تو...
تو کیستی؟
پرسیدم این سوال را از خودم ولی بی جواب ماند
تو x هستی ىر ىل یک معاىله
تو یک رازی.... یک معمای بی پاسخ.....
تو را نمی شود پیدا کرد ولی می شود با زبان بی زبانی تو را شرح داد....
تو را می شود همانند قصه گفت.... همانند شعر خواند....
تو تداعی زیباترین خاطره ی زندگی منی
تو شنیدنی ترین لالایی شبانه ی منی
تو مرا از دریای غم ها نجات می دهی و در اسمان خیال رها می کنی...
تو به من دو بال عشق و ازادی می دهی و پرواز را به من می اموزی...
تو مهتاب شب های تاریکم می شوی و باران روزهای ابری ام...
تو تنهایی ولی نمی گذاری من تنها بمانم....
تو کسی را نداری ولی همه کس من می شوی....
تو پاکی خالص و دست نیافتنی
زیبا و بی ریا و دوست داشتنی
تو تا ابد کنار من می مانی
و مرا دوست داری
و من چه قدر عاشقانه می پرستمت...