عکس رهبر جدید

رویکرد جامعه شناختی به آموزش و پرورش

  فایلهای مرتبط
رویکرد جامعه شناختی به آموزش و پرورش
«آموزش‌وپرورش» در مفهومی وسیع به تمامی فرایند‌هایی اطلاق می‌شود که زندگی فرهنگی را برای انسان تأمین می‌کنند. نوع انسان همچون همه موجودات دیگر به صورت بیولوژیک تولیدمثل می‌کند، اما زاد و ولد بیولوژیک با توالد فرهنگی یکی نیست، بدین معنا که انسان از راه زندگی در فرهنگ و مشارکت در آن، به تدریج فرهنگ را اخذ می‌کند و در آن سهیم می‌شود. افراد و نهادهای اجتماعی متعددی در فرایند فرهنگی‌کردن نسل جوان دست‌اندرکارند. خانواده، گروه هم‌سالان، جامعه، رسانه‌های گروهی، مذهب و دولت، همگی بر فرد تأثیر سازنده دارند. در این میان، نقش آموزش‌وپرورش تعیین‌کننده، بی‌بدیل و انکارناپذیر است [گوتگ و پاک‌سرشت، 1389].
 


مقدمه

آموزشوپرورش بهعنوان یکی از بنیادهای زندگی اجتماعی، همواره بدین شکل بوده است که به انسانها کمک کند تا بتوانند بیاموزند که چگونه با وظایفی که بر عهده دارند، آشنا شوند و چگونه در انجام وظایف خویش توفیق یابند. ارتباط آموزشوپرورش با سازمان و فرهنگ جامعه تا بدان حد است که میتوانیم بگوییم به هر نسبت جامعه به پایه والاتری از اخلاق رسیده، نقش آموزشوپرورش در آن نیز پرمایه و اثرگذارتر بوده است [جلالوند، 1391].

امانوئل کانت1، فیلسوف گرانقدری است که علاوه بر فلسفه نظری، مسائل و مشکلات حوزه اجتماعی آدمیان را نیز موردتوجه قرار داده است. او همه دستاندرکاران طرحهای آموزشوپرورش را به این اصل تربیتی که همواره باید پیش روی خود داشته باشند، توجه داده است که تربیت باید همواره با ایده کل انسانیت و با کل سرنوشت انسان سازگار باشد
[کانت، 1375].

نظریهپردازان و جامعهشناسان آموزشوپرورش نیز از دیرباز نقش تربیتی تأثیرات متقابل فرد و جامعه را شناخته و کوشیدهاند، آن نوع نظام اجتماعی را که بر استعدادهای انسانی مبتنی باشد و آنها را شکوفا کند، مشخص سازند. آموزشوپرورش نیز بر این نکته تأکید میورزد که مدرسه نهاد اجتماعی ویژهای است که به منظور پروردن مهارتها، دانشها و ارزشهای مطلوب در متعلمان تأسیس شده است. به مفهومی رسمی و عامدانهتر، آموزشوپرورش در سازمان مدرسه تحقق مییابد.

نقش معلم و دیدگاههای جامعهشناختی آن

جامعهشناسان آموزشوپرورش بر اهمیت تدریس و نقش معلم تأکید میورزند و به این نکته اذعان دارند که این نقش شامل اوضاع روانی، ارزشها و رفتاری است که جامعه برای هر کس که این مقام را احراز کرده، قائل شده است [اتو کلاینبرگ، 1368].

برای فهم ساختار و فرایند اجتماعی نقش معلم سه دیدگاه عمده نظری در جامعهشناسی تدریس مطرح است: نظریه کارکردگرایی؛ نظریه تضاد؛ نظریه تفسیری. هر یک از این سه نظریه یاد شده بر نقش کانونی معلمان و نهاد آموزشی تأکید دارند، اما هر یک به این نقش به گونه خاصی میپردازند. در نظر صاحبنظران دیدگاه کارکردگرایی، نقش آموزشوپرورش انتقال دانش فرهنگی، ارزشها و باورهاست. در حالیکه در دیدگاه نظریه تضاد، نقش آموزشوپرورش بازتولید ساختار اقتصادی و قشربندی نیروی کار است. این در حالی است که از دیدگاه تفسیری نیز، نقش آموزشوپرورش، همانا فرایند اجتماعی شدن است [اسپنسر، 1997]. در ادامه این نوشتار، به بیان کاملتری از دیدگاههای موجود میپردازیم.

دیدگاه کارکردگرایی2 (دیدگاه تعادل یا وفاق): این نظریه به روابط موجود بین ساختارها یا نهادهای موجود و دوام جامعه (نظیر آموزشوپرورش) و نقشی که این نهادها در حفظ وضع موجود و دوام جامعه ایفا میکنند، توجه دارد. از این نقطهنظر، جامعه نظامی از اجزای به هم وابسته دارای کارکرد است. امیل دورکیم3 برای اولین بار به طرح این موضوع پرداخت که آموزشوپرورش نهادی است که از طریق آن، ارزشها به اعضای جامعه منتقل و در آنها درونی میشوند. از این لحاظ آموزشوپرورش دارای ماهیت اخلاقی است. به اعتقاد او، «تربیت اخلاقی4» وظیفه معلمان است. لذا تعهد معلمان به ارزشها و باورهای اصلی جامعه بسیار اهمیت دارد. دورکیم نقش معلمان را بسیار قدرتمند میدانست، زیرا این معلمان هستند که انتقال فرهنگی ارزشها از نسلی به نسل دیگر را تضمین میکنند. بدینسان معلمان در حفظ نظم اجتماعی موجود نقش مهمی دارند.

دیدگاه تضاد5: نظریهپردازان دیدگاه تضاد، از جمله مارکسیستها و نئومارکسیستها، معتقدند نظریه کارکردگرایی از تبیین کامل ماهیت پویای جامعه عاجز است. در مقابل آنان جامعه را نظامی میدانند که ویژگی آن وجود نابرابری اجتماعی است. همین نابرابری سبب تضاد اجتماعی و تغییر اجتماعی میشود. منبع نابرابری اجتماعی همانا سازمان اقتصادی جامعه و توزیع نابرابر آن است. این دسته از متفکران بر این باورند که مدرسه پیوند مهمی بین اقتصاد و فرصتهای اقتصادی افراد برقرار میکند و این سبب خواهد شد که مدرسه به تقویت نابرابری کمک کند. زیرا مدرسه تحت کنترل افراد قدرتمندی است که مدرسه منافع آنان را تأمین میکند [رابینسون، 1981].

نتایج تحقیقات بولز و جینتیس نشان دادهاند، مدرسه در خدمت طبقه سرمایهدار است، زیرا کارگرهایی را از طریق انتقال ارزشهایی نظیر اطاعت از منبع قدرت، سروقت حاضر بودن، و احساس مسئولیت برای کار، برای خدمت به سرمایهداری تربیت میکند [شارعپور، 1387].

به اعتقاد این نظریهپردازان، ایده فرصتهای آموزشی برابر برای تمام طبقات یک اسطوره است. در حقیقت مدرسه دانشآموزان را بهگونهای متفاوت از هم و متناسب با خاستگاه
اجتماعی ـ اقتصادی
شان، پاداش میدهد. این امر تقسیم کار اجتماعی موجود در جامعه را بازتولید میکند. از این نظر، معلمان ابزار فرایند بازتولید هستند و تا زمانی که قضاوتهای خویش را از دانشآموزان بر مبنای طبقات اجتماعی آنها انجام میدهند، نابرابری را دائمی میسازند. در واقع تحلیل مارکسیستی این دیدگاه به بررسی رابطه متقابل بین مدرسه و جامعه میپردازد.

دیدگاه تفسیری6: در این دیدگاه، جامعه هویتی پویا تصور میشود که روابط ناشی از کنش و واکنش زنان و مردان آن را شکل میدهد. این دیدگاه به رد نظریات کارکردگرایی در خصوص جامعه، دانش و رفتار انسانی میپردازد و نسبت به فهم الگوهای ارتباطی که ساخت اجتماعی واقعیت را شکل میدهند، ابراز علاقه میکند. بدین ترتیب، نظریههای تفسیری مبتنی بر معانی تفسیری هستند که مردم آنها را از طریق ارتباط با دیگران میسازند. جامعهشناسان تفسیری و بهخصوص طرفداران سنت کنش متقابل نمادی، به توسعه «خودانگاره»، فرایند اجتماعی شدن و توانایی افراد برای ایفای نقش علاقهمندند. آنها با استفاده از روشهای تحقیق کیفی در جامعهشناسی آموزشوپرورش، به فهم زندگی روزانه در مدرسه از نقطهنظر کسانی پرداختهاند که بخشی از سازمان مدرسه محسوب میشوند. مایکل یانگ طلیعهدار برجسته این نظریه است. به اعتقاد او، جامعهشناسی تفسیری در آموزشوپرورش بر ماهیت اجتماعی مقولات آموزشی و فرایندهای اجتماعی تأکید میکند که از طریق آنها این مقولات ساخته و حفظ میشوند [رابینسون، 1981].

این نظریه که بیشتر مورد استفاده جامعهشناسان آموزشوپرورش در انگلستان بوده، کوشیده است رابطه معلم ـ دانشآموز و الگوهای ارتباطی در کلاس درس را دریابد[اسپنسر، 1997].

ماهیت اجتماعی آموزشوپرورش

الف. مدرسه به مثابه سازمان آموزشی

به اعتقاد پارسونز7 (1995)، هدفهای مدرسه بهعنوان یک سازمان آموزشی عبارتاند از: آماده ساختن دانشآموزان برای بهعهده گرفتن نقشهای بزرگسالی در جامعه، از طریق اجتماعی و آشنا کردن آنها با ارزشهای جامعه، و آموختن مهارتهای لازم برای اجرای این نقشها در زندگی در یک جامعه پیچیده. پس مدرسه باید تضمینکننده آن باشد که دانشآموزان مهارتها و دانش عمومی لازم برای ایفای کارکرد در یک جامعه پیچیده را دارا باشد [شارعپور، 1387].

ب. تلقی مدرسه بهعنوان یک سازمان اجتماعی

به تعبیر اتزیونی8 سازمان نوعی واحد اجتماعی است که به منظور نیل به هدفهای خاصی ساخته شده است. براساس این تعریف، مدرسه مخصوصاً ایجاد شده است تا هر روز افراد مختلف در چارچوب آن با یکدیگر ارتباط بگیرند. مدرسه قبل از هر چیز یک سازمان است و بسیاری از ویژگیهای مشترک سازمان را داراست. در واقع، مدرسه نوع خاصی از سازمان اجتماعی و سازمان اجتماعی نوع خاصی از نظام اجتماعی و نظام اجتماعی نوع خاصی از نظام محسوب میشود. لذا دانشهای موجود در حوزههای روانشناختی و جامعهشناختی آموزشوپرورش میتوانند تعریفهای مشخص و روشنی را در این زمینه به تمامی دستاندرکاران آموزشوپرورش و مسائل مربوط به آن ارائه دهند و سبب بهرهوری بیشتر افراد در این راستا شوند.

ج. کلاس درس بهعنوان یک نظام اجتماعی

تالگوت پارسونز به ارائه تحلیلی نظری از کلاس درس بهعنوان یک نظام اجتماعی پرداخته است. به اعتقاد او، کلاس درس دارای دو کارکرد مهم است:

1. کلاس درس را میتوان یکی از عوامل مهم اجتماعی شدن دانست. زیرا وسیلهای است که به واسطه آن، اعضای جامعه میآموزند تا بخواهند و بتوانند نقشهای خود را بهخوبی در نظام ایفا کنند (البته به غیر از کلاس درس، خانواده و گروه همسالان نیز یکی دیگر از عوامل اجتماعی شدن هستند).

2. کلاس درس یکی از عوامل تخصیص نیروی انسانی است. یعنی این مدرسه است که افراد را برای شغلهای خاصی در جامعه انتخاب میکند. مطالعاتسنجی در اینباره نشان میدهد، معلمان غالباً در درک روابط اجتماعی دانشآموزان در کلاس درس دچار سوءتفاهم میشوند [شارعپور، 1380].

د. سازمان آموزشی و «نظریۀ نقش»9

انتقال فرهنگ از نسلی به نسل دیگر در مدرسه سازمان مییابد. مدرسه سازمانی اجتماعی است. یعنی مجموعه منظمی از روابط میانفردی است که برای نیل به هدفهای مشخصی بهوجود آمدهاند. هر قدر معلمها نحوه عملکرد مدرسه را بهتر دریابند، تدریس آنان کارایی بیشتری خواهد یافت. رفتار تمامی سازمانهای اجتماعی برای نیل به هدفهای خود مبتنی بر همکاری بین اعضایی است که دارای روابط کاری مؤثر و قابل انطباق با تغییرند. موفقیت مدرسه به روابط تعاونی بین اعضای آن بستگی دارد که برحسب واگذاری نقشها و تثبیت هنجارها بهوجود میآیند.

هـ . موقعیت اجتماعی معلم و نظریۀ وابستگی متقابل اجتماعی

موقعیت اجتماعی مربوط میشود به مجموعهای از افراد که دارای برخی ویژگیهای مشترکاند و در جامعه به آنها عنوان خاصی داده میشود. برخی از نویسندگان از اصطلاح «پایگاه10» برای اشاره به موقعیت اجتماعی استفاده میکنند (شارعپور، 1387).

نظریۀ وابستگی متقابل اجتماعی11

شاید مهمترین نظریه روانشناسی اجتماعی برای حوزه آموزشوپرورش، «نظریه وابستگی متقابل اجتماعی» باشد [جانسون و جانسون، 1997]. بنابر این تئوری، این معلم کلاس است که باید تصمیم بگیرد: آیا تدریس کلاس درسیاش میباید مبتنی بر رقابت باشد یا تعاونی و تشریک مساعی، و یا انفرادی شکل گیرد.

براساس تحقیقات میدانی کورت لوین12، وابستگی متقابل اجتماعی زمانی پدید میآید که رفتار هر فردی تحتتأثیر کنشهای اجتماعی دیگران باشد. در هر وضعیت اجتماعی، افراد ممکن است برای نیل به هدفهای متقابل به یکدیگر بپیوندند، یا با یکدیگر رقابت کنند تا ببینند چه کسی بهترین است، یا بهطور مستقل از دیگران عمل کنند. مطالعات صورتگرفته درباره نظریه وابستگی متقابل اجتماعی نشان میدهند، عمل کردن به صورت تعاونی و تشریک مساعی، در مقایسه با رویکردهای رقابتی یا فردگرایانه، به موفقیت بیشتر دانشآموزان در کلاسهای درس و برقراری روابط مثبتتری به مراتب بیشتر در بین آنان میانجامد. همچنین، سازگاریهای بیشتر روانی و شایستگیهای اجتماعی و «عزتنفس13» فراوانتری را در پی دارد. بنابراین لازم است که یادگیریهای تعاونی، نحوه تشریک مساعی و ایجاد گروههای درسی کلاسی بر این مبنا به معلمان آموزش داده شوند.

نتیجهگیری و بحث

با توجه به اینکه آموزشوپرورش اساساً فرایندی است شامل معلمان، دانشآموزان و افرادی دیگر که هدف آن انتقال دانش، مهارتها و فرهنگ از یک نسل به نسل بعدی است، لذا روانشناسی اجتماعی (مطالعه روابط بین افراد، گروههای کوچک، و روابط پویای سازمانی) احتمالاً نزدیکترین حوزه علوماجتماعی به آموزشوپرورش است [جانسون و جانسون، 1997]. بر همین اساس، شایسته است که ماهیت اجتماعی آموزشوپرورش و سازمان آموزشی، و نظریه نقش و نظریه وابستگی متقابل اجتماعی و موقعیت اجتماعی معلم، مورد توجه و مداقه قرار گیرد.

آموزشوپرورش و روانشناسی اجتماعی میتوانند در فعالیتهای آموزشی مفید و مؤثرتر باشند. آموزشوپرورش از طریق ارتباط میان افراد صورت میگیرد و فهم ماهیت سازمانهای اجتماعی و نظریههای مربوط به نقش، به دستاندرکاران تعلیموتربیت کمک میکند، حقوق و تکالیف خویش را روشن کنند. انتظارات معلم از دانشآموز نهتنها تعیینکننده نقش اوست، بلکه بر میزان یادگیری دانشآموز نیز تأثیر بسزایی دارد.

بنابر تحقیقات صورت گرفته، مدرسه سازمانی آموزشی و اجتماعی است که از لحاظ ماهیت سازمانی خود میتواند در نقش یک مؤسسه تعاونی جلوهگر شود و این معلم است که میباید توانایی آن را اخذ کند که هدفهای یادگیری دانشآموزان را در سازمان اجتماعی مدرسه بر مبنای سه حالت رقابتی، انفرادی و تعاونی تعریف کند.

از مباحث فوق میتوان چنین نتیجه گرفت که تقریباً تمامی دانستهها در حوزه جامعهشناسی آموزش و دیدگاههای مطرح میتواند بهرههای فراوان و ارزشهای معنوی بسیاری را برای دستاندرکاران تعلیموتربیت به ارمغان آورد. مسلم است، توجه به تئوریها و دیدگاههای جامعهشناختی و فلسفی موجود و بهرهگیری از آنها در تدوین مبانی بنیادی طرحهای آموزشوپرورش میتواند مفید باشد. بدون شک رهیافتهای مبتنی بر تئوریهای یادشده در حوزههای جامعهشناسی آموزشوپرورش و فلسفههای تعلیموتربیت از آغاز تا امروز و فراتر رفتن به حوزههای عملیاتی و کاربردی آنها، میتواند راهگشای امر خطیر تعلیموتربیت باشد.

پینوشتها

1. Kant, Immanuel

2. Functionalism

3. Durkheim, E

4. Moral education

5. Conflict Theory

6. Interpretive

7. Parsons

8. Etzioni

9. Role theory

10. Status

11. Social interdependence theory

12.Kurt Lewin

13. Self-steem

منابع

1. شارعپور، محمود، (1387). جامعهشناسی آموزشوپرورش. انتشارات سمت. تهران.

2. شارعپور، محمود، (1380). «مدلسازی معادله ساختاری». فصلنامه علوماجتماعی. شماره 14ـ13.

3. گوتگ، جرالد ال و پاکسرشت، محمدجعفر، (1389). مکاتب فلسفی و آرای تربیتی. انتشارات سمت. تهران.

4. کانت، ایمانوئل (بیتا). تعلیموتربیت: اندیشههایی درباره آموزشوپرورش. ترجمه غلامحسین شکوهی. مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.

5. جلالوند، طاهره، (1391). دیدگاه جامعهشناختی در آموزشوپرورش. پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه تهران، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی.

 

 

۱۰۲۶۳
کلیدواژه (keyword): رویکرد جامعه شناختی به آموزش و پرورش،
اکرم نوروزی
۱۴۰۱/۰۳/۰۹
0
0
0

عالی بود استفاده کردم


نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید