در این جلسه دکتر سیدامیر
حسینی، عضو شورای سردبیری نشریه، دکتر البرز چلبی، وکیل دادگستری، مدرس دانشگاه و
مؤلف کتاب حقوق ورزشی و دکتر نادر شکری، رئیس انجمن حقوق ورزشی کمیته ملی المپیک،
دکتری حقوق جنایی و عضو انجمن بینالمللی حقوق ورزشی شرکت
داشتند.
دکتر حسینی ضمن تشکر از استادان حاضر در
میزگرد، با اشاره به اهمیت و نقش حقوق ورزشی در مسائل و مشکلات ورزشی باشگاهها و آگاهی کارشناسان، مدیران،
ورزشکاران و مربیان ردهها و رشتههای مختلف از مباحث این حوزه، لزوم
آشنایی معلمان و مدیران تربیتی مدارس با موضوع حقوق ورزشی را یکی از نیازهای مهم
تربیتبدنی وزارت آموزشوپرورش دانست و نخستین سؤال را درباره
چیستی حقوق ورزشی مطرح کرد. سؤال این است که: آیا حقوق ورزشی واژهای مجزاست، یعنی حقوق و ورزش هر یک بهصورت مجزا مورد بررسی قرار میگیرند یا واژهای ترکیبی و علمی جدید در حوزه صنعت
ورزش است؟ علاوه بر اینها، ضرورت و اهمیت طرح مباحث
حقوق ورزشی برای معلمان و مربیان تربیتبدنی
چیست؟
دکتر چلبی: در تمامی موارد قوانین و
مقررات بهصورت منظم و مدون انتشار پیدا
میکند و مردم از آنها استفاده میکنند. در سالیان اخیر و بنا به اهمیت
ورزش در بین انسانها، حقوق ورزشی نیز به مباحث
علمی راه یافته است به طوری که برای مثال در دانشکده تربیتبدنی حقوق ورزشی یکی از دروس مهم است.
به هر حال، معتقدم در ایران در این زمینه کمبودهایی داریم.
دکتر شکری: در وهله نخست از مسئولان
مجله رشد بابت پیشگامی در برگزاری چنین میزگردهایی تشکر میکنم. بنده سؤال مطرحشده درباره چیستی حقوق ورزشی را در سه
مقوله پاسخ خواهم داد. ابتدا تعریفی مختصر از حقوق ورزشی، سپس بیان ابعاد حقوقی
ورزش و در نهایت مطالبی درباره ضرورت توجه به حقوق ورزشی ارائه خواهم کرد.
برای بیان تعریفی از حقوق ورزشی باید از
محیط حقوق ورزشی شروع کنیم. محیط حقوق ورزشی شامل مجموعه قوانین، مقررات، ضوابط و
رویههایی است که با مدیران،
ورزشکاران، مربیان و استادان حوزه ورزش مرتبط است. حقوق ورزشی ابعاد مختلفی دارد.
برای مثال در بعد کیفری ما با مسئولیتهای
کیفری ورزش و ورزشکار مواجهیم؛ مسئولیتهای
قانونی که ورزشکاران، داوران یا مربیان را با درگیریهای قضایی و قانونی مواجه میکند. از بعد دیگر در بحث حقوق ورزشی و
حقوق خصوصی، ما با قراردادهای ورزشی حرفهای
مواجهیم. فرق قراردادهای ورزشی با قراردادهای عادی در جامعه این است که بعضی از
مسائل و موضوعاتی که در بحث قراردادهای ورزشی حرفهای وجود دارد، در سایر قراردادها
موضوعیتی ندارد. برای مثال در حقوق خصوصی، حق رشد درباره دختر یا پسری که به 18
سالگی میرسد معنا پیدا میکند، ولی در حقوق ورزشی حق رشد به حق
تعلیمی اشاره دارد که مثلاً به خاطر تعلیم و آموزش یک ورزشکار از سنین نوجوانی
باید در زمان ترانسفر شدن به باشگاهی خاص پرداخت شود.
بنابراین، باید با اصطلاحات خاص حقوق
ورزشی آشنا شویم و ابعاد بینالمللی حقوق ورزشی را
بشناسیم. برای مثال در بحث «ioc» باید ساختار این نهاد و مقرراتش را بشناسیم
یا با قوانین وادا و خیلی از قوانینی که فدراسیونها و ورزشکاران، در ابعاد بینالمللی با آن درگیر هستند، باید آشنا
شویم. برای مثال، اگر شما بخواهید یک مؤسسه حقوق ورزشی در ایران تأسیس کنید که در
مراجع بینالمللی به رسمیت شناخته شود،
باید بر مبنای ضوابط «sportaccord» تأسیس شود یا دادگاه داوری ورزشی «cas»، یکی از مراجع قضاوتی در لوزان سوئیس است
که محل مراجعه دعواهای حقوقی و قضایی بسیاری از مربیان، ورزشکاران و باشگاهها در رشتههای ورزشی و بهویژه فوتبال است یا هنگام بررسی شیوه
تشکیل یک فدراسیون یا نهاد ورزشی درواقع از حقوق اداری ورزش صحبت میکنیم.
درباره بحث ضرورتهای آشنایی با مباحث حقوق ورزشی قطعاً
هر ورزشکار و فرد فعال در حوزه ورزش اگر با قوانین و مقررات حوزه مسئولیتش که
بعداً تبعات آن گریبانگیر او خواهد بود، آشنا
نشود، این امر موجب درگیریهای آن فرد با تبعات حقوقی و
دادگاهی قضایای مرتبط با آن وظایف است. برای مثال، یکی از وظایف یک مربی حضور
مستمر و مؤثر در ورزش و حوزه مسئولیت اوست. فرض کنیم اگر در حین تمرین با حضور
مربی، ورزشکاری دچار صدمه شود و در همان حین مربی به امور شخصی خود رسیدگی کند، آن
مربی به لحاظ قانونی مسئول خواهد بود.
دکتر امیرحسینی: استاد چلبی درباره
ضرورت آشنایی مربیان و مدیران با قوانین و مقررات حقوقی و چگونگی مشکلات آن نکاتی
را بیان کردند. یکی از مسائل مهم در این زمینه، وجود مسئولیتهای کیفری در ورزش است. در این زمینه
مسائل و دیدگاههای گوناگونی وجود دارد.
خواهش من از اساتید، بحث پیرامون این مسئولیتهای کیفری ناشی از ورزش است.
دکتر چلبی: مسئولیتهای ورزشی دارای دو بعد قانونی و بعد
شخصیتی است. بعد شخصیتی وابسته به حوزههای
داخلی هر رشته ورزشی، مثل فدراسیون، ورزشکاران آن رشته و
غیره و چیزی شبیه به امور خانوادگی است. حتی فدراسیون در این زمینه مکلف است
ورزشکاران و مربیان تحت پوشش خود را از ارتکاب یک سری جرایم و خطاها منع کند.
دکتر امیرحسینی: با توجه به اینکه مخاطب
این مطالب اغلب دانشآموزان و معلمان هستند،
لطفاً مطالب را با رویکـــرد تربیتبدنی آموزشوپرورش بیان کنید.
دکتر چلبی: ما باید برنامهای تدوین کنیم که معلمان ورزش از
خانواده ورزش باشند. برای مثال، وجود معلم با مدرک لیسانس تربیتبدنی از معلم فوقلیسانس رشتهای دیگر بهتر است، چون متعلق به خانواده
همان ورزش است و این امر در جلوگیری از خطاهای ورزشی بسیار مفید خواهد بود.
دکتر امیرحسینی: میگویند عدم مسئولیت کیفری در مورد خطاهای
ورزشی، بستگی به نیت و قصد دارد. لطفاً در این مورد بحث کنید.
دکتر چلبی: قصد، یکی از ارکان مهم زندگی
انسان است. برای مثال من قصد کردم امروز خدمت شما برسم. اولاً این یک کار وجدانی
است که من به قولم در مورد دیدار با شما پایبند باشم و ثانیاً این یک کار قانونی
است. قصد یا نیت اگر مجرمانه و بد باشد قابل تعقیب خواهد بود و اگر غیرمجرمانه
باشد در ورزش ماندگار خواهد شد. در قصد مجرمانه نیز بحث عمدی یا غیرعمدی بودن عمل
خطا در ورزش مهم است که باید مشخص شود.
دکتر شکری: ورزش در دهههای اخیر رونق بسیار زیادی داشته است.
حوادث هم جزء لاینفک ورزشهاست. بنابراین وقتی حوادث
ورزشی اتفاق میافتد خیلی از افراد را درگیر
خودش میکند، از جمله فرد مصدوم، فرد
ضربهزننده یا خطاکار و دیگر
مدیران و مسئولان برگزاری آن رویداد. اگر خطای ورزشی در محیط مدرسه رخ دهد غیر از
معلم ورزشی آن مدرسه، مدیر آن مدرسه نیز درگیر قضیه خواهد بود. از یک طرف قانونگذار حدود و قوانین را مشخص کرده و در
برابر هر خطایی، مجازاتی قرار داده است. از طرف دیگر، بحث ضرورت رشد و توسعه ورزش
به لحاظ اجتماعی مطرح است و در اینباره، بحث ضرورتهای قانونی حوزه ورزش ممکن است موانعی
ایجاد کند. قانونگذار در بند 3 ماده 158 فعلی
قانون مجازات اسلامی، حوادث ناشی از فعالیتهای
ورزشی را جرم ندانسته، ولی دو شرط اساسی را برای آن مطرح کرده است: اول اینکه ورزش
شرعی1 باشد (مطابق ماده 158 قانون مجازات اسلامی) و دوم اینکه حادثه در
نتیجه نقض مقررات آن ورزش اتفاق نیفتاده باشد. در قانون برای هر جرمی سه عنصر
داریم: 1. عنصر قانونی که بتوان آن حادثه را به لحاظ نقض یک سری مقررات، جرم تلقی
کرد؛ 2. عنصر مادی یا فعل فیزیکی که حادثه را در نتیجه انجام فعل توسط یک شخص معنا
میکند؛ 3. عنصر معنوی که همان
قصد و نیت برای ارتکاب آن حادثه است.
در جرایم و حوادث ورزشی عنصر روانی قضیه
خطا به حساب میآید، یعنی اگر اتفاقی در
کشتی برای یک کشتیگیر در حین مسابقه بیفتد،
هیچکس این اتفاق را عمدی تلقی
نمیکند، بلکه آن را غیرمجرمانه
میشناسند. در رانندگی نیز فرض
بر قصد غیرمجرمانه بودن عمل حادثهساز است. بر همین اساس در
عنصر روانی جرم، چهار موضوع را باید در نظر بگیریم و هر معلم ورزشی یا مدیر و
ورزشکار باید آنها را مدنظر قرار دهد. 1. بیمبالاتی؛ 2. بیاحتیاطی؛ 3. عدم مهارت؛ 4. عدم رعایت
نظامات و مقررات آن ورزش. یعنی اگر یکی از این عناصر روانی رعایت نشود آن حادثه
جرم به حساب میآید. اگر یک مربی بیاحتیاطی یا غفلت کند یا در رشته ورزشی
خود مهارت نداشته باشد، مرتکب جرم شده است. رعایت نظامات ورزشی نیز به معنای رعایت
مقررات بینالمللی، مقررات مربوط به آن
ورزش خاص و رعایت قوانین مربوط به سالن یا مکان ورزشی است. برای مثال، اگر یک معلم
ورزش در محیط مدرسه و در ساعت ورزش، توپی در اختیار دانشآموزان قرار دهد و خودش درگیر امور شخصی
شود، قطعاً اگر حادثهای برای دانشآموزان اتفاق بیفتد، او مسئول است، حتی
اگر معلم ورزش فردی متخصص و بامهارت باشد، چون مرتکب بیاحتیاطی، غفلت و بیمبالاتی شده و مقررات را نقض کرده است.
در اینباره، اگر معلم ورزش محیط
ورزشی مدرسه را برای ورزش کردن دانشآموزان مناسب نداند نباید
اجازه دهد دانشآموزان در آن محیط ورزش
کنند، چون اگر اتفاقی بیفتد به دلیل نقض قوانین مرتبط با محیط ورزشی آن رشته، او
مقصّر است، یا اگر معلم ورزش روی زمین آسفالت به دانشآموزان جودو آموزش دهد و حادثهای اتفاق بیفتد، مقصر است. بنابراین
مقررات مربوط به نوع ورزش، مکان و زمان ورزش مهم است. درباره زمان ورزش مثلاً در
حین مسابقه دو تکواندوکار، اگر ضربه بعد از زمان شروع مسابقه توسط داور باشد و یکی
از تکواندوکاران حادثه ببیند جرمی اتفاق نیفتاده است، ولی اگر ضربه در حین توقف
زمان مسابقه توسط داور باشد و مثلاً مسابقه تمام شده باشد، آن وقت زننده ضربه به
دلیل عدم رعایت شرط زمانی، مقصر است.
دکتر امیرحسینی: در توضیحات مرتبط با
مسئولیت کیفری، به عنصر بیمبالاتی اشاره شد. با برخی
از این تجربهها در ورزش دانشآموزی مواجه بودهایم. برای مثال در حین آموزش هندبال در
مدرسه، دانشآموز از غفلت و بیمبالاتی معلم استفاده کرده و از میلههای تیرک دروازه فوتبال بارفیکس زده است
که بعداً به دلیل همین بیمبالاتی، دانشآموز دچار حادثه شده و معلم مقصر بوده
است.
دکتر چلبی: علاوه بر تهیه محیط بیخطر برای ورزش کردن در مدارس، که معلم و
مدیران مدارس باید به آن توجه داشته باشند، مسئله نظارت مستمر بر ورزش دانشآموزان و بهبود شرایط نیز در جلوگیری از
بیمبالاتی مؤثر است. این امر
بدین معناست که معلم ورزش نمیتواند در حین زنگ ورزش، دانشآموزان را رها کند و مثلاً در دفتر
مدرسه بنشیند و چای بخورد و گاهی به محیط ورزش دانشآموزان سر بزند. معلم باید مدام در محیط
ورزش حضور داشته باشد و لحظهای غفلت نکند. محیط ورزش،
محیط پرجاذبهای است و اگر بیمبالاتی رخ دهد به محیطی پرخطر تبدیل میشود. در برخی پروندههای حقوقی ورزش، گاهی در یک رشته ورزشی
به دلیل عدم نظارت یا سرسری گرفتن معلم، مدیر و مسئولان دیگر، یک ورزشکار جان خود
را از دست داده است. بنابراین مسئول مستقیم هر ورزشی، معلم یا مسئول آن ورزش است.
در اینباره، علاوه بر نظارت
قانونی، بحث نظارت وجدانی نیز مطرح است، بدین معنا که معلم یا مدیر باید به لحاظ
وجدانی خود را ملزم به مواظبت از سلامتی ورزشکار یا دانشآموزان بدانند.
دکتر امیرحسینی: برخی از باشگاههای ورزشی به نحوی با ورزشکار قرارداد
میبندد که اغلب مسئولیتها بر دوش ورزشکار باشد. چگونه مربیان و
ورزشکاران باید با این قضیه روبهرو شوند یا در محیط مدرسه و
بحث اردوهای ورزشی، معلمان چه مقرراتی را باید رعایت کنند؟ لطفاً در این مورد
توضیح دهید.
دکتر شکری: درباره سؤال شما دو مطلب را
باید بیان کنم. اول اینکه بار مسئولیت بر عهده کیست؟ مربی، مسئول، ورزشکار یا مدیر
باشگاه؟ درباره سؤال دوم برای مثال بحث تأثیر رضایت ولی در اردوهای دانشآموزی چیست؟ در علم حقوق، بحثی با عنوان
تعدد اسباب داریم، یعنی یک حادثه ممکن است چندین سبب داشته باشد. برای مثال، اگر
مدرسهای تعدادی دانشآموز را به اردوی ورزشی ببرد و اتفاقی
بیفتد بار مسئولیت تنها بر عهده معلم ورزش نیست. برای نمونه در پرونده سقوط
ورزشگاه 15 هزار نفری شهرستان ساری، نزدیک به 70 یا 80 نفر فوت کردند. یکی از بحثهای مطرح شده، مسئولیت این حادثه بود.
آیا هیئت فوتبال مازندران یا فدراسیون فوتبال مسئول بود؟ آیا پلیس و نیروی انتظامی
بهعنوان مسئول نظم غفلت کردند
و نتوانستند مانع از ورود افراد اضافی به ورزشگاه شوند؟ آیا تربیتبدنی که ورزشگاه را اجاره داده است
مسئولیت دارد یا فرد یا نهادهای دیگر؟ در این قضیه، اداره تربیتبدنی ساری مقصر شناخته شد، در حالیکه به نظر میرسد در حق این نهاد اجحاف شد و دیگران
نیز به همان اندازه مسئول بودند. وقتی تماشاچی بالای سقف ورزشگاه مینشیند، اولین غفلت متوجه مسئول نهاد
فروشنده بلیط است که بلیط را بیش از سقف مجاز فروخته است و غفلت دوم به نهاد تأمینکننده نظم برمیگردد که اجازه داده است تماشاچی بیش از
ظرفیت مجاز در ورزشگاه حضور پیدا کند. برای نمونه در پروندهای دیگر، در ورزش ووشو، ورزشکاری در اثر
ضربه، ورزشکار دیگری را کشته است. در این پرونده داور مسابقات مسئول شناخته شد،
چون کارشناسان تشخیص دادند کلاه ورزشکار کشته شده استاندارد نبوده است و طبق
قوانین رشته ووشو، کنترل لوازم مسابقه بر عهده داور است. در همین حادثه با توجه به
لزوم قانونی حضور پزشک در سالن مسابقات، کارشناسان متوجه حضور پرستار به جای پزشک
شدند. پس باید اسباب مختلف را در بحث غفلت و بیمبالاتی سنجید و مورد بررسی قرار داد.
در بحث رضایت والدین بهعنوان سؤال دوم، هیچکس حاضر نیست رضایتی بدهد که باعث فوت
یا حادثه برای فرزندش شود. به همین دلیل اگر حادثهای برای دانشآموزان در اردو اتفاق بیفتد باز هم نافی
مسئولیت معلم و مسئولان نیست، چون آن رضایت مبنایی برای شرکت دانشآموزان در اردو یا مسابقه است، نه رضایت
برای اتفاق افتادن یک حادثه.
دکتر امیرحسینی: حضور در فعالیتها و میادین ورزشی و ایجاد حوادث، جزء
ذاتی ورزش است. در جمعبندی نهایی باید گفت که
حوادث ناشی از فعالیتهای ورزشی اجتنابناپذیر است و در این خصوص مسئولیتهای کیفری ناشی از فعالیتهای ورزشی اهمیت دارد و ما نیازمند
آموزش مباحث حقوق ورزشی هستیم. در پایان از اساتید محترم درخواست میکنیم که سخن پایانی خود را بیان کنند.
سخن پایانی
دکتر چلبی: پیشنهاد میکنم مسئولان و مدیران هر ورزش در راستای
تکمیل قوانین آن رشته بکوشند، برای هر رویداد آییننامه خاصی تدوین کنند و مسئولیت همه
مسئولان و مدیران و ورزشکاران را تدوین و به آنها ابلاغ کنند و از افراد مسئول امضا
بگیرند تا همه نسبت به آن برنامه احساس مسئولیت و نظارت داشته و در مورد حوادث
ورزشی به حقوق و وظایف خود آشنا باشند.
دکتر شکری: برای تکمیل مباحث دو نکته را
مطرح میکنم: اول اینکه طبق اصل سوم
قانون اساسی، آموزشوپرورش و تربیتبدنــــی رایگان جزء وظایف دولت است و
از چهار مؤلفه ورزش قهرمانی، حرفهای، همگانی و پرورشی، مقوله
ورزش پرورشی بسیار مهم است. به نظر میرسد
ورزش آموزشوپــرورش تنها جایی است که
هنوز کمبودهای بسیار دارد. اولین قوانین ورزشی در ایران، مرتبط با ورزش مدارس است
ولی با جدایی سازمان تربیتبدنی از بدنه آموزشوپرورش در دهه 50، متأسفانه قانون مرتبط
با جدایی این دو نهاد، امکانات ورزشی موجود را نیز به سازمان منتقل کرد. این، یعنی
آموزشوپرورش که خودش متولي بود و
کلی زمین و سالن و امکانات ورزشی داشت از زیرساختهایی که خودش فراهم کرده بود محروم شد و
از آن زمان، زیرساختهای مناسبی در حوزه ورزش
آموزشوپرورش نداشته و نداریم.
دولت در این مورد چه باید بکند؟ به نظر میرسد
دولت یا باید زیرساختهای لازم را فراهم کند یا
امکانات موجود را به نحوی به ورزش مدارس نیز اختصاص دهد، چون ورزش آموزشوپرورش، ورزش پایه و محوری برای ورزش
قهرمانی و حرفهای است. نکته دوم در ارتباط
با مدیران، معلمان و افراد فعال در حوزه ورزش است. به نظر کاستیهایی در ارتباط با آشنایی مرتبط با حقوق
ورزشی داریم و بدین دلیل، خیلی راحت به سمت خطر و حوادث ورزشی میرویم. بنابراین نهادهای مرتبط باید دورههای حقوق ورزشی را برای آشنایی با
فعالان هر رشته برگزار کنند و بالطبع آموزشوپرورش
نیز باید همین برنامه را در پیش بگیرد.
پینوشت
1. طبق قاعده «لاضرر و لاضرار فی
الاسلام» ورزشی شرعی است که مستقیماً به جسم و جان ضرر وارد نکند.