عکس رهبر جدید

روستای خُرَنج و تخته‌ سنگ‌ های افسانه‌ ای

  فایلهای مرتبط
روستای خُرَنج و تخته‌ سنگ‌ های افسانه‌ ای

سنگهای عظیم و افسانه ها

منطقهای پوشیده از سنگهای خیلی بزرگ در مجاورت این روستا قرار دارد که بهگونهای شگفتانگیز روی هم انباشته شدهاند و تکان دادن آنها غیرممکن است. این سنگها معماری بینظیر با تراشهای ظریف دارند و هر یک از آنان تصویرگر اشکالی اعجازبرانگیز از حیوانات و اشیای گوناگون هستند و ذهن انسان را به چالش میکشانند. این سنگها بیشتر به افسانههای اسطورهای شبیه هستند تا واقعیت، محدودهای که این سنگها اشغال کردهاند، در حدود پنجکیلومتر مربع و به شکل نواری سنگی در امتداد شرقی ـ غربی از شمال روستا میگذرد.

اهالی ده و مردمان اطراف در خصوص این سنگها افسانههایی ساختهاند؛ بعضی آن را به داستان حضرت لوط نسبت دادهاند و میگویند مردم این شهر مرتکب گناه کبیره شدند و خدا عذاب را بر آنها نازل کرد و مردم شهر و منازلشان تبدیل به سنگ شدند. بعضی دیگر نیز سنگها را دیوهایی میدانند که ظلم و جور بسیاری در حق مردم روا داشتند، مردم هم آنها را نفرین کردند و در نتیجه، این قوم با منازلشان همه تبدیل به سنگ شدند و... افسانههای دیگر

 

خرنج و سفرنامه ها

نخستین کسی که به افسانه درباره این مکان پرداخته و آن را در کتابش نقل کرده، دیپلمات، نقاش و جهانگرد معروف علاقهمند به باستانشناسی، رابرت کرپورتر(kerporter)  انگلیسی است که در کارنامه پژوهشهایش کشف و شناسایی مقبره کوروش هخامنشی خودنمایی میکند. وی که در سال 1820 قصه خرنج را از یک پیرمرد در بغداد شنیده بود، به مهاباد و سپس روستای خرنج سفر کرد. داستان از زبان این دیپلمات چنین نقل شده است:

«شیخ تصریح کرد که در مسافتی نه چندان دور از دهکدهای که خرنج نامیده میشود. بقایای یک شهر بزرگ است که در آن تعداد بیشماری اشکال سنگی به شکل انسان وجود دارد. آنان در اثر قهر و غضب پروردگار و در مقابل لجاجتشان در رد کردن و نپذیرفتن دین راستین (اسلام) که به وسیله حضرت محمد (ص) آورده شده است، تبدیل به سنگ شدهاند. وی من را برای پیدا کردن این ویرانههای جالب ترغیب کرد و اکنون من برای کشف حقیقت این افسانه شگفتانگیز در کمتر از سه فرسنگی شرق خرنج هستم. سنگهای عظیم و شگفتانگیزی که در اینجا هستند اگر به دقت بررسی شوند هیچ شباهتی به انسان سنگشده ندارند و کسی درباره زمان و دلیل تجمع زیاد آنها با این اشکال عظیم و فوقالعاده اسرارآمیز در این مکان چیزی نمیداند.»

اما در ادامه متن بعد از چند روز گفتوگو و پرسش و پاسخ با مردم اظهار میدارد توضیحات آنها مرا به این نتیجه رساند که اینها قبور ساکنان قدیمی ناحیه هستند و از شیوه برافراشتن سنگها بعید نیست ارمنیهای مسیحی باشند که احتمالاً توسط مجاهدان اولیه اسلامی قتل عام شدهاند و شهرشان ویران شده است.

سرهنری راولینسون، دیپلمات و شرقشناس بریتانیایی و اولین مترجم کتیبه خط میخی بیستون (که با خواندن کتاب کرپورتر در اواسط قرن نوزدهم به مهاباد آمده) به همراه کاروانی به منطقه سفر کرده است. او مکان را به نادرست، قلعهای دستساز تشخیص داده و آن را چنین وصف میکند: «قطعه سنگهای خرنج در سمت شمالی دره لگبین واقع است، بر فراز پشته (تپه) قلعه وسیع و محکمی قرار دارد که قسمت سراشیبی اطرافش را به وسیله دیواری از سنگهای طبیعی محکم ساختهاند و در نقاطی که احتمال دسترسی و حمله از مناطق فرودست وجود دارد به وسیله دیوارهای حائل تقویت کردهاند.»

بهمن میرزا کریمی نیز در سال 1314 ش به همراه باستانشناس انگلیسی، اورال استاین، به ناحیه سفر کرده است. وی درباره آن مینویسد:«در کردستان همه جا از شهر افسانهای خورنج داستانها شنیده بودیم. شهر خرنج در کنار کوهی واقع شده که این کوه تماماً از سنگ است و ارتفاع زیادی هم ندارد، ولی قطعات بسیار بزرگی از سنگ بهطور منظم و مرتب و به شکل صفوف انسانوار کنار هم چیده شدهاند. به اندازهای ردیفهای سنگ شباهت به صفوف انسانها دارند که گویی تمام این کوه را شبیه انسان از سنگ تراشیدهاند. در داخل کوه اتاقهایی به شکل سنگ آن هم طبیعی موجود است. عجیبتر اینکه این کوه طبیعی و این دخمهها و غارها و این قطعات سنگهای شکستهشده به اندازهای به منزل و آدمیزاد شباهت دارد که عقل مبهوت میشود به چه سان دست قدرت این کوه طبیعی را چنان آماده کرده است.»

 

 بررسی  های ما

مطالب عنوانشده درکمال ناباوری، معلومات اشتباه و نادرست ارائه شده در سایتهای اینترنتی موجود است که نگارنده برای مخاطبان گرامی بازگو کرد. جالب این است که حتی صدا و سیمای مهاباد نیز با اینکه به دفعات این جاذبه طبیعی را از تلویزیون نمایش داده است هرگز برای مخاطبان نسبت به جمعآوری اطلاعات و تبیین علمی پدیده گامی برنداشته است. در نتیجه راز شکلگیری این معجزه طبیعت سر به مهر و با آمیزهای از خرافات عجین شده است.

این جانــب که در عین حال بینـــــهایت شیفته مطالعــات علمـی از جملـه علـــــوم طبیعی همچـون زمینشناسی، تاریخ طبیعی و فسیــلشناسی هستـم به منظور توضیح علمی ایــــن پدیده شگفتانگیز به همراه بـرادرم سیامـک و یکـی از دوستانـم به اسـم یوســف شریفی تصمیم گرفتیم به منطقه مذکور سفر کنیم  و اطلاعات کامل و درست را برای ارائه به علاقهمندان جمعآوری کنیم.

قبلاً نیز بنده شبیه منظره همین کوه و سنگهایش را در مستندهای علمی در کشور مکزیک دیده بودم و شک نداشتم با توجه به اینکه شبیه این پدیده در سایر نقاط دیگر جهان نیز وجود دارد، پس احتمال تشریح فرایند شکلگیری این سنگها به شکلی علمی زیاد است.

 روستای خرنج

 

 

پس از یک ساعت پیمودن مسیر سخت با موتورسیکلت و سه سرنشین در جاده خطرناک شیبدار و پرپیچ و خم مهاباد ـ پیرانشهر از طرف سد مهاباد (که برای تردد وسایل نقلیه عمومی ممنوع است) از دور، کوه روستای خرنج با سنگهای شگفتانگیزش که واقعاً باید آن را معجزه طبیعت دانست، خودنمایی کرد. بلافاصله وارد روستا و با وسایل مورد نیاز عازم کوه شدیم. کوه نسبتاً کم ارتفاع بود و ما پس از ده دقیقه به بالای آن رسیدیم. در بین راه چشمههای آب مشاهده میشدند و در عین حال، سنگها از پایین روستا تا بالای کوه به اشکال مختلف خودنمایی میکردند. وقتی بالای کوه رسیدیم واقعاً احساس کردم در جایی متفاوت و غیرقابل باور پا گذاشتهام. سنگ ها از دور واقعاً به شکل انسانهایی با قامت برافراشته بهنظر میرسند که دارند بازدیدکنندگان را میپایند و زیر نظر دارند و این حس و حال هرگز تجربه نشده را به انسان میدهند. همان موقع پیبردم که این احساس چقدر در ساختن افسانههای مربوط به سنگ شدن مردم شهر باستانی در این محل تأثیرگذار بوده است. در عین حال، بسیاری دیگر از سنگها به اشکال مختلف مانند دیگر موجودات مثل لاکپشت و ماهی و شیردریایی بهنظر میرسند.

عجیبترین سنگ شاید همانی باشد که هشت متر ارتفاع با ساختاری دو تکه، شکلی شبیه به کف و انگشتان دست انسان دارد و من و برادرم، سیامک در دو نمای متفاوت از آن عکس گرفتهایم.

 روستای خرنج

 

پراکندگی سنگها در کمال ناباوری به شکلی است که در صورت جدا شدن افراد برای گردش تکی در میان آنها، خیلی بعید است که بعدها بتوانند به شکلی اتفاقی دوباره به هم برسند و یکدیگر را پیدا کنند.

بعد از تصویربرداری از سنگها و لذت غیرقابل توصیف از شگفتی، عظمت و اشکال عجیب آنها بنده اقدام به ثبت جزئیات منطقه و محل مورد نظر کردم. این جزئیات در چند مورد مهم خلاصه میشد:

1. سنگها فقط در یک کوه ارتفاع منفرد موجود بودند و در کوههای مرتفع اطراف، اثری از آنها دیده نمیشد.

2. کوه دقیقاً در یک اتفاق نادر به شکلی واحد در وسط یک دره و شبیه به آبراه بزرگ قدیمی قرار گرفته است که در تصاویر ماهوارهای به وضوح میتوان آن را  تشخیص داد.

 روستای خرنج

 

3. اثر فرسایش را میتوان روی سنگها و روی ماسهسنگهای زمین مشاهده کرد. تصویری که از یک سنگ گویشکل از فاصله نزدیک گرفته شده است این فرایند را بهخوبی روی سنگ و ماسهسنگهای اطرافش روی زمین نشان میدهد.

4. هیچ اثری روی سنگها مبنی بر اینکه بر سطح آنها عملیات کندهکاری در گذشته انجام شده باشد، در مقیاس وسیع و مورد انتظار موجود نبود.

 

 

 پیگیریهای علمی

با ثبت جزئیات و تصویربرداری از سفر برگشتم و بعد از بازگشت به دانشگاه به خدمت آقای دکتر سیاوش شایان استاد برجسته جغرافیای طبیعی و مؤلف بیشتر کتابهای درسی مدارس در مقاطع راهنمایی و متوسطه رسیدم. من از این دیدار تنها انتظار دریافت یک پاسخ علمی و رفع کنجکاوی ذاتی خود را داشتم. ایشان بعد از دیدن تصاویر و متأثر شدن از آنها و جستوجو در سایتهای اینترنتی بسیار شگفتزده شدند که چرا تا امروز هیچ مقاله علمی در جهت معرفی و توضیح این منطقه زیبا و خارقالعاده ارائه نشده است و پیشنهاد دادند بنده به خدمت اساتید برجسته گروه زمینشناسی دانشگاه برسم تا با جمع‌‌آوری دیدگاههای آن بزرگواران که جزء اصحاب برجسته علم زمینشناسی کشور به حساب میآیند، بتوانم یک کار پژوهشی علمی به معنای واقعی کلمه برای چاپ در فصلنامه جغرافیا گردآوری کنم.

بنده نیز در دانشگاه تربیت مدرس، به خدمت دکتر نعمتاله رشیدنژاد (که جزء اساتید زمینشناسی و پترولوژی (سنگشناسی)کشور به شمار میآید و تحصیلات خود را در کشور فرانسه به اتمام رسانده است) رساندم. ایشان با دیدن تصاویر و با ریزبینی و دقت تمام برای اولین بار با یک تبیین علمی دقیق و کامل پس از گذشت دویست سال از سفر بدون نتیجه اولین پژوهشگران اروپایی و غربی پرده از راز شکلگیری این سنگها برداشت.

روستای خرنج  

ایشان با دیدن تصاویر و ظاهر سنگها بدون در دست داشتن نمونه کوچک موردی، بلافاصله جنس آنها را به درستی، گرانیت تشخیص داد که قبلاً نیز این نکته در سایتها با آزمایش جنس سنگها بدون تحقیق بیشتر بیان شده بود.

وی در مورد اشکال عجیب و پازل مانند سنگها اظهار داشت که این سنگها بدون شک هرگز روی پوسته زمین به این اشکال نادر شکل نمیگیرند و روی هم سوار نمیشوند و راز این قرارگیری شگفتانگیز پازل مانند آن است که آنها یک زمانی ماگما بودهاند. گرانیتی بودن جنس آنها خود، دلیلی روشن بر ماگما بودن آنها در گذشتههای بسیار دور است. با این توضیح که جریانهای ماگما از هسته زمین جدا شدهاند تا خود را به پوسته بیرونی زمین برسانند، ولی فشار قوی و لازم برای شکافت پوسته و فوران از آن و تبدیل به گدازه شدن را نداشتهاند. در نتیجه زیر کوه که آتشفشانی هم نیست و هیچ دهانهای برای خروج جریان ماگما ندارد بهطور اتفاقی با شکلهای مختلف شبیه دست انسان با لاک یک لاکپشت وگاه بدون شکل مشخصی دچار سکون و با گذشت اندک زمانی سرد شدهاند. یکی از ویژگیهای جریانهای ماگما این است که بعد از سرد شدن دچار ترکخوردگی میشوند.

تا اینجای گفتوگو معلوم شد که منشأ و مبدأ سنگها از کجاست. در ادامه، وی اظهار داشت از اینجا به بعد ما باید موقعیت جغرافیایی کوه، یعنی مکان قرارگیریاش را مورد توجه و بررسی قرار دهیم. با توجه به تصاویر ماهوارهای و اظهارات بنده وقتی ایشان متوجه شد که کوه با ارتفاع نسبتاً کم در وسط یک دره (مسیر جریان آب اما در مقیاس کمتر) واقع شده واثر فرسایش در بعضی تصاویر در زیر سنگها به وضوح قابل مشاهده است، اظهار داشت که الان بهخوبی میتوان فهمید موقعیت کوه برای تأثیرپذیری از عامل فرسایش شدید در اثر قرار گرفتن در مسیر رودخانه و سیلابهای عظیم و همچنین بارندگی و تندباد باعث شده است به مرور زمان لایه خاک بالایی ماگماها کنار برود و ماگماها که دیگر تبدیل به سنگهای گرانیتی با اشکال مختلف شدهاند سر از خاک بیرون آورند و به مرور زمان و فرسایش مداوم آبی و بادی، فاصله بین ترکخوردگی سنگها را افزایش دهد و باعث شود آنها شکلی پازلمانند به خود بگیرند. ایشان در پایان این نکته ارزشمند را نیز اضافه کرد که در نقاطی دیگر از کشور از جمله اطراف علمکوه نیز شبیه این سنگها وجود دارد، اما هیچ یک مانند سنگهای خرنج، وسیع و پرتعداد و عظیم نیستند.

بقیه اساتید محترم گروه، از جمله دکتر حسینعلی تاجالدین، استاد برجسته زمینشناسی نیز موافق و همنظر دکتر رشیدنژاد بودند. بدین ترتیب با تشویق و ترغیبهای دکتر شایان و نظر کارشناسانه ظریف و کاملاً علمی و مبتنی بر شواهد تجربی دکتر رشیدنژاد با ارائه این پژوهش، به کمک تبیین علمی، برای اولین بار طلسم راز سر به مهر شکلگیری سنگهای شگفتانگیز خرنج پس از گذشت هزاران سال، شکسته شد.

امیدواریم مسئولان برای معرفی این جاذبه طبیعی زیبا به تمام بازدیدکنندگان داخلی و خارجی که به قول اصحاب علم ارزش ژئوتوریستی بسیار بالایی دارد، قدم پیش نهند تا در کنار سایر روشهای دیگر، توسعه اقتصادی و اجتماعی منطقه شتاب بیشتری به خود بگیرد.
۳۷۸۴
کلیدواژه (keyword): جغرافیای روستایی,روستای خرنج و تخته‌ سنگ‌ های افسانه‌ ای,زمین گردشگری,سامان زنده‌ پیل,
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید