عکس رهبر جدید
۰
سبد خرید شما خالی است.

۶ میلیون تن غذا برای ۸۰ میلیون نفر

۶ میلیون تن غذا برای ۸۰ میلیون نفر
بیایید کمی فکر کنیم!

کمی فکر کنیم

زمانی که من دانشآموز پایههای اول و دوم ابتدایی بودم، غذای «زرشکپلو با مرغ» یک وعده اعیانی به حساب میآمد. کمتر خانوادهای بود که در یک ماه یک وعده در غذای خود از مرغ استفاده کند. یادم میآید که گوشت هم زیاد خریداری و استفاده نمیشد. اگر کسی از قصابی گوشت میخرید، در حد چند صد گرم بود؛ یعنی به یک کیلوگرم نمیرسید.

در زمان نوجوانیام، اوضاع عمومی مردم روزبهروز بهتر میشد. این تغییر وضعیت در غذا، میوه، لباس، ماشین، لوازم خانگی مثل تلویزیون و ... مردم کاملاً محسوس بود. روحیه مصرفگرایی بیشتر و بیشتر شد و شرایط کلی خانوادهها نیز بهتر از گذشته شد. تا قبل از آن یادم نمیآید که کسی در عروسی شام بدهد. در بیشتر کارتهای دعوت عروسی نوشته میشد: به صرف شربت و شیرینی؛ یعنی از شام خبری نبود. البته توجه کنید که همیشه افرادی بودهاند که از این قاعده مستثنا باشند. من وضعیت اکثر مردم و قشر متوسط را شرح میدهم.

به هر حال، کمکم همانطور که وضعیت معیشت متوسط مردم بهتر میشد، آثار و تبعاتش در عزاداریها و عروسیها هم نمایان است. حالا دیگر اکثر عروسیها به شام ختم میشد؛ آن هم از جنس چلوکباب یا زرشکپلو با مرغ! هرچه وضع مردم بهتر میشد، تنوع غذاها در همین مراسم نیز بیشتر میشد. جوجهکباب و چند نوع غذا و مخلفات روزبهروز بیشتر میشد. و با بهتر شدن وضعیت معیشتی، انتظارات و توقعات مردم نیز روزبهروز بیشتر میشد و حالا هفتهای نیست که مردم در وعدههای غذایی خود از مرغ استفاده نکنند.

بيایید کمی فکر کنیم که در حال حاضر مصرف مرغ در کشور ما چقدر است. چه مقدار گوشت مرغ در یک سال نیاز داریم؟ این مقدار مرغ چگونه تولید میشود؟ چگونه این مرغها پس از تولید توزیع میشوند؟

 

محاسبه کنیم

فرض کنید یک خانواده 4 نفره در هر هفته 2 مرغ مصرف کند. هر مرغ در حدود 3 کیلوگرم وزن دارد. بنابراین:

             کیلوگرم   6=3×2

         کیلوگرم   5/1=4÷6

(سرانه هر نفر در هفته)          

     کیلوگرم   78=52×5/1

(سرانه هر نفر در سال)

یعنی بهطور متوسط هر نفر در هر سال حدود 78 کیلوگرم مرغ مصرف میکند. مقدار مرغ مصرفی سالانه برای جمعیت کشور 80 میلیونی ایران میشود:

    (کیلوگرم)    6,240,000,000=78×80,000,000

(تن)       6,240,000=1000÷6,240,000,000

یعنی حدود 6 میلیون تن مصرف سالانه مرغ کشور میشود. با فرض اینکه هر مرغ حدود 3 کیلوگرم باشد خواهیم داشت:

2,080,000,000=3÷6,240,000,000

(تعداد مرغهای موردنیاز برای یک سال کشور)

در واقع حدود یک میلیارد مرغ نیاز داریم. برای تولید یک مرغ در مرغداری حدود 45 روز زمان لازم است تا یک جوجه به مرغ 3 کیلوگرمی تبدیل شود. 45 روز یعنی 5/1 ماه، پس:

(دوره)  8=5/1÷12

به عبارت دیگر، اگر یک مرغداری در کل سال بهطور تماموقت هر 45 روز جوجهریزی کند، میتواند 8 بار مرغ 3 کیلوگرمی در یک سال تولید کند؛ پس:

260,000,000=8÷2,080,000,000

یعنی در هر دوره باید 260 میلیون مرغ در مرغداریها تولید شود و تمام مرغداریها در کل سال فعال باشند و 8 دوره تولید مرغ داشته باشند. یک سالن مرغداری با ظرفیت پرورش 20,000 قطعه مرغ به یک هکتار زمین (10هزار مترمربع) نیاز دارد. به این ترتیب برای تولید این تعداد مرغ به چند سالن مرغداری با این ابعاد نیاز داریم؟

13000=20,000÷260,000,000

(تعداد مرغداری موردنیاز) 

توجه داشته باشید که این مرغداری با 20,000 قطعه، مرغداری کوچکی نیست و تعداد 13000 سالن مرغداری برای تأمین این تعداد مرغ نیز کم نیست.

در این محاسبات، صرفاً به تعداد مرغهای موردنیاز و سالنهای مرغداری پرداختهایم. اما برای پرورش این تعداد مرغ به مرغداریهای بزرگ برای تولید جوجه نیاز است تا تحویل پرورش مرغ شود. تولید جوجه نیز به جوجهکشی و مرغهای تخمگذار نیاز دارد. پس هم مرغهایی که جوجه را تولید میکنند و هم جوجههایی که در مدت 45 روز به یک مرغ 3 کیلوگرمی تبدیل میشوند، به دانه و غذا احتیاج دارند. موضوع تأمین غذا و دان این تعداد مرغ و جوجه بسیار مهم است. آیا کشاورزی ما قادر است غذای این تعداد مرغ را تأمین کند؟ غیر از کشاورزی، این مرغها از راههای دیگر نیز تغذیه میشوند. همچنین به نگهداری، واکسن، ویتامین، داروهای تقویتی و... نیاز دارند. به هر حال تولید و پرورش مرغ کارسادهای نیست و به عوامل بسیار زیادی بستگی دارد که هر کدام را به همین ترتیب میتوانیم محاسبه و برآورد کنیم.

 

بیشتر فکر کنیم

اگر در زنجیره تولید و پرورش مرغ اتفاقی بیفتد، باعث میشود که تولید مرغ دچار وقفه شود. برای مثال، اگر به اندازه کافی جوجه یکروزه برای پرورش وجود نداشته باشد، یا دان مرغ در بازار کم باشد یا گران شود، یا در واردات نهادهای دامی (مواد مورد نیاز برای تولید دان مرغ و ...) اختلال به وجود آید، همه اینها باعث میشوند مرغ در بازار کمیاب شود و قیمت آن بهطور طبیعی بالا برود.

همچنین باید به نحوه توزیع نیز دقت داشت. گرفتن مرغ زنده از مرغداری، تحویل به کشتارگاه، آماده کردن مرغ پس از کشته شدن و در اختیار توزیعکنندگان قرار دادن و رساندن به مغازههای مرغفروشی و آماده کردن برای مصرف، یک شبکه بزرگ توزیع را میطلبد. اگر در این زمینه نیز اشکالاتی وجود داشته باشد، باعث میشود که مرغ تولید شده به قیمت مناسب به دست مصرفکننده نرسد.

حالا از یک زاویه دیگر نگاه کنیم. این خبر مربوط به سال 1398 است: «رئیس سازمان دامپزشکی کشور اظهار داشت، سرانه مصرف مرغ در ایران دو برابر میانگین جهانی است.» (خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، 2 تیر 1399، کد خبر: 83829734) این جمله تأیید مقدمه این مطلب است که ما بعد از انقلاب اسلامی وضعیت عمومی بهتری داریم. با وجود این وضعیت که در شرایط تحریم و انواع فشارهای اقتصادی در 43 سال گذشته بر کشور وارد شده است، میانگین مصرفمان هنوز دو برابر جهان است. آیا واقعاً این مقدار مصرف مرغ که  درست است؟ آیا ما بیش از حد مورد نیاز مصرف نمیکنیم؟

 

آیا این مقدار مصرف مرغ عوارض ندارد؟

خوب است که در این موارد بیشتر فکر کنیم. اگر گاهی در اخبار میبینیم و میشنویم که مردم برای دریافت مرغ در صف ایستادهاند و یا تولید مرغ با مشکل مواجه شده است، این مطالب را به خاطر بیاورید، بررسی کنید و با محاسبات ساده سعی کنید ریشه مشکلات را بهتر متوجه شوید. به ابعاد و بزرگی موضوع احاطه و تسلط بیشتری داشته باشید. با خواندن این مطلب روش کار را یاد بگیرید و در موارد مشابه نیز به کار ببرید.

۲۷۷
کلیدواژه (keyword): رشد برهان متوسطه اول، ریاضی و کاربرد،
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید