عکس رهبر جدید
۰
سبد خرید شما خالی است.

می‌خواهم متخصص دوره ابتدایی باشم: گفت و گو با منیره سادات امیری، معلم دبستان مصطفی خمینی روستای بافران

  فایلهای مرتبط
می‌خواهم متخصص دوره ابتدایی باشم: گفت و گو با منیره سادات امیری، معلم دبستان مصطفی خمینی روستای بافران
همه‌ی ما از معلم‌های دور‌ه‌ی ابتدایی‌مان خاطره‌های خوب و بدی در ذهنمان نقش بسته است. کسانی که معلمشان را دوست داشتند، رویای معلم شدن را در سر می‌پروراندند! اینکه شاید روزی معلم شوند تا نقش خوبی در زندگی دیگران داشته باشند. در اینجا با معلم جوانی آشنا می‌شویم که امروز رویای معلمی‌اش به واقعیت پیوند خورده است. او از همان دانش‌آموزانی بوده که خاطره‌ی خوبی از یک معلم خوب در یادش مانده و تصمیم گرفته است معلم شود. با خانم منیره سادات امیری، معلم دبستان «مصطفی خمینی» از روستای بافران، توابع شهرستان نایین، به گفت‌و‌گو نشسته‌ایم؛ معلمی که ابتدایی را تخصص می‌داند و معتقد است هنوز راه زیادی برای آموختن در پیش دارد.

 

چطور سر از معلمی درآوردید؟

علاقهی من به معلمی، به دوران ابتدایی خودم برمیگردد. خانم حسینیان معلم کلاس سوم ابتداییام بود. تنها معلمی که باعث شد من عاشق معلمی شوم. این علاقه در دورهی دبیرستان هم همراه من بود.

سال 1386 در آزمون تربیتمعلم شرکت کردم و در رشتهی کاردانی آموزش ابتدایی در دانشگاه تربیتمعلم فاطمه زهرای اصفهان قبول شدم. خدا را خیلی شاکرم، چون شهر ما در این رشته فقط یک نفر ظرفیت داشت و من تنها کسی بودم که قبول شدم. بعد از آن ادامه تحصیل دادم و کارشناسی آموزش ابتدایی گرفتم. در حال حاضر هم دانشجوی کارشناسی ارشد همین رشته هستم. به نظرم معلم ابتدایی باید تخصص دورهی ابتدایی داشته باشد.

 

چرا این همه سال در دورهی ابتدایی ماندید؟

در دانشگاه، برای درس «کارورزی»، باید دو روز در هفته به مدرسه میرفتیم و به جای معلم کلاسی که برایمان در نظر گرفته بودند، معلمی میکردیم. اولین برخورد من با دانشآموزان ابتدایی در آنجا بود. احساس بسیار لذتبخشی در ارتباط با آنها داشتم. این لذت اکنون پس از ده سال سابقه در دورهی ابتدایی، هنوز با من است. دانشآموزان ابتدایی به معلمشان اعتماد میکنند و او را الگوی زندگی خود قرار می‌‌دهند. به نظرم کار معلمان ابتدایی بسیار سختتر و مهمتر از معلمان دورههای تحصیلی دیگر است، چون آنها پایهی دانشآموز را میسازند. یک سال در پایهی اول تدریس کردم. آن سال، در برابر لذتی که در پایان سال از خواندن و نوشتن بچهها بردم، سختی کار برایم هیچ بود.

 

اصول معلمی شما چیست؟

اولین اصل معلمی علاقه است. اگر علاقه و شور و شوق معلمی وجود نداشته باشد، مانند ماشینی خشک و بیروح میشویم که فقط ملزم به انجام کارهاست.

موقع تدریس بسیار جدی هستم، اما با توجه به موقعیتهای مختلف در کلاس، رفتارم را تغییر میدهم.

با دانشآموزانم صحبت میکنم. گاهی زنگهای تفریح را در حیاط مدرسه با آنها میگذرانم.

همیشه رابطهای دوستانه با دانشآموزانم برقرار میکنم و از آنها میخواهم مرا دوست خود بدانند.

به قول و قراری که با بچهها میگذارم بسیار پایبندم.

نظم را در کنار آنها رعایت میکنم تا چیزی را که از من میبینند و تکرار میکنند، درست باشد.

هر روز وقتی به خانه برمیگردم، برای روز بعد برنامهریزی میکنم و طرح درس آن را مینویسم.

سعی میکنم حتماً با مطالعه وارد کلاس شوم.

 

همکاران، همراهان و اولیای دانشآموزان

در سالهای ابتدایی خدمتم، چون تجربهی کافی نداشتم، مرتب از همکاران دیگر سؤال میپرسیدم و از تجربههای آنها استفاده میکردم. به نظرم، اگر هدف یادگیری دانشآموزان باشد، هیچ اشکالی ندارد معلمان جوان و تازهکار از تجربهی معلمان باسابقه استفاده کنند. خانم حاجی نقدی در این راه بسیار به من کمک کردند. از زحماتشان سپاسگزارم.

سالی که در پایهی اول ابتدایی بودم، سختی کار با همکاری بسیار خوب اولیا برایم راحت و لذتبخش شد. در تدریس حروف الفبا از ایدهها، پیشنهادها و همکاری آنها استفاده میکردم. برای مثال، در تدریس حرف «چ»، از اولیا خواستم دوچرخههای بچهها و یک چادر مسافرتی را به مدرسه بیاورند. خودم هم ساندویچ خانگی درست کردم و آوردم. بچهها با اجزای دوچرخه آشنا شدند، دوچرخهسواری کردند و در نهایت در چادر مسافرتی ساندویچ و چای خوردند. با همکاری اولیا روز بسیار خاطرهانگیزی را برای بچهها ساختیم.

بدون همکاری مدیر مدرسه، هیچ فعالیتی اجرا نخواهد شد. جا دارد از جناب آقای ابوالفضل پوربافرانی، مدیر خوب مدرسهی «مصطفی خمینی»، تشکر کنم که در اجرای همهی فعالیتهای آموزشی و تربیتی همراه بسیار خوب بنده است.

 

حال و هوای کلاس خانم معلم

کلاس شلوغی دارم، با پسربچههای شیطان، ولی بسیار باهوش. رابطهای دوستانه بین خودم و بچههای کلاس برقرار است. از طرف دیگر، حس همکاری با یکدیگر بین خود دانشآموزان هم وجود دارد. امسال تصمیم دارم روی اعتمادبهنفسشان کار کنم. از دانشآموزانی که اعتمادبهنفس پایینتری دارند بیشتر سؤال میپرسم و آنها را در فعالیتهای کلاسی بیشتر مشارکت میدهم.

 

نمونههایی از فعالیتهای خانم معلم در کلاس

استفاده از روشهای دستورزی برای تدریس ریاضی

استفاده از انیمیشنهای آموزشی برای تدریس مطالعات اجتماعی

بازدید از گاوداری و خوردن شیر تازه و جوشیدهی گاو

درست کردن ژله توسط اولیا برای آموزش حرف « ژ»

راهاندازی بازارچه در مدرسه برای آموزش نشانهی تشدید، به طوریکه هر غرفه مخصوص یک صنف شد؛ مثلاً در صنف بقالی خوراکی وجود داشت که بچهها میتوانستند خرید هم بکنند. در صنف نجّاری وسایل مورد نیاز نجاری گذاشته بودیم و ... .

 آوردن خرگوش و مرغ به کلاس برای تدریس علوم و آشنایی با حیوانات اهلی

بازی با جدول شگفتانگیز «سودوکو»، با استفاده از چوب خط برای تشخیص رنگها

بردن بچهها به کتابخانهی شهر در هفتهی پژوهش و آشناکردن آنها با انواع کتاب و نحوهی استفاده از آن

آموزش درس آتشفشانها در حیاط مدرسه و شبیهسازی آتشفشان توسط خود بچهها.

۲۰۸۰
کلیدواژه (keyword): گفت و گو،می‌خواهم متخصص دوره ابتدایی،منیره سادات امیری،دبستان مصطفی خمینی،روستای بافران،شهرستان نایین
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید