود. در برخی مدرسهها، برای اینکه فضای مستقل مناسبی برای کتابخانه ندارند یا اینکه ترجیح این بوده است که فضای کتابخانه را برای فعالیت دیگری، به اصطلاح «آزاد»، کنند، موقعیت خاصی را برای کتابخانه در نظر نمیگیرند و کتابخانه را در سطح مدرسه منتشر میکنند. اگر در این مدرسهها، اساساً موضوع کتابخانه در اولویت نباشد، معمولاً کتابها در گوشه و کنار مدرسه با بیمهری این طرف و آن طرف میشوند و به تدریج کتابخانه رو به زوال مادی و معنوی میگذارد. اما ممکن است مدرسههایی باشند که به شکلی هدفمند کتابخانه را بهجای حبس در کنجی از مدرسه، با تمهیداتی هوشمندانه، به متن مدرسه بکشانند. هم کتابها را در معرض و دسترس همه دانشآموزان قرار میدهند و هم بهگونهای عمل میکنند که شأن و جایگاه کتابخانه لکهدار نشود. توجه به موارد زیر میتواند زمینههای متناسب با این هدف را فراهم سازد.
همینجا بنشینم و بخوانمش: شاید مهمترین اولویت، انتخاب محل باکیفیت و ظرفیت مناسب است. مثلاً اگر قرار است کتابخانه در مدرسه منتشر باشد، فضاهایی انتخاب شود که علاوه بر قرار دادن قفسه کتاب، ظرفیت قرار دادن مبلمانی را که در همان محل امکان مطالعه کتابها فراهم شود نیز داشته باشد. حتی یک نیمکت کوتاه چسبیده به قفسه کتابها یا یک قالیچه کوچک هم میتواند این زمینه را فراهم کند.
این کتابها با این محیط جور است: انتشار هدفمند کتابها در متن مدرسه کمک میکند ترغیب به مطالعه، به جهت کاربرد و تناسب بیشتری که آن کتاب برای آن محیط دارد، شکل گیرد. مثلاً جای یک کتاب علمی قطور مربوط به درسهای فیزیک و شیمی و مانند آن در کنار سالن یا راهرو نیست. این کتاب باید در بخشی از آزمایشگاه یا در مجاورت آن قرار گیرد تا کتاب در خدمت عملکرد مرتبط با آن فضا، بیشتر مورد توجه و مراجعه باشد. در عوض، کتابهای رمان یا کتابهایی که داستانهای کوتاه یا مطالب گزیدهشده کوتاه دارند میتوانند در فضاهایی مثل گوشه و کنار سالن یا راهرو به خوبی مورد استقبال قرار بگیرند. کتابهای مرجع علمی در کلاسهای موضوعی مرتبط و کتابهای مذهبی در نمازخانه مدرسه قابلیت قرارگیری پیدا میکنند.
هر کتابی که بخواهم راحت مییابم: یکی از دلایلی که باعث میشود کتابخانه منتشر در مدرسه ناموفق باشد، این است که پیدا کردن کتابها، به لحاظ نبود نظم نسبی، در مقایسه با کتابخانه متمرکز در یک فضا، دشوار میشود. انتشار هدفمند کتابها در محیطهای متناسب که در قسمت قبلی به آن پرداخته شد، علاوه بر کاربردیتر کردن کتابها، باعث میشود جستوجوی کتاب هم متناسب با کاربرد و نوع محیط و فضای قرارگیری کتابها سادهتر شود. علاوه بر این، لازم است با تمهیدات گوناگون دیگر، مانند نصب تابلوهای معینکننده عنوانها و موقعیت کل کتابهای مدرسه در هر محل، امکان پیدا کردن موقعیت کتاب دلخواه، با مراجعه به یکی از محلهای قرارگیری کتابها، فراهم شود. قرارگیری رایانه یا تبلت و... میتواند ابزار دیگری برای جستوجو و حمایت از این رویداد باشد.
وصله ناجور نیست: چیدمان کتابخانهها در گوشه و کنار فضاهای گوناگون مدرسه نباید به شکلی باشد که به نظر بیاید کتابها، قفسهها و مبلمان پیرامونی آنها در دست و پا قرار گرفتهاند و وصله ناجور با محیط و منجر به کاهش زیبایی آن شدهاند. بر عکس، چیدمان کتابخانه باید بهگونهای باشد که به زیبایی محیط بیفزاید. این موضوع بیش از هر چیزی با انتخاب درست قفسهها و سایر امکانات مرتبط و همچنین انتخاب موقعیت قرارگیری آن قفسهها و امکانات وابسته آنها در پیوند است. مثلاً میتوان قفسههایی را که در کنارهها و چسبیده به دیوارها قرار میگیرند، با ارتفاع بلندتر فرض کرد، اما قفسههای کتابی که در وسط فضاها و هرجایی به جز دیوارهها قرار میگیرند، باید بهگونهای باشند که وقتی دانشآموزان روی یک صندلی در کنار آنها نشستهاند هم بتوانند بدون اینکه آنها مانع دیدشان باشند، محیط و چشمانداز پیرامونی خود را به راحتی ببینند. هرچند به چند دلیل توصیه میشود حتی قفسههای پیرامونی هم کمارتفاع باشند. هم به خاطر دسترسی به کتاب برای افراد کوتاهقد و هم برای استفاده از بالاترین سطح آنها برای قرار دادن اشیای گوناگون دیگر، متناسب با محیط.
معلم ما هم کتاب میخواند: بهتر است علاوه بر کتابخانه تخصصی که معلمان در دفتر مدرسه در اختیار دارند، کتابهایی که منعی ندارد دانشآموزان هم با آنها روبهرو شوند، در فضاهای مدرسه دیده شوند تا مراجعه و مطالعه معلمان در بین خود دانشآموزان، به تشویق غیرمستقیم آنها به کتاب و کتابخوانی منجر شود.
ممکن است در اینجا این پرسش مطرح شود که بالاخره برای مدرسه کتابخانه متمرکز مناسبتر است یا کتابخانه منتشر در متن مدرسه یا نوع مرکب آن؟
پاسخ به این سؤال، بدون بررسی ویژگیهای محیط هر مدرسه و همچنین بررسی وضعیت و جایگاه کتاب و کتابخوانی در بهرهبرداران آن مدرسه ممکن نیست. اما تا حدی میتوان به شکل کلی به آن پرداخت. بدیهی است، در مدرسهای که به خاطر محدودیت شدید فضاها، نمیتواند فضای مختص کتابخانه متمرکز داشته باشد، معمولاً با این سؤال روبهرو نمیشوند. چون چنین مدرسهای یا اساساً کتابخانه ندارد و یا موقعیت انتخاب وجود ندارد و به ناچار باید به کتابخانه منتشر در محیط رو آورد. اما این پرسش در مدرسههایی که فضای بزرگ و مناسب برای کتابخانه مستقل متمرکز دارند، بیشتر قابل طرح است. ایدهآل در این مدرسهها این است که به روش مرکب روی آورند. هم کتابخانه متمرکز و قرائتخانه آن وجود داشته باشد و هم متن مدرسه سرشار از موقعیتهای مطلوب برای کتاب و کتابخوانی باشد. در یک سالن که به کتابخانه اختصاص دارد، فعالیتهای زیادی میشود تعریف کرد که در آینده به آنها خواهیم پرداخت، اما این سالن که عنوان کتابخانه را یدک میکشد، نباید از متن مدرسه فاصله داشته باشد. موضوع مشخص این است که کتابخانه متمرکز و کاملاً مستقل که فقط در ساعاتی از روز قفل در آن باز میشود، نمیتواند قلب تپنده مدرسه باشد. وجود سالن ویژه کتاب و کتابخوانی و هر فعالیت مرتبط با کتابهای آن، که همیشه زنده و در دسترس باشد و به روشهای گوناگون در ارتباط با متن مدرسه قرار گیرد، برای مدرسه بسیار ارزشمند است و به کارآمدی آن میافزاید.
اما بررسی طراحی و ساماندهی کتابخانه کارآمد برای مدرسهای کارآمد در یک مقاله نمیگنجد و لازم است بیش از این به آن بپردازیم. در این رابطه، موضوعات گوناگون دیگری از جمله مطالب زیر میتواند بیشتر بررسی شود:
• اساساً با توجه به امکان ایجاد کتابخانه مجازی، آیا مدرسههای امروز به کتابخانه به شکل واقعی و کالبدی نیاز دارند؟
• چه کنیم که حتی یک کتابخانه، واقعیتر از کتابخانه واقعی باشد؟ یعنی چگونه دانشآموزان مطالعات کتابخانهای خود را به جهان واقعی متصل و آنها را لمس و تجربه کنند؟
• آیا روح کتابخانه در کلاس درس معنا مییابد یا هویت کلاس درس در بستر کتابخانه شکل میگیرد؟
• جذابتر کردن کتابخانه با رویکردهای بصری و کارکردی چگونه بهتر شکل میگیرد؟
• دانشآموزان کتابخوان به چه شکلی میتوانند در خود کتابخانه تجربه خود را از مطالعاتشان با دیگران به اشتراک بگذارند؟
• چگونه در کتابخانه تجربه خلق و ساختن قابل تحقق است؟
• نقش معلمان مدرسه در کارآمدی کتابخانه و کتابخانه کارآمد چه میتواند باشد؟
و موارد دیگری که در آینده به آنها خواهیم پرداخت.
۱۸۹۸
کلیدواژه (keyword):
فضای آموزشی,کتابخانه کارآمد,