معلم
حرفهای میداند که هیچ چیز کامل نیست. او همیشه به
دنبال اصلاح کار خود و به دنبال روش اصلاح میگردد. از این رو، در مورد معلم، بازتاب
نوعی هرس کردن روش کار به حساب میآید. بازتاب به معلم کمک میکند خود و روشش را اصلاح کند.
معلم
لازم است در انعکاس دربارهی کار خود صادق و شفاف باشد.
انعکاس درواقع از ذهن معلم به هنگام تدریس شروع میشود. معلم بازتابنده کسی است که بر شیوههای تدریس خود تمرکز میکند و به تجزیه و تحلیل چگونگی تدریس و
چگونگی بهبود یا تغییر آن برای کسب نتایج بهتر یادگیری میپردازد. معلم بازتابنده دربارهی کارکنان مدرسه و اولیا، دانشآموزان، مدرسه، برنامهی درسی و آموزشوپرورش از دانش برخوردار است. در شکل
شماره 1 مدل معلم بازتابنده آمده
است.
معلم
بازتابنده برای حل مشکلات دانشآموزان تلاش میکند، از ارزشها و باورهایی که در تدریس خود منتقل میکند آگاه است، در فرایند برنامهریزی درسی مشارکت دارد و مسئولیت رشد
حرفهای خود را بهعهده میگیرد.
چنین
معلمی در تدریس خود از روش تدریس بازتابی استفاده میکند. در این نوع تدریس، معلم در کلاس
درس اطلاعات جمع میکند و روش تدریس خود و
باورهای زیربنایی آن را تجزیه و تحلیل میکند.
تدریس بازتابی ابزاری برای توسعهی حرفهای معلم محسوب میشود.
بازتاب
در تدریس شکلی از فرایندهای ذهنی است که معلم برای تحقق اهداف آموزشی یا به دست آوردن نتایج مورد انتظار در رفتار دانشآموزان به کار میبرد. بازتاب دادن یک اصل اساسی در
یادگیری و بخش مهمی در تدریس است. در تدریس بازتابی، معلم به تفکر دربارهی چگونگی فرایند تدریس در هر جلسهی آموزشی کلاس، عوامل تأثیرگذار بر آن،
وجه تشابه و تمایز این تدریس با سایر تدریسها
در جلسات دیگر آموزشی، تعیین نقاط قوت و ضعف و ویژگیهای تدریس و احساس خود نسبت به آن میپردازد. برای مثال، میگوید: «تدریس من چگونه پیش رفت؟ من طرح
درس خود را اینگونه برنامهریزی کردم و این شکلی به اجرا درآمد،
حال باید چه کاری برای بهبود تدریسم انجام دهم. هر بخش از تدریسم چه میزان متفاوت
از قبل بوده است».
بازتاب معلم به تدریس خود، نوعی خوداگاهی، فروتنی و احساس اصلاح کارش است.
معلم با استفاده از بازتاب میتواند توالی اجرای کار
تدریس و میزان تحقق طرح درس را بررسی کند. تدریس بازتابی مزایایی دارد که مهمترین آنها در شکل شماره 2 آمدهاند.