عکس رهبر جدید

ولادیمیر پیتر فون کوپن، دانشمندی بدون شتاب، بدون سکون

  فایلهای مرتبط
ولادیمیر پیتر فون کوپن، دانشمندی بدون شتاب، بدون سکون
شکل گیری اقلیم شناسی نوین، مدیون فعالیت های نظری ـ عملیاتی، نوگرایی و نواندیشی نسلی از اقلیم شناسان و هواشناسان سده نوزدهم و بیستم است. در میان این دانشمندان چالشگر، ولادیمیر پیتر فون کوپن (Wladimir Peter Von Köppen) وزن علمی و نقش بسزایی دارد. وی بارقه های نبوغ فوق العاده ای داشت و از اینرو می توان کوپن را یکی از برجسته ترین اقلیم شناس دنیا تلقی کرد. او بی تردید بر توسعه و گسترش اقلیم شناسی به مفهوم عام و آب و هواشناسی نوین در مفهوم خاص به گونه ای ژرف تأثیر گذاشت. کوپن با توجه به پیشینه تربیتی و تحصیلی خود در فضاهای آموزشی و پژوهشی روسیه تزاری و اروپا بینش دقیق، ژرف و فراگیری در زمینه های مختلف علمی داشت و به همین دلیل توانست آموخته ها و اندیشه های علمی خود را در عرصه های مختلف مطرح کند و ضمن گره گشایی از مسائل علمی روزگار خود، برای کاربردی کردن دانش اقلیم و وابسته سازی برخی شاخه های علمی به عنصر انسانی اقلیم شناسی، گام های بلند و ارزشمندی بردارد.

ولادیمیر کوپن از طریق ارتباطهای علمی که با دانشمندان روزگار خود داشت، توانست اندیشههای علمیاش را در جهت ایجاد جنبشی اعتمادساز نسبت به توانشهای اقلیمشناسی و هواشناسی بهکار ببرد و با جهاننگری، سامان مندسازی پراکنش آب و هواها در سطح کره زمین، تدوین و مستندسازی نظریه جابهجایی قارهها (نظریه متقدم تکتونیک صفحهای1)، مطالعات پالئوکلیماتولوژی2 یا اقلیمشناسی دیرین، شناسایی سیکلون3های هوایی، روشهای مطالعه جو فوقانی بهعنوان عامل کنترلکننده شرایط جوی سطح پایین و بسیاری موارد دیگر، زمینه رشد و پیشرفت سریع این شاخه از علم جغرافیای فیزیکی را فراهم آورد.

جریانهای نوین دانشی در ایران به میزان زیادی تحتتأثیر روند علمی جهان است و گنجینه علمی ایران علاوه بر پسزمینه بومی و داخلی از منابع دادهای و اطلاعاتی جهان تغذیه کرده و توانسته است زیربنای مستحکمی بسازد و با تکیه بر آن، بنیان یافتههای دانشی را استوار سازد. با توجه به کوتاهی عمر مطالعات اقلیمشناختی نوین در کشور، متأسفانه ادبیات اقلیمشناختی کشور ما درخصوص عملکرد این دانشمند و حتی اندیشمندان مشابه با نوعی خلأ بنیادین مواجه است. از آنجا که رشد و توسعه هر نظام علمی مستلزم داشتن ریشهای عمیق و ادبیات غنی است، ریشه و ادبیاتی لازم است که بتواند شکلگیری، خدماترسانی، نفوذ علمی، ارتباطسازی با سایر علوم و توانمندیهای آن علم را نشان دهد. بنابراین مقاله حاضر درصدد است تا با بررسی ماهیت علمی کوپن و چگونگی رابطه وی با سایر دانشمندان، نحوه کاربرد دادهها، اطلاعات و تحلیلهای اقلیمشناختی را بهویژه در دوره زمانی نهاده شدن بنیانهای آب و هواشناسی نوین مشخص کند.

 

 آلمان گرایی روسیه تزاری

 نیاکان ولادیمیر پیتر کوپن آلمانی بودند، اما سرنوشت مقدر ساخت تا ولادیمیر در روسیه تزاری به دنیا بیاید و در آن محیط پرورش یابد. علت حضور خانواده کوپن در روسیه، مهاجرت پدربزرگ او از آلمان بود.

تزار روسیه، پطر کبیر (Peter The Great) باور داشت که در دنیای نوین برای تقویت مبانی ملی، نظامی، دیپلماتیک و اقتصادی روسیه، عناصری مانند دانش، فنّاوری و فرهنگ جدید اهمیت فراوان دارد. این اعتقاد تزار سبب گرایش و توجه روسیه به غرب، یعنی کانون نوآوریها و خلاقیتها شد
(
Clive, 1997: 93)، زیرا تزار از سنین جوانی به دلیل تماسهای شخصی با اروپاییان ساکن روسیه و نیز از طریق مسافرتهای خارجی به شدت تحتتأثیر فرهنگ غرب بود و علاقه داشت تا مؤسسات دانشی و فرهنگی مشابه غرب در روسیه ایجاد کند. وی برای ترویج ایدههایش، ابتدا دانشجویانی را به اروپا فرستاد و در اقدامات بعدیاش چندین مدرسه فنی تأسیس کرد و سرانجام با اتکا بر توصیههای ریاضیدان و فیلسوف آلمانی لایب نیتز
(
G. W. Leibniz) فرهنگستان امپراتوری علوم را در سنت پترزبورگ4 بنیان نهاد. آکادمی مزبور در آن زمان، علاوه بر سازمانی برای شخصیتهای برجسته دانشی، مهمترین مدرسه علمی روسیه به حساب میآمد و توانست با موفقیت، نقش پل ارتباطی روسیه را با فرهنگ غربی ایفا کند (Vlahakis, 2006: 156). امپراتریس کاترین دوم
(
Catherine II) مشهور به کاترین کبیر، شاهدخت آلمانی بود که با پطر سوم (Peter III) ازدواج کرد و پس از او بر تخت امپراتوری نشست و به مدت 35 سال سلطنت کرد (Lewis, 1996: 938). تبار آلمانی کاترین سبب شد که او نظر مساعد و مطلوبی نسبت به آلمانیها داشته باشد و برای پیشرفت آینده روسیه از آنها استمداد جوید. چنین شرایطی سبب شد موج جذب دانشمندان، مدیران و افسران نظامی آلمانی به سوی روسیه شدیدتر شود. در این حرکت علاوه بر شخصیتهای برجسته، حتی دهقانان آلمانی نیز با هدف فعالیت در اراضی کشاورزی روسیه مشارکت داشتند (Miller, 1992: 227).

 

 جایگاه علمی کوپن ها در فضای دانشی امپراتوری روسیه

پدربزرگ ولادیمیر، یوهان فردریش کوپن (Johann Friedrich Köppen) از جمله افرادی بود که در چارچوب این موج در سده هجدهم به روسیه مهاجرت و خانواده خود را در آن سرزمین ساکن کرد (Clive, 1997: 93). یوهان که در روسیه «ایوان ایوانوویچ کپن» (Ivan Ivanovich Keppen) نامیده میشد، در سال 1752 به دنیا آمد و در 1808 درگذشت. وی از اهالی مکلنبورگ5 (4) واقع در شمال شرق آلمان و در ساحل دریای بالتیک بود و دکترای پزشکی داشت. یوهان کوپن در جریان مهاجرت آلمانیها به روسیه، راهی ایالتهای بالتیک شد تا زمینه بهبودبخشی به سامانه بهداشت عمومی به فعالیت بپردازد. همسر او کارولینا ایوانوونا (Karolina Ivanovna) مشهور به کارولین فردریک شولتز (Karoline Friedrike Schultz) بود که در سال 1772 متولد شد و در 1851 درگذشت. خدمات پزشکی ایوان بسیار مورد توجه دربار تزار قرار گرفت و او بهعنوان پزشک مخصوص امپراتور و خانواده سلطنتی روسیه برگزیده شد. فضای جدید بستر لازم را برای برخورداری وی و در مرحله بعد خانوادهاش از امکانات و رشد بیشتر فراهم ساخت (Oliver, 2005: 441).

پدر ولادیمیر، پیتر یوهان کوپن (Peter Johann Köppen) نام داشت که در روسیه «پیوتر ایوانوویچ کپن» (Piotr Ivanovich Keppen) خوانده میشد. او در 19 فوریه 1793 در خارکف6 به دنیا آمد و در 23 می 1864 در آلوشتا7ی کریمه درگذشت. وی در سال 1814 از دانشگاه خارکف در اُکراین دانشآموخته شد (Clive, 1997: 93). پیتر، جغرافیدان، آمارشناس، مورخ و قومنگار8 برجسته فرهنگهای باستانی روسیه بود و نقش مهمی در تبادل علمی خردمندانه بین اسلاوگرایان اروپای غربی و دانشمندان روسیه داشت.

پیتر یوهان کوپنپیتر بعدها با یک گیاهشناس آماتور به نام الکساندرین کوپن آدلونگ (Alexandrine Köppen Adelung)ازدواج کرد (Lewis, 1996: 938) و صاحب شش فرزند دختر و پسر شد (Mather, 1996: 24).

پدر ولادیمیر کوپن در سال 1821 از سوی یک نجیبزاده جوان به نام آلکسی سرگیویچ برسین (Alexei Sergeevich Beresin) استخدام شد تا بهعنوان همراه در یک گشت اروپایی به مدت سه تا چهار سال شرکت کند و به مطالعه فرهنگ و دستاوردهای دانشی کشورهای اروپایی بپردازد. آنها در سال 1822 به وین رفتند و با مرکز قرار دادن آن شهر به بررسی مجارستان، لهستان و چند کشور دیگر پرداختند (یادداشتهای کوپن درباره مسافرتهای غرب در آرشیو فرهنگستان علوم روسیه در سنت پترزبورگ نگهداری میشود). پیتر به دلیل عدم انجام تعهدات مالی از سوی برسین بعد از مدتی گروه را ترک کرد و پس از اقامت چندماهه در آن کشور به روسیه بازگشت (Clive, 1997: 93). او بعد از رجعت، دوران حرفهای برجستهای را گذراند. در سال 26 ـ 1825 برای ترویج دانش ادبیات روسی در سنت پترزبورگ مقالهای در مورد کتابشناختی9 منتشر کرد  (Withelaw, 1864: 61) و به واسطه فعالیتهای علمی چشمگیری که در زمینه آمار انجام داد توجه فرهنگستان علوم سنت پترزبورگ را به خود جلب کرد. او به این ترتیب توانست ابتدا به عضویت پیوسته و در سال 1839 به عضویت دائمی فرهنگستان نایل شود (Vucinich, 1963: 355).
 تزار الکساندر دوم (
Tsar Alexander II) به منظور قدردانی از خدمات شایسته وی به فرهنگ روسیه تزاری و نگارش بیش از 130 اثر علمی، عنوان آکادمیسین10 و قطعه زمین ساحلی به نام قرهباغ11 در ساحل جنوبی شبه جریزه کریمه را به وی اعطا کرد.

پیتر همچنین در زمینه باستانشناسی روسیه کار کرد و موفق شد باستانشناسی را بهعنوان دانشی مستقل در روسیه پایهریزی کند (Vucinich, 1963: 355). او همچنین مؤسس جامعه جغرافیایی روسیه بود (Clive, 1997: 93) و بهعنوان محقق آن جامعه، نقشه قومنگاری سده 19 را تهیه کرد که قسمت اعظم دادههای آن مربوط به روسیله اروپا بود (Hirsch, 2005: 35).

 

 تولد و بالندگی ولادیمیر پیتر کوپن

درباره زندگینامه کوپن آثار کمی منتشر شده است. برخی آگاهیهای موجود در این زمینه مربوط به کتابی است که در سال 1955 دخترش الزه کوپن (Else Köppen) منتشر کرد. بعضی اطلاعات نیز حاصل خاطرات و یادآوریهای همکاران اوست که به مناسبت
هشتاد و نه
سالگی وی بازگو شده است. البته ولادیمیر کوپن در سن 85 سالگی اقدام به نوشتن خودزیستنامه12 کرد. این اثر شامل شصت سال از عمر وی در فاصله سالهای 1846 تا 1903 بود (Lewis, 1996: 935)
که در جای جای آن به یادآوری مطالعه طبیعت رشد درختان، شکوفایی گل
ها و... پرداخته است (Lewis, 1996: 938).

ولادیمیر پیتر فون کوپن13 در 25 سپتامبر 1846 در سنت پترزبورگ امپراتوری روسیه به دنیا آمد و در 22 ژوئن 1940 در سن 94سالگی در شهر گراتز14 اتریش چشم از جهان فرو بست. همانگونه که پیشتر ذکر شد، پدربزرگ وی از آلمان به روسیه مهاجرت کرد و پدر وی نیز در روسیه به دنیا آمد.

ولادیمیر پیتر فون کوپن پدربزرگ و پدر وی جایگاه مهمی در دربار تزار روسیه داشتند و عموی ولادیمیر نیز معلم خصوصی تزار الکساندر سوم (Alexander III) بود. بنابراین کوپن به بخشی از یک طبقه ممتاز دانشمندان و صاحبمنصبان آلمانی ساکن روسیه تعلق داشت (Koertge, 2008: 152). مادر وی
الکساندرین کوپن آدلونگ یک گیاه
شناس آماتور بود و برای ولادیمیر و برادرش تئودور (Theodor) مقام «مراد ـ مرشد» را داشت (Lewis, 1996: 938).

او جوانترین فرد شش برادر و خواهر خود بود و تا سن سیزدهسالگی دو خواهر بزرگترش در خانه به او آموزش میدادند. سالهای 1859 و 1860 را در یک دبیرستان روسی در سنت پترزبورگ گذراند (Mather, 1996: 24).
به دنبال بازنشسته شدن پدر در سن 67 سالگی، خانواده ولادیمیر در سال 1862 از سنت پترزبورگ در گوشه شمال غرب روسیه (حدود عرض جغرافیایی °60 شمالی) به املاک خانوادگی در قره
باغ واقع در شبه جزیره کریمه در مرز جنوبی روسیه (حدود عرض °45 شمالی) نقل مکان کردند (Koertge, 2008: 153؛ Lewis, 1996: 939)
 این سفر تأثیر بسزایی بر وی داشت به گونهای که در خودزیستنامهاش مینویسد:

... در این سفر، با قطار از کلیت سرزمین گسترده روسیه گذشتیم و مشاهده تغییرپذیری چشمانداز و اقلیم در قاب پنجره قطار توجه و تمایل مرا به سوی خود جلب کرد: از جنگلهای مخروطی شمالی پیرامون سنت پترزبورگ تا آب و هوای مدیترانهای، خشک و جنب حارهای کریمه؛ ...(Wegener-koppen, 1955: 23).

این شیفتگی و موفقیت علمی ـ آکادمیک و چندپیشگی پدر، کوپن را ترغیب کرد تا از اوان کودکی هوش و ادراک خود را برای تمایز محیط کریمه بهکار گیرد. این وضعیت سبب شد تا ولادیمیر در حالیکه دوازدهسالگی را پشت سر میگذاشت اهداف شغلی آیندهاش را بنیان نهد (Lewis, 1996: 938). جغرافیای پیچیده رشتهکوههای پست و کمارتفاع کشیده شده در امتداد ساحل دریای سیاه، چشمانداز مناسبی را برای نخستین کشفهای جغرافیایی ولادیمیر جوان و کنجکاو فراهم ساخت. کوپن به منظور تحصیل در دبیرستانی واقع در سیمفروپل15 که در 30 مایلی شمال قرهباغ قرار داشت بارها از مسیرهای کوهستانی عبور کرد تا خود را از منطقه ساحلی به دشتهای پهناور برساند. غنای گیاهی و تنوع اقلیمی منطقه، که او بعدها با پژوهشهای خود مورد تأکید علمی قرار داد، نخستین عاملی بود که توجه ماندگار و طولانی کوپن را به سوی جغرافیای گیاهی و ارتباط آن با اقلیم جلب کرد (Britannica, 1993: 954). ولادیمیر پس از اتمام تحصیلات دبیرستانی مجدداً در سال 1864 به سنت پترزبورگ بازگشت (Lewis, 1996: 938).

ویلیام هوف مایستر در دوران جوانی کوپن، گیاهشناسی به سرعت در حال توسعه بود. الکساندر فون هومبولت در اوج حرفه خویش بود و در 1859 چارلز داروین (Charles Darwin) نظریه انقلابی خود را درباره منشأ انواع 16 منتشر نمود. هاینریش داو، گیاهشناس آلمانی در 1848 نخستین نقشه جهانی دما و بارش ماهانه و گریزباخ  (A. Grisebach) در 1866 اولین نقشه جهانی گیاهان را منتشر ساخت. این فعالیتهای دانشی همراه با علاقهمندی ولادیمیر به گیاهشناسی و بهویژه فنولوژی17 سبب شد که وی در دانشگاه سنت پترزبورگ به تحصیل رشته علوم طبیعی ـ گیاهشناسی بپردازد (Mather, 1996: 25). البته وی هواشناسی را نیز از پروفسور لودویگ کامتز (Ludwing Kämtz) مدیر دیدهبانی مرکزی سنت پترزبورگ18 آموخت. کوپن جوان به مطالعات شخصی کامتز دسترسی داشت و همانگونه که خودش اظهار میدارد، از آنها بهعنوان الگو استفاده کرد و پژوهشی را در مورد دیدهبانیهای دمایی قرهباغ انجام داد و نتیجه را برای چاپ به مجلهای ارسال کرد. این مقاله دو سال بعد در 1868 منتشر شد (Lewis, 1996: 938).

ولادیمیر مکرراً در فاصله زمانی بین نیمسالهای تحصیلی دانشگاه از سنت پترزبورگ به املاک خانوادگی در کریمه باز میگشت. توجه و دقت وی در این سفرها به تغییرات گیاهی طول مسیر بین جنگلهای شمالی و کرانههای جنب حارهای کریمه نقش بسزایی در گسترش دیدگاههای جغرافیای
زیستی ـ گیاهی
اش داشت.

کوپن پس از تحصیل در سنت پترزبورگ در سال 1867 به دنبال برادر بزرگترش برای آموزش عالی، راهی دانشگاه هایدلبرگ19 آلمان شد. حضور دانشمندان بزرگی مانند رابرت بانسن (Robert Bunsen)، گوستاو کرشهوف (Gustav Kirchhoff) و هرمان هلمهولتز (Hermann Helmholtz) سبب شده بود که هایدلبرگ فضای دانشگاهی مشهور و مطلوبی برای تحصیل باشد. کوپن جوان در سخنرانیهای دانشی این فیزیکدانان برجسته شرکت میکرد، ولی بیشتر تلاشهای خود را بر گیاهشناسی و جانورشناسی متمرکز کرده بود. او به شدت تحتتأثیر گیاهشناسی به نام ویلهلم هوف مایستر (Vilhelm Hofmeister) و دانشمند جانورشناسی و پزشکی به نام هاینریش پاگن استرشر (Heinrich Pagenstrecher) قرار داشت. هرچند ولادیمیر بدون داشتن استاد راهنما به مطالعه دانش میانرشتهای جغرافیای گیاهی پرداخت.

هاینریش پاگن استرشر کوپن در سال 1869 به دلایل اقتصادی خود را به دانشگاه لایپزیگ20 منتقل کرد تا به همراه برادرش با هزینه کمتر، زندگیشان را اداره کنند. در این دانشگاه او از رساله خود با عنوان حرارت و رشد گیاهی21 دفاع کرد و موفق شد در سال 1870 در سن 24 سالگی درجه دکتری دریافت کند. کوپن بعدها نتیجه رساله خود را بهصورت مقاله در مسکو منتشر کرد. وی تا سال 1870 علاوه بر رساله، چهار اثر علمی دیگر نیز منتشر ساخت که سه اثر به موضوعهای اقلیمشناختی و یکی به دیرینهشناسی اختصاص داشت.

ولادیمیر پس از اخذ درجه دکتری به روسیه بازگشت و در سال 1872 بهعنوان دستیار هاینریش ویلد (Heinrich Wild) مدیر دیدهبانی مرکزی سنت پترزبورگ مشغول بهکار شد. بر اثر فعالیتهای علمی و آثار ارزشمندی که به چاپ رساند، در سال 1875 به هامبورگ دعوت شد تا در دیدهبانی دریانوردی آلمان (دویچه سی وارته)22 در شهر هامبورگ23 مشغول بهکار شود. او مدت 45 سال در آن مکان ماند و پس از بازنشستگی از سی وارته به شهر گراتز اتریش رفت تا در کنار دختر و دامادش به فعالیتهای علمیاش ادامه دهد. وی زندگی دانشی فعالی داشت و لحظه ای از کار کردن و پژوهش خسته نشد. ولادیمیر پیتر کوپن در 22 ژوئن 1940 در سن 94 سالگی به هنگام استراحت درگذشت. (Britannica, 1993: 954; Lewis, 1996: 939; Koertge, 2008: 155).

گزارش کوپن

 ویژگی های شخصیتی

ولادیمیر کوپن در 15 نوامبر 1876 با ماری (Marie) ازدواج کرد. او تا هنگام مرگش در 16 فوریه 1939 (هشت ماه قبل از درگذشت ولادیمیر) همسر و همدم عزیز کوپن بود (شکل 6). آنها صاحب سه فرزند پسر و دو دختر شدند که هر سه پسر را در جریان جنگ جهانی اول بین سالهای 1914 تا 1918 از دست دادند (Mather, 1996: 25).
این زوج، علاوه بر 5 فرزند خود از سال 1888 سرپرستی دو کودک سوفی (
Sophie) خواهر ماری را نیز بر عهده داشتند. این خانواده نسبتاً پرجمعیت نخست در هامبورگ و سپس در خانهای بزرگ در حومه گروسبورستل24 نزدیک ایستگاه جوشناختی دیدهبانی زندگی میکردند (Koertge, 2008: 154).

کوپن شخصیتی کاملاً اجتماعی داشت و منزل و خانواده او همواره پذیرای دوستان و ملاقاتکنندگان علمی رشتههای مختلف بود. دخترش میگوید، حتی در موقع صرف ناهار و شام نیز بحثهای علمی پدرش ادامه مییافت. او میکوشید تا با ارائه فعالیتها و دیدگاههای علمی خود به مهمانان، آنها را در معرض کنکاش و بررسی قرار دهد. خانه وی همچنین مملو از خویشان نزدیک و دوری بود که برای دیدار و اقامتهای طولانی میآمدند (Mc Coy, 2006: 11).

کوپن و همسرش

او به گشادهدستی و سخاوت، بهویژه در مورد دانشجویان جوان شهره بود. ولادیمیر ایدههای نو آنان را ترویج میداد و به زندگی و کارشان توجه میکرد. خوشخلقیاش وی را شخصیتی دوستداشتنی جلوه میداد. ولادیمیر توانایی فوقالعادای برای کار متمرکز و سخت داشت به گونهای که به او لقب «مرشد هواشناسی»25 داده بودند. این لقب هم به اشتهارش برای ارائه مشاورههای حکیمانه و هم به آثار نوشتاری بسیار فراوانش اشاره داشت (Koertge, 2008: 154).

کوپن در تمامی زندگیاش به بوف شب مشهور بود؛ مردی که کم میخوابید و صبح زود کار خود را آغاز میکرد. به هنگام اشتغال درسی وارته، پس از اتمام وظایف رسمی تا پاسی از شب در دیدهبانی میماند و در بایگانی سی وارته به بررسی و تحلیل دادههای دمایی هزاران دفتر گزارش کشتیها میپرداخت (Koertge, 2008: 153). او یک جهانگرا26 و صلحطلب متعهد بود که سرسختانه از پذیرش زبان اسپرانتو27 بهعنوان زبان مشترک علمی بینالمللی برای چیرگی بر اختلافهای ملی دفاع میکرد؛ زبانی که خود او به همان راحتی آلمانی و روسی بدان سخن میگفت. کوپن استعدادهای زبانشناختی فراوان داشت و بر همین اساس علاوه بر تسلط بر زبانهای یونانی، لاتین، فرانسوی، آلمانی، انگلیسی و روسی، با زبانهای اسپانیایی و ایتالیایی به قدر کافی آشنا بود (Koertge, 2008: 154).

ولادیمیر کوپن در سراسر زندگی حرفهای برجستهاش، انعطافپذیری هوشمندانه خویش را حفظ کرد. او به سبب کنجکاوی و مطالعات مستمر در زمینههای مختلف، دامنه وسیعی از موضوعات علمی را به خوبی میشناخت و با هوشیاری، پذیرای ایدهها و شیوههای نو بود، بهویژه آنهایی که دانشمندان جوان ارائه میکردند؛ جوانانی که او را شنوندهای شکیبا و راهگشا مییافتند.

کوپن ذهنی سریعالانتقال و قدرت بیان بسیار بالا داشت. این ویژگی به همراه مطالعه و پژوهش مستمر سبب میشد سخنرانیهای وی مملو از تفکرات و ایدههای نو باشد.

اگرچه کوپن بهطور گسترده سفر نکرد، ولی به دلیل مطالعه و مباحثه فراگیر، مسائل زیادی در مورد جهان میدانست و از اینرو کار و توجهات خود را در منظر کل جهان میدید. با پسزمینهای که از امپراتوری روسیه و خانوادهاش داشت، وقت و نیروی زیادی را صرف همکاران خود در مطالعه و ژرفاندیشی در موضوعهای اجتماعی کرد؛ موضوعاتی همچون اصلاح کاربری زمین و حفاظت منابع طبیعی، اصلاح آموزش مدرسهای، بهبود تغذیه محرومان و تنگدستان، الکلیسم مزمن و اصلاح تقویم.

کوپن دانشمند پرکار و فعالی بود. ثمره این ویژگیها آن است که بین سالهای 1868 تا 1939 و در طول تقریباً هفت دهه، حدود 526 اثر، عمدتاً در زمینه شرایط هواشناسی و اقلیمی قارهها و اقیانوسها، نوشت و بعضی از آنها را به زبان اسپرانتو ترجمه کرد (Britannica, 1993: 954).
کوپن تا هنگام مرگ دست از کارهای علمی بر نداشت و به
طور مستمر و خستگیناپذیر فعالیتهای دانشی خود را پیگیری میکرد؛ به گونهای که در سال 1940 اندکی پیش از درگذشتش، کتابی را که با همراهی آلفرد وگنر (Alfred Lothar Wegener) تدوین کرده بود، در دست اصلاح و بسط داشت. دخترش الزه در این مورد مینویسد:

... پدر برای ناشری که در حال ماشیننویسی نسخه جدید کتاب بود تلگرام فوری فرستاد و در آن نوشت: «لطفاً اصلاحات را سریعاً بفرستید، من در حال مرگم! او یک هفته بعد، هنگام استراحت درگذشت و هنگامی که مدارک رسید من آنها را تدوین کردم... (Wegener Köppen, 1955: 159).

عشق و علاقه کوپن به کودکان مشهور بود. وی برای حمایت از بیسرپرستان اقدام به تأسیس خانه پسران ایمسباتلر28 در هامبورگ کرد؛ مکانی که خودش سخت و منظم در آن کار میکرد.

اگرچه گاهی زندگی بر او سخت گرفت، مانند موقعی که سه فرزند پسر خود را در عنفوان جوانی از دست داد، اما همسر وفادارش ماری و دختران و دامادهایش پروفسور دکتر آلفرد وگنر و مهندس پال نیپینگ (Paul Knipping) خوشبختی را به او باز گرداندند.

هنگامی که گروهی از دانشجویان روسی به آلمان پناهنده شدند کوپن برای آنها خانهای در هامبورگ فراهم کرد و بعدها به برخی از آنها کمک کرد تا به آمریکا بروند. این اعمال بیغرضانه مستلزم فداکاری زیادی بود، بهویژه که کوپن امکانات محدودی در اختیار داشت.

او انسانی ریزجثه و موقّر و دانشمندی محجوب، فروتن و فوقالعاده صادق بود. یک نمونه از صداقت او اصرارش بر سفر از هایدلبرگ به دانشگاه لایپزیک برای برگزاری امتحان نهایی دوره دکتری بود تا بدین شیوه از بیطرفی برگزارکنندگان امتحان که آشنای او بودند مطمئن شود، زیرا احتمال میداد در دانشگاه هایدلبرگ به خاطر او ارفاقهایی قائل شوند.

کوپن همچنین از حق موروثیاش در استفاده از عنوان آلمانی نشانگر اشرافیت یعنی واژه فون29 پیش از نام خانوادگی خود پرهیز میکرد. وی فخرفروش نبود و به ندرت از افتخاراتش سخن میگفت. او ترجیح میداد با واگنهای درجه 3 راهآهن سفر کند. آرمان شخصی کوپن «بدون شتاب و بدون سکون» بود و پایبندیاش به این شعار از اندوه و استحکام کارها و آثار منتشرشدهاش مشهود است.

پروفسور ولادیمیر پیتر کوپن که از دانشمندان برجسته عصر خود بود، کمک کرد تا راه برای متخصصان علمی قرن بیستم هموار شود (Britannica, 1993: 954).

 

 تلاشگرایی و مسئولیتپذیری حرفهای

کوپن پس از اتمام تحصیلات و در پی وقوع جنگ بین فرانسه و آلمان (71 ـ 1870) به ارتش پیوست و در واحد پزشکی ـ امدادرسانی خدمت کرد. او بعد از جنگ به سنت پترزبورگ بازگشت و پس از مدت محدودی معلمی در مدرسه، در سال 1872 بهعنوان دستیار هاینریش ویلد (Heinrich Wild) مدیر دیدهبانی مرکزی سنت پترزبورگ مشغول بهکار شد (ویلد در سال 1867 به جای کامتز به مدیریت دیدهبانی منصوب شد). در این محل، کوپن به تهیه نقشههای جدید سینوپتیک کمک کرد. این نقشهها که پایه اصلی و مهم هواشناسی نوین محسوب میشود. با استفاده از مقادیر عناصر هواشناختی ترسیم میشد که حاصل دیدهبانی همزمان در ایستگاههای دور از هم بود. در این دوره، کوپن میانگین سالانه دادههای هواشناسی 100 نقطه مختلف مربوط به بازه زمانی 1871 ـ 1820 را محاسبه و بدین ترتیب یکی از نخستین پیشرفتهای اقلیمپژوهی را به نام خود ثبت کرد (Lewis, 1996: 938).

کوپن در سال 1873 در نخستین همایش بینالمللی هواشناختی در وین شرکت کرد و این همایش، سرآغازی برای دوستـی و همکاری مادامالعمر با جولیوس هان (Julius Ferdinand Hann)، هواشناس سرشناس اتریشی شد (Koertge, 2008: 15).

بین سالهای 1872 تا 1874 وی دوازده مقاله درباره اقلیمشناسی منتشر کرد که در نشریات زیر به چاپ رسید

 (Lewis, 1996: 938):

Zeitschrift der Österreischen meteorologischen Gezellschaft

(journal of Eastern Reich meteorological society)

Reportorium für Meteorologie (Wild's compendium of meteorology)

دوازدهمین مقاله وی «وابستگی ویژگیهای اقلیمشناختی به جریان باد»30 نام داشت که در سالهای 1874 منتشر شد. این مقاله مهارت فوقالعاده وی را در مطالعه دادههای متنوع با شیوه بدیع همدید نشان داد. شناسایی ارتباط باد با پراکنش فشار، که در اواسط سده 18 کشف شد، به کوپن اجازه داد تا دادهها را از نظر حرکتشناسی31 طبقهبندی کند (جریان مستقیم، سیکلونی و آنتی سیکلونی). واکنش جامعه دانشی آلمان نسبت به این مقاله مثبت بود، به گونهای که گئورگ نومایر (George Neumayer)، ولادیمیر را در حالیکه در آستانه 30 سالگی بود به دیدهبانی دریانوردی آلمان (دویچه سی وارته)32 در شهر هامبورگ33 فرا خواند و او مدت 44 سال و سه ماه (1919 ـ 1875) در آن مکان ماند. ولادیمیر در ابتدا موظف شد بهعنوان مسئول بخش تازهتأسیس تلگرافی وضعیت هوا درباره سامانههای هشدار طوفان و هواشناسی دریایی محدوده شمال غربی آلمان و نواحی دریایی مجاور آن به امور عملیاتی بپردازد، اما سرانجام بعد از چهار سال توانست به پژوهشهای بنیادین و نظری بپردازد که سخت شیفته آنها بود
(
Lewis, 1996: 939).

 گئورک نومایر موقعیت جدید، امکاناتی را فراهم ساخت تا کوپن ضمن مطالعه نظاممند (سیستماتیک) اقلیم با استفاده از بالون، آزمایشهایی درباره کسب دادهها از لایههای فوقانی جو به عمل آورد (شکل 7). فعالیتهای علمی و تحقیقی او سبب شد تا در سال 1879 عنوان «هواشناس» را کسب کند (Koertge, 2008: 153). ولادیمیر کوپن در سال 1880 با استفاده از نقشههای سینوپتیک، مطالعات اولیهای را درباره مسیرهای سیکلونی عرضهای میانه آغاز کرد. چون تعیین مسیرهای طوفانی مستلزم رهگیری حرکت مراکز کمفشار بود، نقشههای سینوپتیک فشار بارومتریک، دادههای لازم را ارائه میکرد (Schneider, 1996: 131; Barry, 2001: 465)

 نتیجه این مطالعات در اثر مشترک سی وارته و موسسه هواشناسی دانمارک34 در مورد نقشههای سینوپتیک هوای روزانه بر فراز اقیانوس اطلس شمالی منتشر شد (بخشهای 1 تا 5، سپتامبر 1883 تا نوامبر 1884). کوپن در این مجموعه نشان داد که مقدار و مسیر حرکت طوفانها به شرایط پیرامونی وابسته است، به طوری که حرکت سیکلونها تقریباً بهطور کامل با آنتیسیکلونها ارتباط دارد. کوپن نوع خاصی از شرایط جوی را شناسایی کرد که شامل یک آنتیسیکلون تقریباً ایستا و یک سیکلون سیار در امتداد مرزهای آن بود (Smithsonian institution, 2006: 208)

 

گزارش هوایی سی وارته

کوپن در همین دوره زمانی چند مطالعه مفصل موردی درخصوص طوفانهای شدید عروجی و تورنادو35ها (سالهای 1879، 1882، 1886 و 1896) کرد. شکل 2 نمایی از طوفان را نشان میدهد که ولادیمیر کوپن ترسیم کرده است. در همین شکل، نقشه تورنادوهای مطالعه شده وگنر و کوپن نیز دیده میشود (Dotzeck, 2007: 8&28).

کوپن در سال 1884 گام جسورانهای برداشت و با همراهی جولیوس هان، نشریه دانشی Meteorologische Zeitschrift را منتشر کرد و در طی نیم سده همکاری کوشید تا جایگاه آن را بهعنوان نشریه ادواری پیشرو در جهان حفظ کند (Koertge, 2008: 152). او نخستین نسخه نقشه مناطق اقلیمی خود را در آن نشریه به چاپ رساند. این نقشه شامل پنج کمربند دمایی مبتنی بر تفاوتهای فصلی درجه حرارت بود که از عرضهای جغرافیایی حارهای تا قطب را تحت پوشش داشت. هر کمربند به وسیله تعداد ماههای دارای دماهای بالاتر یا پایینتر از متوسط مقادیر خاص تشخیص داده میشد. این کار به طراحی مشهورترین سامانه طبقهبندی آب و هوایی انجامید (Koertge, 2008: 153).

طوفان از نظر کوپن

در سال 1887 کوپن با جولیوس هان همکار شد تا در زمینه تهیه اطلس هواشناختی36 به وی کمک کند و در اوایل سال 1888 کوپن در هامبورگ به نومایر و هوگو هیلدبراندوسون (Hugo Hildebrandson)، اعضای گروه تهیهکننده اطلس ابرها37 پیوست. اعضای گروه پس از اتمام و انتشار کار در سال 1890 اذعان داشتند که تشریح رضایتبخش انواع شکلهای ابر، آن هم با استفاده از واژگان، کاری پرمشقت و سخت بود (Koertge, 2008: 154; Khristoforvich, 1970: 270).

چرثقیل کنترل کایت

 

کوپن در سال 1892 سردبیر نشریه Annalen der Hydrographie und Maritimen Meteorologie شد. در سال 1898 وی نخستین فردی بود که با کایت اقدام به دیدهبانی در ساحل هامبورگ آلمان کرد. کوپن این وسیله را ابزار مهمی برای شناسایی سهبعدی هوا میدانست و معتقد بود پیشرفت دانش هواشناسی در گرو چنین وسایلی است. در سال 1903 در گروسبورستل در نزدیکی هامبورگ، یک ایستگاه هوای فوقانی مستقر کرد و بدین ترتیب، پدر بررسیهای فوقانی در آلمان شد. او در کهنسالی موفق شد هواشناسی هوانوردی را تأسیس و از آن برای پرواز هواپیماهای تجاری در عرض اقیانوس اطلس استفاده کند (Mather, 1996: 25).

کوپن در سال 1905 در پنجمین همایش کمیسیون بینالمللی هوانوردی علمی شرکت کرد و در سخنرانی خود اظهار داشت که شاخه نوین پژوهش هوای فوقانی به نام احتیاج دارد و پیشنهاد کرد آن شاخه از هواشناسی که برای مطالعه فیزیکی اتمسفر آزاد از وسایل هوانوردی استفاده میکند، جوّشناسی38 یا آئرولوژی نامیده شود (Khristoforvich, 1970: 270). البته واژه آئرولوژی قدیمی بود. در سال 1642 دومنیکو پانارولا (Domenico Panarolo) کتابی با عنوان «آئرولوژی یا مباحثهای در مورد هوا، رسالهای سودمند برای سلامتی» در رم منتشر کرد. ولی ولادیمیر کوپن آن را با معنای امروزین بهکار برد. این اصطلاح به سرعت در میان دانشمندان رایج شد (Hoinka, 1997: 293).

کوپن بعد از مدتها مطالعه و بررسی شیوه دیدهبانی در ایستگاههای هواشناسی مقالهای با عنوان «در معرض گذاری همشکل دماسنج در ایستگاههای دماسنجی برای تعیین دمای هوا و رطوبت جوی»39 نوشت. او در این مقاله ضمن انتقاد از شیوه در معرضگذاری دماسنجها در ایستگاههای هواشناسی، طرحهای جدیدی را بر مبنای مکان جغرافیایی ایستگاههای هواشناسی ارائه داد تا خطاهای ناشی از روشهای دیدهبانی را رفع کند. او همچنین دما رطوبتنگاری40 را ابداع کرد که استوانه کاغذی آن به شکل قائم درون دستگاه قرار میگرفت
(
Köppen, 1915: 390). (شکلهای 3 و 4).

 

رطوبت نگار کوپن  
پناهگاه پوشش دار  

 

ولادیمیر کوپن در سال 1927 با همکاری رودولف گایگر41Rudolf Oskar Robert Williams Geiger)) تألیف کتاب مرجع اقلیمشناسی42 را آغاز کرد. طراحی اولیه بر این مبنا بود که اثر مزبور با همکاری 35 اقلیمشناس از ملیتهای مختلف و به سردبیری کوپن و گایگر در 5 مجلد بزرگ و 26 بخش تدوین شود. سه جلد مجموعه را کوپن منتشر کرد و با مرگ وی، متأسفانه کار متوقف شد و مجموعه هیچگاه کامل نشد (Tannehill, 1938: 283). ولادیمیر کوپن در سال 1931 کتابی با عنوان کلیات دانش آب و هوا43 منتشر کرد (Allaby, 2007: 619).

طول عمر علمی کوپن بهعنوان یک دانشمند فعال از طولانیترین نمونههای ثبت شده در جهان است. وی نخستین اثر خود را در 22 سالگی (1868) و آخرین اثرش را در سن 94 سالگی و مدتی قبل از درگذشتش در 1940 منتشر ساخت (Koertge, 2008: 152). کل آثار کوپن بالغ بر 526 مورد است که 363 اثر دانشی در فاصله زمانی 1868 تا 1919 (حدود 7 اثر در هر سال) و 163 اثر در بازه زمانی بین 1920 تا 1940 (حدود 8 اثر در هر سال) منتشر شده است (Lewis, 1996: 951).

کوپن علاوه بر عضویت رسمی و افتخاری در بسیاری از مجامع و انجمنها در داخل و خارج آلمان، جوایز متعددی دریافت کرد، از جمله:

  دکترای افتخاری از دانشگاه تارتو44 استونی، سال 1908؛

  نیل به مقام شوالیه از سوی پادشاه سوئد، سال 1909؛

  دریافت مدال هان45 از انجمن هواشناسی اتریش، سال 1916؛

  دریافت مدال نومایر46، سال 1921؛

  عضویت در فرهنگستان علوم آلمان از سال 1922؛

  دریافت صلیب آهنین47 درجه 2 و صلیب هانزیتن48 برای خدمات برجسته هواشناختی، سال 1917؛

  از دیگر افتخارات کوپن مصوبه دانشکده اقلیم دانشگاه هامبورگ برای اهدای جایزه ولادیمیر پیتر کوپن است. این جایزه که به پاس نقش ارزشمند کوپن در اعتلای اقلیم و هواشناسی در نظر گرفته شده است هر ساله به رسالهها و پژوهشهای ارزشمند در قلمرو علوم جوّی اهدا میشود. نخستین برنده این جایزه خانم دکتر هویی وان (Hui Wan) از مؤسسه هواشناسی ماکس پلانک49 بود که در روز 7 جولای 2009 جایزه نقدی 5000 یورویی را به مناسبت تدوین رساله عالی دکتری در زمینه مدلسازی عددی هوا و اقلیم دریافت کرد (Kreis, 2009: 1).

 

 

پی نوشت ها

1. Plate tectonic
2. Paleoclimatology
3. Cyclone
4. St Petersburg
5. Mecklenburg
6. Kharkov
7. Alushta
8. Ethnographer
9. Bibliography
10. Academician
11. Karabakh
12. Autobiography

13. نام فامیلی وی کرپن (Kerpen-Kuŕpen) تلفظ می شود (Linacre,1997:352)، اما از آنجا که در ادبیات اقلیم شناختی کشور تلفظ نام وی کوپن ضبط و رایج شده، از این رو در مقاله حاضر از عنوان اخیر استفاده شده است.

14. Graz
15. Simferopol 
16. Origin of  Species
17. Phenology رابطه بین آبوهوا و تغییرات حاصله در پدیدههای زیستشناختی                                                      
18. St Petersburg central observatory
19. Heidelberg
20. Leipzig
21. Wärme und pflanzenwachstum
22. German Naval Observatory (Deutsche See Warte)
23. Hamburg
24. Groβborstel
25. Nestor of  meteorology
26. Internationalist    
27. Espranto
این زبان با انگیزه کاربرد جهانی و تسهیل ارتباط های بین جوامع انسانی در اواخر قرن نوزدهم توسط ludovic zamenhof دکتر لودویک زامنهوف لهستانی ابداع شد
28. Eimsbutteler boys home
29. Von
30. Uber die Abhangigkeit des Klimatischen Characters der Winde von Ihrem Ursprung (Dependence of climatological characteristics of the wind`strajectory) reportorium fur meteorology
31. Kinematics    
32. German Naval Observatory (Deutsche See Warte)
33. Hamburg
34. Danish meteorological institute
35. Tornado
36.  Atlas der Meteorologie
37. Wolken atlas
38. Aerology    
39. Uniform Thermometer Exposure at Meteorological Stations for Determinig Air Temperature and Atmospheric Humidity
40.Thermohygrograph
41. Rudolf oskar robert williams Geiger
رودولف گایگر، هواشناس برجسته آلمانی بود که نقش بارزی در بنیان گذاری اقلیم شناسی خرد یا میکروکلیماتولوژی microclimatology داشت.وی در این زمینه به تهیه مرجع ارزشمندی با عنوان آب و هوای نزدیک زمین (the climate near the ground) پرداخت. گایگر همچنین به طبقه بندی اقلیمی توجه ویژه ای داشت و به همین دلیل به کوپن پیوست و پس از مرگ او نیز به گسترش طبقه بندی کوپن ادامه داد.
42. Handbook of  Climatology
43. Grundriss der Klimakunde
44. Tartu
45. Hann
46. neumayer
47. Iron cross
48. Hanseaten

49. Max Planck

٭ فهرست منابع در دفتر مجله موجود است.

منابع

1. Allaby,Michael. (2007) Encyclopedia of weather and climate , Facts on file , NY
2. Barry,Roger,Graham. Carlton,andrew,M. (2001) Synoptic and dynamic climatology , Routledge
3. Clive,Peter. (1997) Schubert and his world : A biographical dictionary , Oxford University Press
4. Dotzek,Nikolai. (2007) Konvektive extremereignisse phänomene / Entwicklung und klimatologie , Blockvorlesung,FU Berlin
5. Hirsch,Fransince. (2005) Empire of nations : Ethnographic knowledge and the making of the Soviet Union culture and society after socialism , Cornell University Press
6. Hoinka,Klaus,P. (1997) The propause : Discovery , definition and demarcation , Meteorol.Zeitschrift, N.F. 6 Dezember , Gebrüder Borntraeger , berlin pp. 281 – 303
7. Joke,paul,Pearl. (1926) Köppen Heft , Deutschen seewarte , GR
8. Khristoforvich Kargian, Aleksandre,. (1970) Meteorology : A historical survey , University of California
9. Koertge,Noretta. (2008) New dictionary of scientific biography , Vol 5 , Charles Scribner`s son , NY
10. Köppen,Wladimir. (1915) Uniform thermometer exposure at meteorological stations for determining air temperature and atmosphere humidity , Monthly Weather Review , August , pp. 389 – 395
11. Kreis,Ute. ( 2009) Hui Wan receives Wladimir Peter Köppen prize , www.mpimet.mpg.de
12. Lewis,J,M. (1996) Winds over the world sea : Maury and Koppen , Bulletin of the American Meteorology Society , Vol 77 , No 5 ,May , pp. 935 – 952
13. Linacre,Edward. Gearts,Bart. (1997) Climate and weather explained , Routledge
14. Mather,John,Russel. Sanderon,Marie. (1996) The genius of C. Warren Thornthwaite : Climatologist – Geographer, University of Oklahoma
15. McCoy,Roger,M. (2006) Ending in ice: The revolutionary idea and tragic expedition of Alfred Wegener , Oxford University Press
16. Miller,Robert,F. (1992) Are two german better than one? Russio – German relations : Past , present and future , Europian studies journal , Vol X , No 1-2 , pp. 225 – 244
17. Oliver,John,E. (2005) Encyclopedia of world climatology , Springer
18. Schneider,Stephen,Henry. (1996) Historia scientiarum : International journal of the history of science , encyclopedia of climate and weather , University of Michigan
19. Tannehill,I,R. (1938) Notes and reviews , Monthly Weather Review , September , p. 283
20. Vlahakis,George.(2006) Imperialism and science : Social impact and interaction science and society ,ABC- CLIO , US
21. Vucinich,Alexander. (1963) Science in Russian culture : A history to 1860 , Stanford University Press
22. Wegener-Köppen,Else. (1955) Wladimir Köppen : Ein Gelehrtenleben (a scholarly life) , Wisenschaftliche ,Verlagsges
23. Whithelaw,Alexander. (1846) The popular encyclopedia or conservations lexicon , Oxford University Press
24. --------------------------  (1993) Britannica encyclopedia , The following  Vols : vol 5
25. --------------------------  (2006) Smithsonian institution , Annual report of the board of regent of Smithsonian institution

۲۶۴۷
کلیدواژه (keyword): ولادیمیر پیتر فون کوپن,دانشمندی بدون شتاب، بدون سکون,اقلیم شناسی,فلسفه جغرافیا,جغرافی دان روسی,فرهاد شهداد
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید