عکس رهبر جدید

راست سوار شوند و راست گویند

  فایلهای مرتبط
راست سوار شوند و راست گویند
یکی از مهم‌ترین مبانی و اصول زندگی تعادل است که در تمامی فرهنگ‌ها به آن توجه شده است.

آیات نخست سوره اعلی اشاره به تعادل دارد:

الذی خلق فسوی والذی قدر فهدی:به تعبیری، تعادل موجب هدایت است. در فرهنگهای دیگر از جسم به عنوان معبد یاد میشود که روح در آن ساکن است.

در اندیشه مولانا جسم، مرکب روح است و لازم است تحت کنترل روح قرار گیرد.

اسب داند اسب را کوهست یار

هم سواری داند احوال سوار

چشم حس، اسب است و نورِ حق، سوار

بیسواره، اسب خود ناید به کار

در فرهنگهای شرقی، آساناها یعنی حرکات کششی و انعطافی، مقدمه یوگا و شناخت خداوند است. از  این اشتراکها به این فهم میرسیم که تسلط بر جسم و تعادل در جسم که با حرکات انعطافی حاصل میشود، مقدمه تعادل روانی و روحی است.

 

 عقل سالم در بدن سالم

این مقدمه برای ورود به بحث سلامت جسم و روان کودکان است . حال باید بررسی کنیم برای تربیت کودکانی که نسبت به بدن خود و احساساتشان شناخت دارند و به تعبیری به خودآگاهی رسیدهاند، چگونه باید عمل کنیم.

خوب است در ابتدا این سؤالها را مد نظر قرار دهیم:

1)  از کجا و در چه فضایی شروع کنیم؟ گروه مخاطب ما چه ویژگیهایی دارد؟

2)  به کجا میخواهیم برسیم؟ چه نتیجهای میخواهیم بگیریم؟

3) چگونه؟ روش کار چیست؟ چه روشهایی مناسب این گروه و این هدف است؟

از آنجا که با کودکان، کار میکنیم، لازم است بدانیم:

هم در حوزه جسمانی و هم در حوزه روانی: کودکان در حال رشدند.

رشد استخوانی: فرایند تبدیل غضروف به استخوان در کودکان تا 10 سالگی است.

رشد روانی: ما با موجودات حساسی در ارتباط هستیم. در واقع، پیریزی شخصیت کودکان هم تا ده سالگی است،همانگونه که در یک ساختمان، اسکلت و پی (فونداسیون) خیلی مهم است و برای آن وقت زیادی صرف میشود و اگر درست پیریزی نشود یا «خشت اول» را معمار کج بگذارد، «تا ثریا میرود دیوار کج».

برای همین، اگر میخواهیم نسل مانا و ماندگاری داشته باشیم، باید به آموزش این گروه سنی بها دهیم. چون سلامت جسمانی و روانی آنها در اولویت است.

این سؤالها از کودکی تا به حال ذهن مرا مشغول داشته است:

- برای اینکه کودک، جسم خویش و احساس خویش را بشناسد، چه روشهایی وجود دارد؟

- چه فضاهایی لازم است برای کودکان بهوجود آوریم؟

- آیا رویکرد ما در حوزههای ورزشی در فضاهای کودکان با توجه به روحیات حساسشان باید رقابتی باشد؟ یعنی رقابت ایجاد کنیم؟

- یکی از روشها برای انگیزه دادن به کودکان که در حال  حاضر مورد استفاده قرار میگیرد، رقابت است.

در زندگی واقعی حتی در گیاهان و جانوران رقابت وجود دارد و در زندگی طبیعی انسانها هم این رقابت هست. چگونه کودکان را برای این امر مهم آماده کنیم؟ روش برخورد آنها در این جایگاه چگونه باید باشد؟

چگونه روح همکاری و کار کردن در گروه را در کودکان بهوجود آوریم؟ به خصوص در ورزشهای رقابتی تیمی که این مسئله بسیار مهم است.

- چگونه کودکانی تربیت کنیم که جایگاه شخصی خود را بشناسند و خود را با دیگر کودکان مقایسه نکنند؟

- اگر رقابت و مقایسه به کودکان آسیب میرساند، چه روشهایی را میتوانیم جایگزین آنها کنیم؟

- کنترل هیجان را چگونه به کودکان بیاموزیم و راه تخلیه هیجانی چیست؟

- چه ورزشهایی برای کودکان در سنین متفاوت مناسب است؟

- در حوزههای ورزشی، برای دادن انگیزه به کودکان آیا فقط رویکرد رقابتی وجود دارد یا روشهای دیگری هم هست؟

- در انتخاب روش، باید به سلامت روان و جسم کودک بیشتر اهمیت دهیم یا به رقابت؟ در انتخاب روش، بین سلامت جسم و سلامت روان کودک چه توازنی باید برقرار کنیم؟

- از آنجا که انجام دادن فعالیتهای بدنی بسیار مشکل است، چگونه میشود انگیزه فعالیت و حرکت را بدون رقابت در کودکان بهوجود آورد؟

جستوجو برای پاسخ این پرسشها، مدخلی است برای ورود به بحث ورزش کودکان.هنگامی که بحث ورزش و تعادل خصوصاً در ارتباط با کودکان مطرح میشود اولین عبارتی که به ذهن متبادر میگردد ژیمیناستیک است.در ادامه مقدمات و اصولی در ارتباط با ژیمیناستیک خصوصاً در حوزه کودکان مطرح میشود.

 

 ژیمناستیک: الفبای ورزش

ژیمناستیک یک واژه کلی و جهانی است و به هر تمرین بدنی در روی زمین یا با وسیله اطلاق میشود که برای پیشرفت، قدرت، انعطاف‌‌پذیری، چابکی و هماهنگی و کنترل بدنی طراحی شده است. ژیمناستیک کنترل بدن با استفاده از حرکت برای ماهر کردن بدن میباشد.

این تعریف  در بازیها برای تسلط یافتن بر اشیاء و اجرای یک هدف و درحرکات موزون برای ابراز احساسات، نگرشها، ایدهها و مفاهیم بهکار میرود.

بهطورکلی، این واژه به معنای هر حرکت فیزیکی روی زمین یا با وسایل، به منظور افزایش استقامت، انعطافپذیری - چابکی و هماهنگی و کنترل بدن است.

به عبارتی، مدیریت بدن با استفاده از حرکات اصولی به منظور تسلط یافتن بر بدن در موقعیتهای مختلف مکانی، زمانی و نیرو میباشد.

 

 تقسیمبندی مهارتها در ژیمناستیک

1. مهارتهای جابهجایی؛

2. مهارتهای تعادلی؛

3. مهارتهای چرخشی.

توضیح اینکه در هر حرکت یا ورزشی این مهارتها مورد نیاز است.

 

 مهارتهای بنیادی

در ژیمناستیک هر حرکت مرکزیتی دارد و به صورت زیر طبقه بندی میشود:

 1. مهارت بنیادی با مرکزیت پاها: حرکاتی که در آنها پاها دخالت اصلی دارند؛ مانند: ایستادن - راه رفتن و پریدن.

2. مهارت بنیادی با مرکزیت دستها: حرکاتی که بهکارگیری قدرت دستها و بازوها در آنها بیشترین دخالت را دارند، شامل: گرفتن، کشیدن، هل دادن، استقرار و آویزان شدن.

3. مهارتهای بنیادی با مرکزیت اندام فوقانی یا ستون فقرات: حرکاتی که در آنها ستون فقرات دخالت اصلی دارند؛ مثل: دراز کشیدن، چرخشهای طولی، عرضی، میانی، غلتیدن

 

کار کردن روی این مراکز باعث خودآگاهی و شناخت بدن میشود.

 

 مراکز نیروهای اصلی

حال که ژیمناستیک و مهارتهای آن را تعریف کردیم، لازم است بدانیم که: ژیمناستیک کودکان قطعاً در حوزه فعالیتهای خود آنها تعریف میشود و فعالیتها باید مناسب کودکان باشند. قطعاً کودک لازم است تعادلهای اولیه را به دست آورد. تعادل در کودکان بسیار مهم است؛ کودک در حال رشد یاد میگیرد که بخزد و بعد، چهار دست و پا راه برود. او به مرور که نسبت به پاهای خود آگاهی پیدا میکند، ایستادن را یاد میگیرد. بعد، راه رفتن و دویدن را میآموزد و همه اینها نوعی تعادل است و توازن و هماهنگی و انعطاف خود را لازم دارد. کودک از یک نوع تعادل به تعادل بعدی میرود. در اینجا نقش ژیمناستیک و حرکات پایه آن بسیار پررنگ است؛ چون کودک صحیح ایستادن و درست راه رفتن و درست نشستن و صحیح دویدن را یاد میگیرد و اگر درست آموزش ببیند، بسیاری از مشکلات بزرگسالان را پیدا نمی‌‌کند. سیستم قلبی عروقی و تنفسی او قوی میشود، استخوانبندیاش محکم میشود، عضلاتش درست شکل میگیرد و اتفاق خوب دیگری برایش میافتد که هماهنگی عصب و عضله است.

هماهنگی عصب و عضله بعدها به کودک کمک میکند که در حیطههای ورزشی دیگر موفق باشد. بهعلاوه، در حیطههای  هنری به او کمک میکند. و مهم اینکه به بدن آگاهی رسیده است.

همانطور که دیدیم، حرکت مرکزیتی دارد که میتواند (جابهجایی)- (تعادلی)- (چرخشی) باشد. مرکز حرکت ممکن است دست یا اندام فوقانی یا پاها باشد.

توضیح اینکه هر حرکتی (مثلاً فوتبال) را در نظر میگیریم:

فوتبال با مرکزیت پاهاست؛ یعنی هر کس قبل از اینکه بخواهد فوتبالیست شود، باید در حرکات با مرکزیت پا مهارت پیدا کند. به عبارتی، فرد وقتی میتواند خوب به توپ شوت بزند که بتواند خوب راه رود یا خوب بدود.

در بسکتبال، مرکزیت با دستهاست؛ هر چند که روی پاها هم لازم است تمرکز شود. به همین صورت، در مُشتزنی(بوکس) دستها و در تکواندو پاها مرکزیت دارند.  علاوه بر این، در تمام این رشتهها جابهجایی، چرخیدن و تعادل مهم است. بعضی حرکات، مثلاً جابهجایی، تعادلی هستند، بعضیها چرخشی تعادلی و بعضی هر سه با هم. به خاطر همین، کسانی که به مراحل پیشرفته یک ورزش میرسند، اول در حوزه تعادل نسبت به خود موفق بودهاند.

برای همین، قبل از شکلگیری این تعادل نسبت به خود (خودآگاهی) توپ دادن به کودک صحیح نیست.

 

اولویتهای کودکان: و قرار گرفتن هر مهارت درجای مناسب

 

 خودآگاهی

1. بدن آگاهی

2. دیدن

3. شنیدن

4. حس کردن

5. مهارتهای اجتماعی

 

تعادل

خود

شیء و محیط (طبیعت)

دوستان

 

با کودکانی در ارتباط هستیم که لازم است نسبت به بدنشان آگاه شوند خوب ببینند، خوب بشنوند، احساساتشان را بشناسند، مهارتهای اجتماعی یعنی کار گروهی و همکاری را یاد بگیرند. یاد بگیرند که به هم کمک کنند و مشارکت داشته باشند. ما قبل از اینکه امکانی را به کودکان بدهیم، لازم است، اول ظرفیت آن را ایجاد کنیم؛ مثلاً تلویزیون امکان مناسبی است ولی در وقت و زمان مناسب. وقتی کودک یاد گرفت خوب ببیند و خوب بشنود، مسلماً هر چیزی را نگاه نمیکند یا توپ را وقتی به کودک میدهیم که مهارتهای بنیادینی که قبلاً گفتهایم، در آنها شکل گرفته باشد. از همه مهمتر، لازم است کنترل هیجانی او شکل گرفته باشد که اگر بعدها رقابتی هم کرد، آسیب نزند و آسیب نبیند.

مهم است که کودکان در محیطهایی پرورش یابند که هم در حیطه ورزشی و هم هنری و حوزههای دیگر احساس شکست نکنند؛ چون با موجودات حساسی طرف هستیم که این احساس شکست تا آخر زندگی میتواند همراهشان باشد. در حیطههای روانشناسی، روانشناسان معتقدند که طرحوارهها در کودکی شکل میگیرند و همه آن احساسها را با خود به میانسالی و کهنسالی میآوریم. وظیفه ماست که به کودکان به جای احساس شکست، انگیزه رشد و حرکت بدهیم تا خودشان را بشناسند. کودکان را باید جستوجوگر پرورش دهیم تا احساس سرزندگی و نشاط را همیشه با خود داشته باشند.

 

 انگیزه

هیچ حرکتی  اتفاق نمیافتد، مگر اینکه انگیزه ابتدا بهوجود بیاید.

واژه ورزش در زبان عربی «ریاضی» است که از ریاضت گرفته شده است. به عبارتی، ورزش کردن انگیزه میخواهد وگرنه بسیار دشوار است. برای همین، رقابت را انگیزه قرار میدهند.

ما لازم است عادات ورزش ، صحیح و اصولی را در کودکان این سرزمین بهوجود آوریم تا نسلی با نشاط و سرزنده داشته باشیم.

هر عادتی را که بخواهیم در کسی ایجاد کنیم، لازم است

اول تمایل و انگیزه و علاقه در او به وجود آوریم.

دوم آموزش دهیم که این عادت صحیح ورزشی چگونه شکل بگیرد که هم حیطه سلامت فرد را بالا ببرد و هم حیطه روانی.

 

عادت

تمایل

علم

مهارت

 

مهارت هم با تکرار به وجود میآید.

این عادات ماست که به رفتار ما شکل میدهد و رفتار ماست که شخصیت ما را به وجود میآورد و شخصیت فرد فرد ماست که به جامعه هویت میدهد.

حال، با چه روشهایی میتوانیم در کودکان انگیزه ایجاد کنیم؟ اینجاست که  لزوم هنر مشخص میشود، هنر میتواند به کمک ما آید.

ژیمناستیک در چهار هزار سال پیش برای اهداف نظامی بود و بعداً برای اهداف درمانی هم به کار گرفته می‌‌شد. امروز نیز از حرکات ژیمناستیک در توانبخشی معلولیتها استفاده میشود.

در ارتش: رژه سربازان و فعالیتهای بدنی که روحیه سرباز را میسازند، نوعی ژیمناستیک است. در رژه برای انگیزه دادن از مارش و طبل  و در در ورزش باستانی از تمبک استفاده میکنند. بدون شک، ریتم و حرکت جدا از هم نیستند و برای درک ریتم، به کار گرفتن ابزار موسیقی بسیار لازم است. مخصوصاً در بخش کنترل هیجانی و بروز احساسات موسیقی بسیار مؤثر است.

مورخان خاستگاه خرک حلقه را کشور ایران میدانند. ایرانیان باستان سوارکاران ماهری بودند که از این ابزار برای توانایی سوارکار استفاده میکردند.

در پایان، سخنی از استرابو، تاریخ نگار یونانی، ذکر میکنم:

«پارسیان کار قصهگویی و خنیاگری را با هم درآمیختند.

در دوره ساسانی گوسانها یا خنیاگران  آموزگارانی پاک ذهن و شریف و راستگویند که با داستانها و افسانههای سودمند کارهای ایزدان و مردان نامی را با نوای موسیقی برای کودکان باز گویند.

از سن 24-5 سالگی به پارسیان میآموزند که تیر و زوبین بیندازند، راست سوار شوند و راست گویند.»

۱۰۸۱
کلیدواژه (keyword): اندیشه،تعادل،
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید