امیدت به خدا باشه
آدم به امید زنده است. امید که باشه، آدم خیلی راحت با مشکلات دست و پنجه نرم میکنه؛ اما امید که نباشه، روحیۀ کار کردن هم نیست. دیگه حال و حوصله نداریم. بعضیها به این و اون امید دارن و همش چشمشون به کمک اوناست؛ ولی فایده نداره. چطور میشه به کسی که خودش امیدش به کسای دیگه است، امید بست؟ فقط باید به خدا و رحمتش امید داشت. فقط اونه که همه چی از خودشه. بقیه هر چی دارن، از خداست.
«وَ لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ (یوسف، ۸۷) از رحمت خدا مأیوس نشوید».
آدمهای پربرکت
بعضیها تو زندگیشون از اول که میان، تا آخر که میرن، همش برکته. به دنیا که میان، با خودشون برکت میارن. به قول معروف، قدمشون خیره. تو زندگی هم همش به بقیه کمک میکنن و خیرشون به همه میرسه. رفتن این آدمها، برای بقیه خیلی سخته؛ ولی خودشون میرن که به منبع برکت الهی وصل بشن. چی بهتر از این آیه برای این آدمهای پربرکت:
«وَ سَلامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ یَمُوتُ وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا (مریم، ۱۵) سلام بر او، روزی که متولد شد و روزی که مرد و روزی که زنده شود».
بیناز
یه کم دقت کنیم، متوجه میشیم این دنیا کاملاً منظمه. کوچیک و بزرگ دنیا بر اساس حکمت خدا خلق شده و هیچ چیزی بیعلت نیست. آفرینش زن و مرد هم بخشی از حکمت خداست. اینکه زن و مرد به هم تمایل دارند هم کار خداست و اینکه صدای زنها اگه با ناز و کرشمه همراه بشه، مردا رو جذب میکنه هم از خداست. حالا همین خدا به خانمها گفته با ناز حرف نزنید؛ چون بعضیها مریضن و طمع میکنن:
«فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ (احزاب، ۳۲) هوسانگیز حرف نزنید؛ چون کسی که در دلش مرضی است، به طمع میافتد».
نگاهت رو بپا!
چشم ساخته شده برای نگاه کردن؛ اما نه نگاه کردن به هر کسی و هر چیزی. یکی از چیزهایی که چشم نگاه میکنه، مال و اموال مردمه. یه ماشین مدل بالا میاد رد میشه، طرف بدون اینکه متوجه بشه، بهش خیره میشه و افسوس میخوره. یا خونههای آنچنانی رو میبینه و غصه میخوره. نمیدونه خودش خیلی چیزها داره که به چشم نمیآد. خوشقلبه، مهربونه، اهل کار خلاف نیست. خدا میگه به مال مردم خیره نشو!
«لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلی ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ (طه، ۱۳۱) به چیزهایی که به گروههایی از آنها دادیم، چشم ندوز».
تشکر کنیم
اگه کسی یه لیوان آب دستمون بده، کلی ازش تشکر میکنیم؛ اما نوبت خدا که میرسه، اصلاً تشکر کردن یادمون میره. آب و لیوان و کسی که آب دست ما میده، همه از خداست. اگه بخواهیم نعمتهایی رو که خدا بهمون داده بشمریم، باید تا مدتها بشمریم! خدا خودش خیلی ساده بهمون گفته: اگه برای نعمتهایی که بهتون دادم، شکر کنید، خیلی بیشتر بهتون میدم. حتی همین لب و دهنی هم که میخواهیم باهاش شکر خدا کنیم، از خداست. جالبه، نه؟
«لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ (ابراهیم، ۷) اگر شکر کنید، نعمت شما را بیشتر میکنم».
چی کارت کنم؟
معلم به شاگرد تنبل میگه: اینو که ننوشتی؛ اینم که نصفه حل کردی؛ سراغ این درسم که اصلاً نرفتی. حالا خودت بگو چی کارت کنم!؟ این جور وقتها، شاگرد سرشو میاندازه پایین و هر چی معلم بگه، قبول میکنه. اون دنیا هم خدا یه کتاب میده دستمون و میگه: اینا کارایی هستش که باید میکردی، ولی نکردی. اینا هم کارایی که نباید میکردی، ولی کردی. حالا خودت بگو چه کارت کنم؟ ما هم مثل شاگرد تنبل کلاس، سرمونو میاندازیم پایین... . خدایا ما رو تو اون دنیا سربلند کن!
«اقْرَأْ کِتابَکَ کَفی بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسیباً (اسراء، ۱۴) و به او میگوییم کتابت را بخوان. خودت امروز برای حسابرسی کافی هستی».
شأن پدر و مادر
قرآن خیلی شفاف میگه به پدر و مادر باید احترام گذاشت. اصلاً استثناء هم نداره. مثلاً نمیگه اگه پدر و مادر بهت بدی کردن، تو میتونی بهشون بدی کنی. بعضی بچهها فکر میکنن پدر و مادر آفریده شدن که از صبح تا شب در خدمت اونا باشن و تر و خشکشون کنن! واسه همین تا یه ذره از دست پدر و مادر عصبانی میشن، شروع میکنن به بد و بیراه گفتن. خدا میگه اصلاً حق نداری از این حرفا بهشون بزنی!
«فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ (اسراء، ۲۳) به آنها اف (کوچکترین کلمه اعتراضآمیز و غیر مؤدّبانه) هم نگو.
کسی هست؟
کسی هست به دادم برسه؟ کسی هست به من کمک کنه؟ موقعی که کارد به استخون می رسه، موقعی که فکر می کنی خیلی تنها موندی و دیگه دنیا به آخر رسیده، یادت باشه اگه همه هم تنهات گذاشتن، هنوز یکی هست که به دادت برسه. لازم نیست از بقیه کمک بخواهی، با این آیه برو سراغ خدا و جلوش زار بزن و بگو:
«أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ (نمل، ۶۲) ای کسی که دعای درمانده را اجابت میکند و گرفتاری را برطرف میسازد».
سخت ولی ماندگار
همیشه شنیدیم باید کار خیر کرد و به فکر آخرت بود. واسه همین شبهای جمعه که میشه، یه عده شکلات و خرما و از این جور چیزها خیرات میکنن. یه عدۀ دیگه هم هستن که مدرسه و بیمارستان و مکانهای عمومی میسازن؛ ولی کار خیر فقط اینا نیست. عیادت مریض، سر زدن به عمه و خاله و عمو و دایی پیر، آشتی دادن، راهنمایی کردن آدمها و هزار تا کار دیگه. این کارا پول نمیخواد؛ ولی خیلی سختتره!
«وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ أَمَلاً (کهف، ۴۶) خوبیهای ماندگار، ثوابش نزد خدای تو، بهتر و امیدبخشتر است».
خاموشی پس از نور
حفظ یه چیز سختتر از به دست آوردنشه. کار خوب کردن سخته؛ اما حفظ کردن نتیجۀ اون خیلی سختتره. مثلاً طرف کار خیر میکنه، به مردم گرفتار کمک میکنه، یا نصف شب پا میشه نماز شب میخونه، اما دو ساعت بعد با یه برخورد نامناسب با همکاراش یا با خونواده، همۀ اجری رو که جمع کرده، از دست میده. میگن هر کار خوبی یه نوری داره، حواسمون باشه این نور رو با کارای زشت خاموش نکنیم.
«لا تُبْطِلُوا أَعْمالَکُمْ (محمد، ۳۳) کارهای خودتان را از بین نبرید».