برنامهی درسی هنر دورهی ابتدایی ایران از دههی هشتاد با رویکرد تربیت هنری
ارائه شد. در این رویکرد، کودکان به انجام فعالیتهای هنری در فضایی آزاد ترغیب و
تشویق میشوند. آنها میتوانند آزادانه تخیل کنند و ایدههای خود را ارائه دهند تا ظرفیتهای هوش و تفکرشان پرورش یابد.
علاوه بر این، انجام فعالیتهای هنری در این
رویکرد، به تقویت حواس، بروز استعدادها
و شکوفایی خلاقیت و توسعهی عواطف و احساسات
کودکان کمک میکند.
در صفحهی 6 کتاب راهنمای درس هنر برای
معلمان پایههای اول، دوم و سوم
ابتدایی آمده است: «ما برای پرورش ذوق و خلاقیت و ایجاد فرصتهایی برای بروز انگیزش سازندگی،
بیان احساسات و خیال کودکانه، شناخت زیباییها
و ارتباط با آثار هنری گذشته و حال، شیوهای
را در آموزش هنر انتخاب کردهایم که با عنوان تربیت
هنری معرفی میشود.» در ادامه، دیدگاه
جروم هاپس من در زمینهی تربیت هنری ارائه شده
است: «تربیت هنری بر حواس گوناگون، رشد تجربههای حسی و لمسی، حساسیت و برخورد
عمیق با جلوههای بصری هنری و نقادی
هنرمندانه ناظر است.»
بر این
اساس، دانشآموزان یاد میگیرند چگونه دقیقتر و عمیقتر ببینند، بشنوند، درک کنند، تفکر
کنند و ایدههایشان را برای تولید
اثر هنری به کار گیرند. کودکان میآموزند چگونه با پدیدههای گوناگون و محیط اطراف ارتباط
بهتری برقرار کنند و از آنها تأثیر بگیرند.
همچنین، تجربه میکنند چگونه به احساسات
و ایدههای خود جامهی عمل بپوشانند و با فعالیتی منظم
و هدفمند، تواناییهای خود را برای بیان
هنری ارتقا دهند. علاوه بر فعالیتهای فردی، کودکان در
انجام برخی از برنامهها مشارکت و کارگروهی
را تجربه میکنند و میآموزند چگونه به نظرات و ایدههای یکدیگر احترام بگذارند.
بنابراین، یاد میگیرند علاوه بر تصمیمگیری و شناخت مسئولیتها، هریک مسئول انجامدادن به موقع مراحل کار یا اجرای
برنامه هستند و بدون همفکری و همکاری به نتیجه
نخواهند رسید. آنها در کلاس هنر احساس
موفقیت، لذت از کار یا اجرا و رضایت از انجام آن را بهصورت فردی و گروهی تجربه میکنند و به سازندگی ترغیب و از
ویرانگری رویگردان میشوند.
در کتاب
فوق، تربیت هنری به پنج موضوع کلی تفکیک شده است که عبارتاند از:
1.زیباشناسی: در این رویکرد، مفهوم تربیت
هنری که با هنر خلاق ارتباط دارد، به فرایند رشد تیزبینی سرعت میبخشد و حساسیت فرد را نسبت به
زیبایی افزایش میدهد؛
2.ارتباط
با طبیعت: انسان با دقت در محیط پیرامون خود توانسته است به اختراعات علمی و
ابداعات هنری دست بزند. بنابراین، ارتباط با طبیعت در این رویکرد بر یادگیری و
تجربههای کودکان تأثیر بسیار
مهمی دارد؛
3.آشنایی
با تاریخ هنر: کودکان باید از تاریخ، آثار هنری و آداب و رسوم و سنتهای خود در قالب آشنایی با میراث
فرهنگی و هنری ایران بهره بگیرند. اتو کلاین برگ معتقد است: «فرهنگ به معنای
موفقیت هنری و فکری متعالی است. توسعهی
علم، هنر، ادبیات و فلسفه بیانگر نبوغ یک ملت است و شامل همهی چیزهایی میشود که فرد به مثابهی عضوی از جامعه از آن کسب میکند.»
۴.تولید
محصول هنری: ایجاد فرصت بروز خلاقیت و آزادی یافتن راه مناسب برای بیان هنری، حق
همهی کودکان است. در این
مسیر باید از ارائهی الگو، خطمشی و حرکتهای از پیش تعیینشده به آنها اجتناب کرد؛
۵.نقد
هنری: هدف نهایی نقد، داوری کردن یا دادن معیارهایی برای داوری است. در این راستا،
سنجش ارزشها و نکتههای نهفته و ناگفتهی اثر بیان میشود که در پرورش ذوق و سلیقهی هنری کودکان مؤثر است.
هر یک از
این موارد در تربیت هنری کودکان و شکلگیری
شخصیت سالم آنها به نحوی خاص تأثیر
دارد. ارتباط با طبیعت و پدیدههای آن کودکان را از
افسردگی و احساس تنهایی نجات میدهد. تنوع پدیدههای طبیعی و جستوجو برای شناخت آنها، کودکان را به مسیر خلاقیت و
زندگی خلاقه هدایت میکند و بر غنای زندگیشان
میافزاید.
براساس
این مفروضات، کودکان با کسب تجربههای مناسب میتوانند هنرمندانه زندگی کردن را
بیاموزند. آنها براساس تجربههای آزاد کلاس هنر میآموزند مشاهده کنند،کنجکاو باشند،
بپرسند،کشف کنند، و مشکلات و راهحل آنها را بیابند. حواس و احساسات خود
را پرورش دهند، به تخیلات خود اهمیت دهند، به افکار و ایدههای خود و دیگران اهمیت دهند، به
خلق اثر بپردازند. در مورد آثار گوناگون با یکدیگر بحث و تبادلنظر کنند و تواناییهای خود را در فعالیتهای متنوع یادگیری شکوفا کنند.کسب
مهارت در زمینههای متنوع هنری از گفتن
شعر تا خواندن خلاق متن، از اجرای سرود و نمایش تا تقلید صدا و ایجاد اصوات
دلپذیر، از ایجاد تصویر تا ساختن حجمهای
زیبا، از نوشتن داستان تا بیان تخیلات خلاقه، ایجاد و تقویت اعتمادبهنفس و شکلگیری شخصیت سالم را به دنبال دارد.
به این
ترتیب، زمینهی آشنایی با فرهنگ و
هنر در شخصیت آنها شکل میگیرد و این مقوله، بخشی از نیازهای
فردی و اجتماعی آنها محسوب میشود. بنابراین، براساس شناخت
زیبایی، به زشتیها و پوچیها گرایش پیدا نخواهند کرد. در
انتخابها برای خواندن متن،
دیدن فیلم، انتخاب تصویر یا حجم، براساس شناخت اقدام میکنند. به میراث فرهنگی و هنری و
شناخت آثار دورههای گوناگون اهمیت میدهند و به بحران هویت دچار نخواهند
شد. همچنین، حفظ، احیا و توسعهی ارزشهای فرهنگی و هنری جزو دغدغههای زندگیشان خواهد شد.
علاوه بر
اینها، تجربههای هنری و دریافت بازخوردهای آن،
روحیهی انتقادپذیری را در کودکان ایجاد میکند و به بالا رفتن سطح انعطافپذیری آنها کمک میکند. به این ترتیب، با نقاط قدرت و
ضعف خود آشنا میشوند و دید واقع
گرایانهتری نسبت به خود کسب میکنند.
اگرچه
آنچه ذکر شد همهی فایدههای برنامهی هنر با رویکرد تربیت هنری را
بیان نمیکند، اما متقاعد کننده
و کافی بهنظر میرسد. بنابراین، میتوان به زنگ هنر، معلم هنر، روشهای صحیح آموزش هنر، فعالیتهای متنوع هنری (که به پرورش حواس
و تواناییهای کودکان کمک میکنند) و آشنایی کودکان با ارزشهای فرهنگی و هنری، یا بهطور خلاصه به تربیت هنری، با صدای
بلند سلام کرد.
منبع
1. گروه
مؤلفان (1396). راهنمای درس هنر برای معلمان پایههای اول، دوم و سوم ابتدایی. نشر
افست. تهران.