یکی از مهمترین فایدههای مطالعه تاریخ، تقویت حس ملی و مذهبی و به طور کلی هویت ملی است. فصلنامه «رشد آموزش تاریخ» در مقالهای این موضوع را بررسی کرده است
در ابتدای مقاله در تعریف هویت ملی میخوانیم: «هویت ملی، هم عامل هم بستگی و شکل گیری روح جمعی در یک ملت و هم وجه مشخصه آن در میان ملل دیگر است. در واقع قوام و دوام زندگی توام با عزت و آزادی هر ملت، به هویت کلی آن در معنای عام و گسترده بستگی دارد. باید توجه داشت که هویت ملی موضوعی انفرادی، شخصیتی و روانی نیست، بلکه پدیدهای جمعی است که به بنیادهای فرهنگی، تاریخی و اعتقادی ملت مربوط میشود. عامل شاکله هویت ملی هر ملت ممکن است مجموعهای از عوامل افسانهای، اساطیری یا تاریخی باشد. هر ملت سرگذشت مخصوص به خود را دارد که آن را از ملل دیگر مشخص میکند. به علاوه دارای قهرمانان، هم اساطیری و هم واقعی است که مانند جواهری در دل تاریخ آن ملت میدرخشند و تمدن آن را سرزنده و پویا نگه میدارند. در عین حال هویت ملی صرفاً جنبه طبیعی ندارد، بلکه امری مصنوعی است که در گذر زمان به وسیله روایتگری ساخته و پرداخته میشود و سپس به صورت خاطره جمعی در میآید و بعد از آن تثبیت میشود.»
در ادامه آمده است: «تاریخ به طور خاص نقش حساسی در شکل دادن به هویت ملی هر ملت دارد. ریشههای هویت یک ملت در تاریخ آن است و حمیّت ملی مانند ساقهای است که همه اجزای فرهنگی ملت براساس آن وحدت مییابند. تاریخ نشان میدهد که چگونه سرگذشتی مشترک برای همه ما وجود داشته و چرا سرنوشتی واحد برای همه ما در پیش است. کشورهایی که به اهمیت آشنایی مردم با تاریخ سرزمین خویش به منظور دلبستگی آنها برای پاسداری از آزادی، استقلال و یکپارچگی میهن دارند، میکوشند تا با روانترین نوشتهها، به همراه طرحها و نقاشیهای پرجاذبه، تهیه فیلمهای تاریخی، ساختن عروسکها، برپایی مجسمه قهرمانان تاریخی و... از کودکی عشق به میهن و آمادگی برای پاسداری از سرافرازی آن را در میان جامعه زنده بدارند و به آن توان ببخشند.»
نویسنده مقاله در ادامه تاکید کرده است: «سابقه تمدن در ایران از قدمت بسیار برخوردار است. هویت ملی ایرانی در دوره ساسانی شکل گرفته است. ساسانیان مفهوم ایران را در سرزمین کنونی تثبیت کردند. آنها که سلسله اشکانی را بیگانه میدانستند، سعی داشتند آثار و نمودهای فرهنگی و تمدنی اشکانی را از بین ببرند. در دوره ساسانی نهادهای سیاست و مذهب به هم گره خوردند و قدرت ایران بسیار زیاد شد. از زمان باستان «ایران» در مقابل «انیران» هویت ملی ایرانی را تشکیل میداد. ایرانیان با تکیه بر هویت ملی خود بوده که توانستهاند در طول سالیان دراز در مقابل هجوم اقوام غیرایرانی مثل یونانیان، اعراب، ترکان، مغولان و... ایستادگی کنند. نه تنها تسلیم نشوند بلکه برعکس آنها را در تمدن خود ذوب ساختهاند.»
نویسنده مقاله در انتها چنین نتیجه گیری کرده است: «همانطور که شناسنامه هر شخص هویت فردی او را نشان میدهد، هویت ملی نیز با مطالعه تاریخ به دست میآید. یکی از دستاوردهای ارزنده مطالعه تاریخ، تقویت حس ملی و مذهبی است. تقویت حس ملی و مذهبی برای همه خصوصاً نسل جوان که در حال تکوين شخصیت فردی و اجتماعی خود است بسیار فایده دارد. با مطالعه تاریخ، هر شخص به هویت ملی و مذهبی خود پی میبرد و میفهمد که موقعیت و وضعیت کنونی وی، مرهون تلاش افراد و بازیگرانی است که در صحنه تاریخ نقش خود را ایفا کردهاند. حالا نوبت اوست که باید بازیگر این صحنه باشد، پس چه بهتر که در ایفای نقش خود بهترین باشد.»
متن کامل این مقاله به قلم علی درزند، در فصلنامه رشد آموزش تاریخ، شماره 61، زمستان 1394 منتشر شده است.
کلیدواژهها: هویت دینی و ملی، درس تاریخ، بحران هویت