عکس رهبر جدید

شناسایی خطا های یادگیری، در طراحی آموزشی؛ امتحان ادامه یاددهی است

  فایلهای مرتبط
شناسایی خطا های یادگیری، در طراحی آموزشی؛ امتحان ادامه یاددهی است
برگزاری امتحان از جمله اجزای فرایند یاددهی - یادگیری است و می‌توان گفت هیچ دانش‌آموزی از تجربه امتحان مستثنا نیست. گاه تکرار این گام گمراهی‌هایی را در بهره‌گیری از آن در یادگیری دانش‌آموزان د‌ر پی دارد. برای مثال، در برخی کلاس‌ها، امتحان تا مرز برگزاری و نیز اعلام نمره پیش‌ می‌رود، ولی در همان نقطه متوقف می‌شود. یعنی دانش‌آموزان تنها یک برگه تصحیح شده یا نمره‌ای از امتحان در دست دارند و معلمان نیز با توجه صرف به نمره، از میزان یادگیری دانش‌آموزان مطلع شده‌اند. در این حالت نمی‌توانیم امتحان را حلقه‌ای از فرایند یاددهی - یادگیری قلمداد کنیم، زیرا ارزشیابی زمانی به مفهوم واقعی خود نزدیک می‌شود که یادگیری را ارتقا دهد و تصویر روشن‌تری از آنچه برای پیشرفت در یادگیری مورد نیاز است، برای معلم و دانش‌آموز فراهم آورد. چنین مقصودی چگونه قابل دریافت است؟ حاصل پاسخ به پرسش مورد نظر نوشته پیشِ‌رو است.

از تحلیل امتحان تا کشف خطا

هدفهای برگزاری امتحان در کلاسها و موقعیتهای گوناگون با یکدیگر تفاوت دارند. ممکن است معلمی امتحان را به منظور شناسایی میزان آموختههای قبلی دانشآموزان اجرا کند. معلم دیگری امتحان را با قصد ایجاد پرسش در ذهن دانشآموزان برگزار میکند و معلمی هم برای تعیین نقطه آغاز تدریس. نکته مشترک میان همه موارد، فارغ از هدف آنها، این است که  بدون بررسی و تحلیل نتایج به دست آمده نمیتوانیم از تحقق هدف اطمینان حاصل کنیم.

شیوههای بررسی و تحلیل امتحان نیز با یکدیگر تفاوت دارند. یکی از مهمترین و مؤثرترین تحلیلهای امتحانی به شناسایی خطاهای یادگیری دانشآموزان مربوط است. از طریق این اقدام معلم میتواند برای گامهای بعدی فرایند یاددهی ـ یادگیری تصمیم مناسبی بگیرد و برای رفع مسائل یادگیری دانش‌‌‌‌آموزان، اقدامات اثرگذاری صورت دهد.

 

 

یک تجربه

من در دوره تحصیلی متوسطه اول تدریس میکنم و برگزاری امتحانات شفاهی و کتبی بخشی از کلاسم است. به همین دلیل، همواره به بهرهمندی از روشهای تحلیل پس از امتحان نیاز دارم. تحلیل نتایج امتحان و شناسایی میزان و حدودی از اهداف که دانشآموزان به آن دست مییابند، از اقداماتی است که همیشه پس از برگزاری امتحان انجام میدهم. زمانی که فرصت لازم را در اختیار نداشته باشم، کمترین کار این است که کلید آزمون را همراه توضیح لازم در اختیار دانشآموزان میگذارم تا با مقایسه برگه خود با آن، به اشتباهاتشان پی ببرند و بتوانند رفع اشکال کنند. هر چند این شیوه کافی نیست، اما برخی مواقع در رفع اشکالات پس از امتحان دانشآموزان روش سهل و سادهای محسوب میشود. 

 

 

خطای یادگیری

یکی از کاربردهای ارزشیابی، شناسایی خطای یادگیری دانشآموزان است. به صورت کلی، خطای یادگیری، خطایی نظامدار یا سازمان یافته در یادگیری دانشآموزان است که ممکن است از بدفهمی، نافهمی یا نابجافهمی از واقعیتها، مفاهیم، راهبردها یا اصول و قوانین ناشی شود.  بر این اساس، تا زمانی که خطاهای یادگیری به شکل الگو در نیامدهاند، نباید درباره آنها نگرانی داشت، زیرا در هر زمان متغیرهای بسیاری سبب خطای یادگیرنده میشوند. تحلیل خطای یادگیری زمانی سودمند است که خطای مورد نظر الگو و سازمانیافتگی داشته باشد1. 

 

 

یک نکته

در زمان تحصیل در تربیتمعلم، استادی داشتیم که جملاتی از او در ذهن دانشجویان به یادگار مانده است. از آن جمله، همیشه میگفت آیا دو نمره یکسان دو دانشآموز از یک درس معنای واحدی هم دارند؟ برای مثال، اگر هر دو دانشآموز نمره 15 بگیرند، در این صورت میتوان نتیجه گرفت هر دو به یک اندازه آموختهاند، یا هر دو اشکالات مشترکی دارند؟ این جمله یادآور اهمیت و ضرورت شناسایی خطاهای یادگیری دانشآموز بوده و نیز مؤید آن است که اصل ارزشیابی پس از برگزاری امتحان و تعیین نمره آغاز میشود.

 

 

تحلیل خطاهای یادگیری

یکی از زمینههای حرفهمندی معلمان، توانایی آنها در شناسایی و تحلیل خطای یادگیری است. تحلیل خطای یادگیری فرایندی است که مطابق آن مسیر یادگیری دانشآموزان دنبال میشود و نتایج آن میتواند برنامهریزی معلم در طراحی آموزشی و نیز برنامهریزی دانشآموز برای یادگیری عمیق و ماندگار باشد. به همین سبب، سود این امر برای معلم و دانشآموز دوسویه است.

از نشانههای درستی شناسایی خطاهای یادگیری این است که در موقعیت و امتحانات گوناگون، همان اشتباه از دانشآموز سرزده باشد. در واقع، الگوی یادگیری او با اشکال همراه باشد و سازمان یافتگی در آن مشاهده شود. شواهد گوناگون اعم از گفتوگو با دانشآموز و نیز نحوه پاسخگویی او به امتحان، از جمله مواردی هستند که در کنار یکدیگر به شناسایی خطای یادگیری کمک میکنند.

در دستهبندی خطاهای یادگیری به دست آمده از تحلیل یافتههای آزمون تیمز2 در درس ریاضی، میتوان به گروه خطاهای مربوط به محاسبات ذهنی و نوشتاری اشاره کرد. هنگامی که دانشآموزان در معرض سؤالاتی قرار میگیرند که برای پاسخگوییشان به انجام محاسباتی ناگزیرند، ممکن است خطاهایی رخ دهد که شامل موارد زیرند:

 

 

خطای مربوط به واقعیتها

در چنین خطاهایی ممکن است دانشآموز برای مثال در جمع 2 با 3 که 5 میشود دچار خطا شود و برای مثال پاسخ را 6 بداند. هنگامی که معلم از دانشآموز میخواهد شیوه خود را توضیح دهد، میتواند متوجه شود که دانشآموز عدد را به درستی میشناسد، عملیات جمع کردن را میداند، اما در شیوه جمع بستن مشکل دارد. در صورتیکه این عمل در موقعیتهای مشابه تکرار شود، میتوان نتیجه گرفت خطای یادگیری مربوط به واقعیتها رخ داده است و لازم است از دانشآموز خواسته شود مسیر و راه پاسخدهی خود را شرح دهد. در مثال اشاره شده، ممکن است دانشآموز شیوه خود را با یادگیری شمارش رو به جلو اصلاح کند و در موقعیتهای مشابه پاسخ درستی بدهد.

 

شناسایی خطا های یادگیری

 

 

خطای مربوط به عملیات

در خطاهای مربوط به عملیات، شاهد آن دسته از خطاهایی هستیم که دانشآموز در رابطه با انجام عملیات معینی مرتکب میشود. برای مثال، در خطای مرتبط با عملیات نادرست، هنگامی که دانشآموز برای انجام ضرب و تقسیم، فارغ از توجه به علامت بین اعداد، هر کجا عدد اول بزرگتر است تقسیم و هر کجا عدد اول کوچکتر است عملیات ضرب انجام میدهد، معلم میتواند دریابد، با وجود تسلط دانشآموز به انجام عملیات ضرب و تقسیم، او در ذهن خود از قانونی پیروی کرده است که با انجام عملیات مربوط ارتباطی ندارد. همچنین است زمانی که دانشآموز با وجود علامت جمع یا تفریق، عملیات دیگری را انتخاب میکند و برای مثال، جایی که علامت تفریق است، اعداد را جمع میکند. به این نوع خطا، الگوریتم نادرست در عملیات معین گفته میشود. در چنین شرایطی، توضیح دوباره عملیات یا درخواست از دانشآموز برای تشریح مسیر عملیاتی که انجام داده است، به رفع خطا کمکی نمیکند و غالباً اصلاح درک علامتها در دانشآموز کافی است.

 

شناسایی خطا های یادگیری

 

خطای مربوط به روش کار

از دیگر خطاها در یادگیری، میتوان دسته «روش کار» را نام برد که شامل سه گروه خطاهای جایابی، گامهای نادرست و فراموش کردن گام است.

در خطای جایابی میتوان به روشنترین مثالها در قرار دادن اعداد در حین انجام عملیات بر اساس ارزش مکانی آنها اشاره کرد. در صورتیکه برای انجام عملیات جمع و تفریق، دانشآموز اعداد را با توجه به ارزش مکانی آنها زیر هم قرار ندهد و به این نکته توجه نداشته باشد، در این صورت خطای جایابی صورت گرفته است. در مواجهه با این نوع خطاها، لازم است دوباره به دانشآموز توضیح داده شود.

خطای مربوط به گام نادرست و نیز فراموش کردن گام زمانی رخ میدهد که دانشآموز در مراحل یا گامهای انجام عملیات، مرحلهای را جابه جا انجام میدهد یا آن را فراموش میکند. در مواجهه با این نوع خطا، مناسبترین تصمیم این است که از دانشآموز بخواهیم یک بار شیوه حل مسئله را توضیح دهد. در توضیح مراحل ممکن است او بدون اینکه راهنمایی از معلم دریافت کند، متوجه حذف یا جابه جا کردن مراحل اجرایی خود شود. در این صورت باید از او خواست در مواجهه با موقعیتهای مشابه، راهحل مسئله را برای خودش شرح دهد تا متوجه جابهجایی و یا فراموش کردن هر مرحله از انجام کار بشود. 

در عین حال، این امکان وجود دارد که با شنیدن توضیح راه حل دانشآموز، متوجه بدفهمی یا ناآشنایی او با مراحل حل مسئله شویم. در این حالت، آموزش دوباره یا بهرهگیری از شیوههای هم آموزی تأثیرگذار است. در شیوههای هم آموزی، یکی از همکلاسیها کار توضیح راهحل و تأکید بر مراحل انجام آن را بر عهده میگیرد. همچنین میتوان دانشآموزان را در گروههایی قرار داد که هر کدام برای حل مسئله در اختیار، ناگزیر به گفتوگو و مشورت برای حل مسئله هستند. در این شیوه، دانشآموزانی که دچار خطای یادگیری هستند، به صورت غیرمستقیم اشکالات خود را پیدا میکنند.

شیوه های اکتشافی نیز همانند هم آموزیهای گروهی به آموزش غیرمستقیم منجر میشوند. در این شیوه، دانشآموزان دچار خطای یادگیری، به ویژه خطای مربوط به محاسبات ذهنی و نوشتاری، را در معرض مسئله حل شده قرار میدهیم. از آنها میخواهیم با مقایسه راهحل با شیوه خود، به چگونگی حل درست مسئله برسند. ممکن است همین کار را در مورد مراحل حل مسئله انجام دهیم، به این شکل که معلم شیوه حل مسئله را شرح میدهد و دانشآموز با شنیدن مراحل و مقایسه آن با مراحلی که خودش طی کرده است، یادگیری را دنبال میکند و میتواند خطای خود را رفع کند.

 

 

کوتاه سخن

امتحان با هر هدف و مقصودی که برگزار شود، نیازمند بررسی وتحلیل است تا دادههایی را برای طراحی آموزشی در اختیار معلم قرار دهد و در عین حال، به دانشآموز کمک کند خطاهای یادگیری خود را بشناسد و رفع کند. هر چند شناسایی خطاهای یادگیری دانش آموزان تنها از طریق امتحان صورت نمیگیرد و دیگر زمینههای یادگیری، اعم از تمرین نیز میتواند در آن مؤثر باشد، اما مهمترین فرصتها در این باره به امتحانات مربوط میشود. با این نگاه، گفتوگوی مجزا با دانشآموزان، در زمینه سؤالاتی که خطا داشتهاند، میتواند به معلمان کمک کند خطای آنها را شناسایی کنند و مطابق با آن، شیوههای مؤثر رفع آن را با دانشآموزان در میان بگذارند. در چنین شرایطی، ارزشیابی به جایگاه اصلی خود در فرایند یاددهی ـ یادگیری نزدیک میشود.

دوران نوشتن «دقت کن پسرم»یا «بیشتر تلاش کن دخترم» بر برگههای امتحانی دانشآموزان سرآمده است.

دانشآموزان نیازمند دریافت توصیه و راهکارهای روشنتر هستند

شناسایی خطاهای یادگیری توسط معلم و دانشآموزان میتواند در بهبود یادگیری دانشآموزان منفعتی دوسویه همراه داشته باشد و به کیفیت بخشی طراحی آموزشی بینجامد

همه خطاهای یادگیری دانشآموزان به توضیح دوباره درس توسط معلم نیاز ندارند.گاهی تنها آگاه شدن دانشآموز از نوع خطایی که دچار شده، به رفع و حل آن منجر میشود

 

 

 

پینوشتها

1. مطالعه کتاب فهم تیمز نوشته محرم آقازاده و محرم نقیزاده از انتشارات مرآت، در این زمینه توصیه میشود.

2. تیمز TIMSS (مـطالـعه بینالمللی روند آموزش ریاضیات و علوم) روند پیشرفت ریاضیات و علوم را در پایههای چهارم و هشتم ارزیابی میکند. تیمز یکی از پروژههای (UEA) انجمن بینالمللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی است که با یک چرخه منظم چهارساله اجرا میشود.

 
۴۷۶۷
کلیدواژه (keyword): طراحی و تولید،طراحی آموزشی، ارزشیابی، خطاهای یادگیری، فرایند یاددهی یادگیری،
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید