عکس رهبر جدید

محمدعلی فرزبود؛ مدرس هنر آذربایجانی

محمدعلی فرزبود؛ مدرس هنر آذربایجانی
دبیران و مدرسان هنر از تداوم سه دهه فعالیت شماری از دست‌پروردگان خود را به جامعه ‌هنری معرفی می‌کنند. در این فرصت مغتنم تکاپوی هنری آن‌ها نیز موجب می‌شود که به اطلاعات، توانایی‌ها و تخصص هنری خود با پویش مستمر بیفزایند. در سایه‌سار لطف الهی و با استمرار تلاش‌های دبیران و مدرسان هنر نسلی کارآمد و اثرگذار در سطح کشور تربیت شده که امروزه روز از برکات تلاش به‌ثمررسیده آن‌ها جامعه تعلیم‌وتربیت در بخش هنر بهره می‌برد. استاد محمدعلی فرزبود از دبیران و مدرسان تبریز است که در زمره هنرمندان پرتلاش خدمات قابل‌توجهی را به فرزندان و علاقه‌مندان تبریز ارزانی داشته است. با هم احوال و آثار ایشان را مطالعه می‌کنیم.
محمدعلی فرزبود در یک نگاه

محمدعلی فرزبود متولد 1337 در شهر شکر خیز تبریز است. او تحصیلات ابتدایی را در مدرسه نظامی و تحصیلات متوسطه را در دبیرستان ثقئالاسلام تبریز سپری کرد. از سال 1358به عنوان معلم به آموزشوپرورش دانشآموزان موطن خودش همت گماشت.

کار تدریس را در مناطق محروم و دور افتاده شهرهای هشترود و ورزقان آذربایجان آغاز کرد. سپس، تحصیلاتش را تا مقطع کارشناسی ارشد به انجام رساند. فرزبود خوشنویس حرفهای است که در مدت 32 سال فعالیت معلمی نیز به این کار پرداخته است. بنابراین، میتوان گفت او تمام وقت به کار خوشنویسی اشتغال داشته و کارنامه حرفهایاش نیز نشان‌‌دهنده پر کاری خیرهکننده اوست. فرزبود کتابت و قطعهنویسی حدود 40 اثر را در سوابق خود دارد.

 

آموزش

آغاز فعالیت خوشنویسی او به تحصیل در دبیرستان ثقئالاسلام باز میگردد. خودش میگوید:

«استاد بزرگوار، ابراهیم بخت شکوهی (1385 - 1320) در آن سالها دبیر خوشنویسی ما بودند. با این آشنایی از سال 1348 بود که بهطور جدی مشق را زیر نظر ایشان شروع کردم. در ادامه، به مدت یک سال در سال 1355 از محضر استاد رسام در کلاسهای خوشنویسی تبریز استفاده کردم. در سال (1356) استاد ارشد انجمن خوشنویسان ایران، استاد امیرخانی به تبریز تشریف آوردند. الحق این استاد بزرگوار حق بسیاری بر گردن خوشنویسان، از جمله حقیر دارند. با ابتکار، حُسن اخلاق و شیوه تعلیمی که ایشان داشتند، ما را در مسیری از تحول خوشنویسی قرار دادند و به این ترتیب، راه هموارتری پیش رویمان قرار گرفت. در سال 1358 در حضور استاد امیرخانی در تبریز گواهینامه ممتاز گرفتم» (غلامی، 1390: 139).

فرزبود در یک دوره بیست ساله به عنوان مدرس انجمن خوشنویسان تبریز (1381 - 1360) فعالیتهای مستمر هنری خود را ادامه داد. در این سالها بیشترین تأثیرپذیری و الهام او از شیوه امیرخانی بود. با این حال به قول خودش که شخصیتی معناگراست:

«در سالهای آخر عمر پر برکت مرحوم استاد حسن هریسی (ره) با توجه به اینکه ایشان خانهنشین شده بودند، جهت عرض ارادت به منزلشان میرفتم و از تجارب، رهنمودها و نصایح پدرانه ایشان، چه در امر مبارزه با نفس و چه در ارتباط با اندوختههای هنریشان بهرهمند میشدم» (همان).

 

گرایش به خط شکسته

در دهه شصت، فرزبود تعلق درونی ویژهای به خط شکسته پیدا کرد. از نظر او در خط شکسته نستعلیق «چرخش، دورها، صعودها، نزولها و ترکیبات نوعی هماهنگی با سماع عارفانه دارد که پیوندی عمیق با روح عرفان در آن برقرار میشود. شکستهنویس با نگارش این خط وارستگی، رهایی، افتادگی باطنی و جوهره وجود خویش را در کلمات نشان میدهد» (همان).

او به خاطر این دلبستگی به خط شکسته برای تحریر کتابهایش به این شیوه رو آورد. کتاب «رقص موزون» (1369) و «دیوان حافظ» (1372) دو کار مهم ایشان در خط شکسته است که بعدها نیز با کتابت سایر آثار تداوم یافت.

خط شکسته فرزبود، آن گونه که خودش نیز به دنبال آن بوده، دارای پیچیدگی کمتری است و با خواننده راحتتر ارتباط برقرار میکند. در میان معاصران، او اولین خوشنویس شکستهنویس است که دیوان حافظ را نگاشت و به چاپ رساند. در کتابت شکسته دیوان حافظ اتصالات کم، دوری از اتصالات مکرر و کششهای منطقی دیده میشود. شیوه خوشنویسی او را باید در دلبستگی تام و تمامش به شخصیت منحصر بهفرد این خط دنبال کرد.

مهر باطنی او به «درویش عبدالمجید طالقانی»، شکستهنویس نامدار عهد صفوی (1185- 1150 ه. ق)، با صفای درونی او توأم شده و به این خاطر نوعی همزاد پنداری و همنوایی با وی در خط نستعلیق شکسته به وجود آورده است. او در خوشنویسی از ذهنی بهرهمند است که میتواند عناصر مختلفی را ترکیب کند؛ بهطوری که در نستعلیق او هیچ گاه رد پای شکسته دیده نمیشود و در شکسته او آثار و بقایای نستعلیق بسیار محدود است. او این توانایی را دارد که در هنگام نگارش شیوه نستعلیق تمام توان هنری خود را به کار گیرد و در هنگام نگارش شکسته نستعلیق، تنها قواعد و ظرایف این خط در نظرش حاضر میشوند.

فرزبود این ویژگی در هنرش را مدیون تلاشهای شبانه روزی و ریاضتهای عاشقانه و اشراف عمیقش به قواعد این دو شیوه می داند. او نیز همانند بسیاری از خوشنویسان، که بینش نظری عمیقی دارند، معتقد است که نستعلیق و شکسته به مثابه دو کفه ترازو، باید با هم وزنی برابر از توانمندی خوشنویس خبر دهند. این امر به سادگی برای هر کس مقدور نیست و علاوه بر تکنیک، احساس هنری نیز در موقع نوشتن بهطور کامل باید بر همان خط منطبق شود.

 

محمدعلی فرزبود؛ مدرس هنر آذربایجانی

 

نگاهی به آثار

وی در زمینه کتابت آثار متعددی دارد. کتاب «رقص موزون» اولین اثر چاپی اوست که به کار هنرجویان شکسته آمده و اولین گام برای شناسایی تواناییهای او در بهرهگیری از آثار به یادگار مانده شکستهنویسان سَلَف است. او در این اثر به نگارش و تکرار بسیاری از قطعات گذشته درویش پرداخته است. کتاب در سال 1369 از سوی انجمن خوشنویسان ایران به عنوان اولین کتاب از مؤلف شهرستانی به چاپ رسید و فرزبود آن را به هنرمند جوان و ناکام مرحوم «احد کاظمی» (1369 - 1346) تقدیم کرده است.



دومین اثر عمده فرزبود، دیوان کامل حافظ به خط شکسته دفتری است. دیربازی است که در عرصه خوشنویسی شکسته اثری از آثار کتابت به این خط دیده نمی
شود. این امر ناشی از شمار اندک شکستهنویسان است که البته، گرچه نظری نادرست نیست، تمام واقعیت را نیز به خوبی بیان نمیدارد. مشکل اصلی این است که در دوره فعلی، شکستهنویسان تحت تأثیر شیوه رایج کمتر به کتابت روی میآورند و تنها کار خود را بر تو در تو نویسی و قطعهنگاریهای انتزاعی متمرکز میکنند. در واقع، از کلمات به عنوان ابزاری برای ایجاد فرم و فضا و ترکیب و سرانجام، ایجاد ترکیببندی بهره میگیرند. این چنین است که در این دوره، آثار کمی به خط شکسته به کتابت در آمده است، که با ایجاد ارتباط با خوانندگان، آنها را در ابعاد وسیع با این خط آشنا کند. برای اولین بار این کار با فرزبود و چاپ دیوان کامل حافظ وی در سال 1372 آغاز شد. کار فرزبود در کتابت این اثر تجربه خوبی به همراه داشته و در حل و فصل بسیاری از مسائل سطرنویسی و صفحهآرایی و پیوند سطور با یکدیگر تلاشهای ارزشمندی را به نام خود ثبت کرده است.

آثار وی که بیشتر آنها به چاپ رسیده و یا آماده چاپاند، به قرار زیراند:

1. رقص موزون، تألیف و تحریر به خط شکسته، چاپ اول، ناشر انجمن خوشنویسان ایران، تهران، 1369.

2. دیوان کامل حافظ، به خط شکسته، ناشر احرار، چاپ اول، تبریز، 1372.

3. دیوان کامل حضرت امام خمینی (ره)، به خط شکسته، اصل نسخه خطی در موزه آثار نشر امام، تهران، 1374.

4. غوّاصلار، خط شکسته، ناشر ستاد برگزاری کنگره سرداران شهید آذربایجان (مشترک با زنده یاد استاد ابراهیم بخت شکوهی)، چاپ اول،  مرداد 1374.

5. نظری به سیاه مشق و خط نگاره، تألیف، احرار تبریز، چاپ اول، 1374.

6. ترکیببند محتشم کاشانی به خط شکسته، احرار تبریز، چاپ اول، 1375.

7. ترجیعبند هاتف اصفهانی به خط شکسته، احرار تبریز، چاپ اول، 1375.

8. گنجینئالاسرار عمّان سامانی، خط شکسته، سروش، چاپ اول، تهران، 1375.

9. مناجات نامه، مقالات و مقامات خواجه عبدالله انصاری، خط شکسته، احرار تبریز، چاپ اول، 1375.

10. رقص موزون، احرار تبریز، چاپ دوم، 1375.

11. کلک و کمال، تألیف، انجمن خوشنویسان تبریز و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی، چاپ اول، 1376.

12. صریر خاموش، تألیف، ناشر اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی، چاپ اول، 1377.

13. مقایسه دو روش تدریس سنتی و فعال خوشنویسی، تحقیق، آماده چاپ، 1377.

14. پند نامه عطار، به انضمام صد پند لقمان حکیم، ناشر و خوشنویس محمد علی فرزبود، 90 صفحه، 1379.

15. سلامان و ابسال؛ عبدالرحمن جامی، خط و مقدمه محمد علی فرزبود، سروش، 1379.

16. مهر معلم، نگارش قطعات نستعلیق (چهل قطعه) (مشترک با زنده یاد بخت شکوهی و محمد علی فرزبود) آموزشوپرورش آذربایجان شرقی، 1379.

17. مجموعه شعر «ناله مستانه» محمد علی فرزبود (شاعر و ناشر)، 1383.

18. صد پند مؤلف حسین عدالت، شامل 20 صفحه خط و مقدمه محمد علی فرزبود، ناشر: کانون فرهنگ و هنر و ادب آذربایجان شرقی، 1384.

19. تحفئالوزرا، خط و مقدمه محمد علی فرزبود، کانون فرهنگ و هنر و ادب آذربایجان شرقی، 1384.

20. مهر معلم قطعات خوشنویسی به خط محمد علی فرزبود، آموزشوپرورش آذربایجان شرقی، 1384.

21. کلک و وحی، پیشینه کتابت قرآن در آذربایجان  محمد علی فرزبود، 1384.

22. مهر معلم  قطعات خوشنویسی به خط محمد علی فرزبود، آموزشوپرورش آذربایجان شرقی، بهار، 1386.

23. شاه اقلیم ولا به خط نستعلیق (چاپ نشده)، 1390.

24. گلهایی از گلستان به خط تحریری، به شیوه امیر نظام گروسی، 1390 (چاپ نشده)

25. پندهایی از گلستان، خط نستعلیق 1390 (چاپ نشده)

26. شاعران بزرگ آذربایجان، خط نستعلیق 1392 (چاپ نشده)

27. مشق چلیپا به خط نستعلیق 1392 (چاپ نشده)

28. مناجات منظوم حضرت علی(ع) به خط نستعلیق و شکسته  شهرداری تبریز، 1393.

فرزبود در آثار کتابت شدهاش وسواس فراوانی برای انتخاب متون به خرج داده است. او با اشراف قابل قبول به  ادبیات به سراغ مضامین بکر و عرفانی میرود و مشق تمنای خود را حول این آثار گرانقدر دایر میکند. بر این اساس، او برای خوشنویسی نقش تربیتی و انسانسازی قائل است که در اندازه یک فرهنگ ارزشمند ایفای نقش میکند و به گونهای که تأثیرپذیری از این فرهنگ حاصلش توفیق خوشنویس خواهد بود. او خود در این باره میگوید:

«اعتبار و شخصیت خوشنویس را باید از ورای مضامین انتخابی او جست. در کار هنری،  خوشنویس از طریق مضامینی که انتخاب میکند شخصیت باطنی خود را به منصه ظهور میرساند. این مضامین است که در روحیه او اثر می گذارند» (مستند گلستانه، 1384).

 

محمدعلی فرزبود؛ مدرس هنر آذربایجانی

مضامین در آثار خوشنویسی فرزبود سرشار از ادب فاخر فارسی و متون عمیق دینی است. خاصه آنکه یکی از علایق ثانی او آشنایی با شعر فارسی است. از جمله تلاشهای فرزبود بالابردن کیفیت در امر تدریس خوشنویسی بوده است. او این دغدغه را ضمن داشتن تجربه به جان زیسته در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی دو روش تدریس سنتی و فعال در آموزش خوشنویسی» دنبال کرده است. احترام به استادان و شاگردانش برای او ارزش زیادی دارد و جلوهای از منش و درونمایه شخصیتی اوست.

فرزبود در مقدمه دیوان حافظ، کتابت خود را با این عبارت به استادش زنده یاد ابراهیم بخت شکوهی تقدیم کرده است: «تقدیم به استاد بزرگوارم جناب آقای بخت شکوهی به پاس تربیت، پرورش و جهت دهی حقیر».

او در مقالهای مفصل نیز به خصائل و وجوه شخصیتی زنده یاد استاد بخت شکوهی پرداخته و روحیات معلمی و نقش تربیتی آن بزرگوار را در رشد و ارتقای خوشنویسان تبریز به خوبی کاویده است (نشریه مهد آزادی تبریز، یاد یار، 1385).

فرزبود همچنین همیشه از هنرجویش زنده یاد احد کاظمی (1369-1346) به نیکی یاد میکند. عشق و علاقه او به این هنرجو برایش فراموش نشدنی و بینظیر است. هم اکنون هم در محل کارش چهره احد کاظمی را پیش روی دارد. کاظمی در مدت 15 ماه دوره ممتاز خوشنویسی را طی کرد و زمانی که در سال سوم رشته گرافیک در دانشگاه تهران درس میخواند، در اثر بیماری روحش به سرای باقی پر کشید. فرزبود این نکته را با حسرتی همیشگی یادآوری میکند. با طبع روان خویش در رثای شاگردش اینگونه با رنجه قلمش گریسته است:

صاحب هنر همیشه بود زنده از هنر

هر چند جاودانه کسی در جهان نزیست

جادو نگار خامه که اعجازها نمود

دردا که در غم احد کاظمی گریست (فرزبود، 1371).

 

روحیه معلمی

با این ویژگیها او در کار معلمی خط نیز توفیق فراوان داشته است. از خوشنویسان به ثمر رسیده تبریز تعداد قابل توجهی از کلاس او بهره گرفتهاند و از جمله 85 ممتاز در این شمار میباشند. گرچه او زمانی در کلاس زنده یاد استاد حسین بخت شکوهی آموزش دیده است، بررسی آثار نستعلیق و شکسته از خوشنویسی به مقام رسیده حکایت میکند. او احساسی لطیف دارد؛ به همین دلیل در مؤانست با ادبیات، مانند حُسن خط از بهره قانع کنندهای برخوردار است. اگرچه در ارزیابی غایبانه، معمولاً ویژگیهای هنر را مدّ نظر قرار میدهند، در برخوردهای حضوری شخصیت هنرمند و منش درونی اوست که آشکار میشود. از این حیث، باید گفت او علاوه بر آنکه در خوشنویسی به نزد اهل خط محبوب است، وقار و حسّ نوع دوستیاش نکته ویژهای است که در خطش بیشتر متجلی میشود.

داند آن کس که آشنای دل است

که صفای خط از صفای دل است

وقتی از او در مورد خصوصیات یک معلم خوشنویسی جویا شدم، او به چند اصل اشاره کرد و گفت: «باید معلم واقعی بود.» عشق به آموختن یک اصل مهم است. معلمی در خوشنویسی تنها تکنیک نیست. تکنیک باید همراه با راه اصولی آموختن باشد. در کلاس خط میبینم که معلمی برای دانشآموز مبتدی مینویسد «رموز عشق بیاموز به پیش اهل عقول»؛ آیا این سرمشق برای او مناسب است؟

«باید ارتباط تنگاتنگی با هنرجو برقرار کرد.» این جمله فرزبود وصف حال و حرف دل بسیاری از معلمان خوشنویسی در کشور است. او در اهمیت از بین بردن مرزها بین معلم و دانشآموز میگوید: «تنها خود را استاد دیدن و هنرجو را هنرجو دیدن کافی نیست. این گونه نگرش، جذبهای به وجود نمیآورد». جمعبندی گفتار فرزبود ما را به سه اصل مهم در آموزش خوشنویسی رهنمون میکند:

اول، پذیرش و مقبولیت شخصیت و روحیه استاد از سوی هنرجو (اخلاق حسنه و صفات برجسته خوشنویس که همه میتواند فصلی به نام اخلاق خوشنویسی را تشکیل دهند.)

دوم، ارائه تکنیک و زبردستی لازم در قلم و دستِ معلم خط.

سوم، نحوه تعلیم مطلب از سوی معلم (گفتوگو با تیموری، 1393).

به نظر میرسد که او این نکته سوم را به خوبی با دو نکته اول و دوم تلفیق کرده است. او که تجربههای شغل معلمیاش را وامدار آموزشوپرورش این دیار است، هنرجویان را در نظر میآورد و برای آنان پیامهای زیر را یک به یک بیان میکند. در اصل او به اصرار نویسنده این کلمات درصدد است، وظایف اصلی دانشآموز کلاس خط را با استانداردی مطلوب بیان کند؛ بنابراین، پس از تأمل و تفکر در این زمینه، چنین به نتیجه میرسیم که یک دانشآموز و هنرجوی خط باید:

1. تمرین و ممارست کافی کند.

2. به ازای تمرین عملی، معلم او را به مبانی نظری ترغیب کند.

3. استفاده از تجارب بهدست آمده در کلاس را با حضور مرتب خود به نتیجه برساند (همان).

برای او که نزدیک به سه دهه به عنوان معلمی سخت کوش راهنمای خوبی برای هنرجویان و دانشآموزانش بوده است آرزوی موفقیت داریم و در قسمت بعد به تحلیل آثار استاد فرزبود  میپردازیم.

 

تحلیل آثار

شیوه نستعلیق فرزبود بر مبنای اصول کلاسیک و با وسواس در نگارش قانونمندانه نستعلیق همراه است. کتابت استاد فرزبود بسیار پاکیزه و خوشخوان و با رعایت سلامت حروف و کلمات نگاشته میشود.

بهویژه، ایشان در صفحه آرایی و قوام و انسجام هر صفحه توفیق زیباشناختی ارزندهای پیدا کرده است. در خط ایشان ظرافت، لطافت و استحکام درکشیدهها همافزا و تکمیلکننده حاصل نهایی کار به شمار میآیند. با آنکه ایشان اندازههای هندسی خط را به خوبی رعایت میکند امّا قلمش به ورطه تکلف نیفتاده و همین نکته از مزیتهای خط اوست که قانونمند و راحت مینویسد.

ویژگی استاد فرزبود این است که در سی و پنج سال گذشته با نگارش مستمر و انجام سفارشها بهویژه در زمینه کتابت به مشقنامهنویسی حرفهای روی آورده و از این طریق خط خویش را ارتقا داده است. مقایسه کتابتهای دهه شصت و دهه هشتاد ایشان این رشد کیفی را نشان میدهد. او به دنبال نوشتن متنهای راحت نیست و هر متنی را که برایش جاذبه محتوایی داشته باشد، به پرده کتابت در میآورد. نکته مهم در خط فرزبود تناسب بین سواد و بیاض صفحه است. در کارهای کتابت او به رغم تفاوت طبیعی حروف و کلمات و خاصیت پیشبینیناپذیری در تجمع و جدایی اجزاء خط و یکدستی محسوس است. به همین سان، فشردگی مصنوعی یا فاصلهگذاریهای غیر هنری دیده نمیشود. جمع شدن این مزایا در خط استاد فرزبود به دریافت گواهینامه استادی در سال 1388 و گرفتن نشان درجه یک هنری در سال 1392 انجامیده که هر دو قبایی است آراسته جایگاه هنری او در دو خط نستعلیق و شکسته. نکته مهم این است که آنچه از محمد علی فرزبود به چاپ رسیده نمای بخشی از کارهای اوست. در ورای این آثار، تمرینهای مداوم و قطعات زیاد چاپ نشدهای وجود دارند که قلم او را این چنین استحکام بخشیدهاند.

بررسی آثار چاپ شده و چاپ نشده فرزبود در دو دهه هشتاد و نود نشان میدهد که او نیم نگاهی نیز به آثار قدما از جمله میرعماد، میرزا غلامرضا و عماد الکتاب دارد. وی بسیاری از چلیپاهای میرعماد را در خلوت خود بازنویسی کرده است. بنابراین، به شکل طبیعی به خطش میزانی از نازکیها راه یافته است. از ویژگیهای او انضباط در نگارش و پیوستهنویسی است. او بنا بر یک شوری ناگهانی و یا بداهه نویسی دست به قلم نمیشود بلکه برنامهریزی شده، مداوم و با پشتکار خط نویسی می‌‌کند. بررسی و مطالعه  بیش از دویست قطعه در قالب نستعلیق دفتری با قلم مشقی (چاپ نشده) او این ویژگی را به خوبی نشان میدهد.

فرزبود در خلوتهای شبانه خود تجربههای ارزشمندی از سیاهمشق را در حالتهای مختلف دفتری، گردان، مورّب و درهم انجام داده است که بیننده از دیدن آنها به وجد میآید. بیشتر این سیاهمشقها با قلم 7-6  میلیمتری (مرز مشقی و جلی) نگاشته شدهاند. او در جایی گفته است: «اوج هنر خوشنویسی سیاهمشقنویسی و رها شدن از قالبها و اندازههاست» (فرزبود، نشریه خانهفرهنگ، 1386: 22). در اینجا فرزبود در تلاش بوده است که خود را از سایهسار قواعد سفت و هندسی و تکنیکی کمی رهایی بخشد. با این حال، دقت و تأمل و پاکیزهنویسی را به عنوان اصولی که در وی نهادینه شدهاند، رعایت کرده است. فرزبود افزون بر چهل اثر چاپ شده و چاپ نشده دارد اما عمده آثاری که قضاوت اهل خط را در مورد شیوه و روش کاری او شکل میدهد، آثار چاپ شدهاش هستند. نگارنده با مطالعه آثار اصل و خوشنویسیهای زنده و تازه او انبساط خاطر دیگری را تجربه کرد. آثار اصلی این هنرمند گرانقدر به خوبی با مخاطب آشنا ارتباط برقرار میکند و حتی شناخت شخصیت هنرمند از لابهلای این آثار نمایان میشود. نباید از نظر دور داشت که شیوه خوشنویسی استاد فرزبود به رغم همه محاسن و مزایای آن هنوز در بوته نقد و نظر کارشناسان طراز اول قرار نگرفته و برای شناخت نظام هندسی او لازم است با برپایی نمایشگاههایی در مرکز کشور به تأثیر بیشتر و اجتماعی کردن این شیوه اهتمام کرد.

چندگانهنویسی شامل شکسته نستعلیق، شکسته تحریری، نستعلیق و تفرج در اقلام کتابت تا جلی (درشت) و قالبهایی مثل چلیپا و دفتری برآیندی را در خط وی شکل داده که در اثر گفتوگو و مباحثه با اهل فن میتوان به مختصات بیشتری از آنها توجه کرد. چه بسا نکات سودمندی نیز برای بالا بردن ارزش زیباشناختی خط از زبان بزرگانی مثل استاد اخوین و استاد امیرخانی برای فرزبود قابل طرح باشد. بدیهی است این نکته به اهتمام جدی استاد فرزبود و خواهندگی او نیز مرتبط است. زیرا بنابر شرایط، استاد فرزبود در یک دهه گذشته بیشتر در خلوت خود به خط نوشتن مشغول بوده است و کسی نمیتواند نقش مراودههای هنری و داد و ستدهای نظری را در عرصه خوشنویسی برای رشد خط نادیده بگیرد.

محمدعلی فرزبود؛ مدرس هنر آذربایجانی

 

 

برای فرزبود دستی توانا و قلمی مشکبو آرزومندیم.

 

ذوق شعر

فرزبود به علت مؤانست با گنجینه فاخر و شخصیتساز شعر و ادب فارسی از ذوق شعرگویی نیز بهرهمند است. او مجموعه سرودههای خودش را منظم کرده و آن را به استاد و شاعر گرانقدر، عابد تبریزی تقدیم کرده است. در مجموعه او اشعار ترکی نیز دیده میشود و او در مواردی احساس لطیف خود را با این گویش بیان میکند. برای آنکه خوانندگان با دل سرودههای ذوقی و تفننی استاد فرزبود آشنایی پیدا کنند، غزلی از ایشان با عنوان ارباب هنر را در اینجا درج میکنیم.

 

ارباب هنر

جبین از نور دل روشنتر از ماه فـلک داری

نگارین خط تو شیواتر است از خط زنگاری

بهدست خامه هر گه رو نهد بر صفحه کاغذ

عطارد را ز شیرین شیوه خود در فغان آری

الف از خامهات رعناتر از سرو روان بـاشد

چو با مشکین قلم این حرف را در نامه بنگاری

رواج شعر و خط از طبع و کلکت هست، میدانی

تو استادی مسلم در نگارستان دل آری

روا نبود هنر سنجیده گردد با زر و  گوهر

که هرگز نیست زر را پیش اهل فضل مقداری

وفاداری مخواه از زرپرستان در جهان هرگز

که دنیا دوستان را نیست بویی از وفاداری

فضیلت با هنرمند است گر خود نیز درویش است

که ارباب هنر را نیست رغبت بـر جهانداری

یکی چاووش میداد این ندا، بشنیدم از هاتف

بیا ای فرزبود ایــنک تو دانی ارزش یاری

 

اردیبهشت ماه 1382-تبریز

 

نگارنده زمانی که داشت آثار استاد فرزبود را مطالعه میکرد، ضمن همزادپنداری با این هنرمند گرامی «نظمی را نگاشت» تا احساس صمیمانه خود را به ایشان و هنرش بیان کند. اینک این چند بیت را جهت تقدیم به این دوست هنرور در اینجا میآورد:

محمد علی فرزبود خوشنویس

شهر تبریز از وجود فرزبود

خوشنویسی را به زیبایی ستود

زانکه این زیبا نویس و خوش نگار

شأن خط را قدرتی دیگر فزود

در نگاه او عروس خط کجاست؟

گوهری بنشسته در عمق وجود

از ریاضت تا رضایت رفته است

بحر خط را با همه بود و نبود

خط نستعلیق با روحش عجین

از شکسته ساخته او تار و پود

«کاوه» میداند که «رنج و خط» یکی است

زانکه از سالک بر آرد آه و دود

لیک این تبریزی با پشتکار

درس همت داد بیسودا و سود

این چنین صاحبدل و صاحب قلم

روزگاران کم دگر خواهد نمود

شعر من بی مایه اما حال دل

گفتم و سوز دلم این را سرود

قاصد خوشخوان بگو با «فرزبود»

«کاوه» با خط خُوشت شب را غنود

 

 

 

منابع

1. گفتوگوی کاوه تیموری با محمد علی فرزبود، 30/6/93.

2. مستند گلستانه، صداوسیمای مرکز آذربایجان شرقی، 1385.

3. غلامی، احد. (1390). هشترود و دانشوران (سه جلد) مقاله تندیس عشق و دلدادگی. جلد دوم. تبریز: نشر ستوده.

4. فرزبود، محمدعلی. (1371). صریر خاموش، یادمان احد کاظمی، اداره کل فرهنگ و ارشاد آذربایجان شرقی.

5. فرزبود، محمد علی. (1385). «یاد یار» (به یاد ابراهیم بخت شکوهی) نشریه مهد آزادی تبریز. 7/6/1385.

6. محمد علی فرزبود. (1386). گفتوگو با نشریه خانه فرهنگ. شماره اول تا سوم. سازمان فرهنگی هنری شهرداری تبریز، 1386.

۵۸۸۶
کلیدواژه (keyword): معرفی هنرمند،سلوک هنری، زمینه اجتماعی، نقد و بررسی و ارائه آثار
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید