یادداشت سردبیر مجله «رشد آموزش ابتدایی» به قلم استاد دکتر علیاکبر شعارینژاد
یادداشت سردبیر این شماره از مجله رشد آموزش ابتدایی (شماره 8 پیدرپی 125) را بهجای سردبیر، معلمی بزرگ به رشته تحریر درآورده است که اکنون در هشتادوششمین بهار زندگی و شصت و پنجمین سال معلمیاش بهسر میبرد.
دکتر علیاکبر شعارینژاد استاد برجستهی دانشگاه علامه طباطبایی، که دهها اثر علمی و اثرگذار از ایشان در حوزهی روانشناسی تربیتی و تعلیم و تربیت منتشر شده است.
با سپاس از این استاد گرامی، یادداشتی که به مناسبت هفته بزرگداشت مقام معلم تنظیم شده است را تقدیم حضورتان میکنیم.
«معلم، زندگی مردم را تغییر میدهد. شاید معلمی تنها حرفهای است که زمان و مکان مشخصی ندارد. معلمی، شغلی است که همهی جهانیان مخاطب آن است.
پس پرداختن به معلم و معلمی، در واقع پرداختن به همگان و همهی امور زندگی است. معلم زمانی خوشحال است یا احساس خوشحالی میکند که در تغییر مثبت رفتار کودکان و نوجوانان و مآلاً خانوادهها موفق شود؛ که جز این هدفی ندارد.
معلم شایسته هر روز، نه بلکه هر لحظه را روز خویشتن یا فرصت تغییر رفتار میداند. بنابراین، هر روز «روز معلم» است. این معلم طبعاً انتظار یک شاخهی گل یا یک هدیهی مادی را ندارد و حتی آن را دون شأن خود میداند و بلکه انتظار دارد:
1. ارزش اجتماعی- انسانی کار او را بدانند و دریابند و عملاً این درک خود را به او نشان دهند.
2. او را در فعالیتهای آموزشی؛
- یاری کنند.
- پیوسته از نظر علمی تقویت کنند.
- شرایط یادگیری و آموزش را برایش مساعد گردانند.
- خانوادهها صادقانه و صمیمانه با او همکاری و همیاری کنند؛
که در غیر این صورت، او از موفقیت محروم خواهد شد.
3. شرایط یا امکانهای تکنولوژی آموزشی روز را برای او فراهم کنند.
4. شرایط رفاهی مناسب را برای معلم فراهم کنند، چون معلم هم انسان است و باید زندگی کند؛ زندگی سالم و برخوردار از تغذیهی سالم، مسکن سالم، خانوادهی سالم، تحرک سالم و تفریح سالم.
5. در هرگونه تصمیمگیری آموزشی یا برنامهریزی آموزشی از او کمک بگیرند، چون تنها اوست که با واقعیتهای زندگی کودکان و نوجوانان آشناست. او میداند که اینها چه میخواهند. چون او میداند که برنامهریزی آموزشی یا کتاب درسی نوشتن تنها عبارتپردازی نیست، بلکه پاسخگویی
به نیازهای واقعی روز کودکان و نوجوانان است.
6. محیط را برای او سالم و شاد گردانند، زیرا که سلامت و شادی از نخستین شرایط یادگیری/ آموزش است. به عبارت دیگر فراموش نکنیم که مدرسه جای زندگی است و همیشه باید شاد باشد.
7. منابع یادگیری غنی و جدید در اختیارش بگذارند.
8. این واقعیت را فراموش نکنند که حرفهی معلمی و معلم، پیوسته به یادگیری و تازگی نیاز دارند. معلم شایسته، فرزند روز است، چون میداند که در غیر این صورت طبعاً به عقبافتادگی کودکان و نوجوانان و مآلاً جامعه کمک خواهد کرد.
9. مدیر مدرسهاش حتماً معلم باشد و تجربهی معلمی، بهخصوص در دورهی ابتدایی، داشته باشد.
10. اگر قرار است روزی را به نام معلم اختصاص دهند، بهتر است به احترام و به خاطر خودش باشد و شاعری گوید:
در جنگلی انبوه به یک دو راهی رسیدم
و من راهی را برگزیدم که عدهی زیادی از آن راه نرفتهاند
این بود راز تفاوت من با دیگران.
11. معلم را صرفاً کارمند دولت تلقی نکنند و سرمایهگذاری برای او را نوعی سرمایهگذاری ملی و اجتماعی بدانند.
12. معلم، شاید تنها کسی باشد که در آنِ واحد:
* انسان است با همهی ویژگیهای یک انسان سالم
* فیلسوف است، چون میداند چه میکند و چرا؟
* عالِم است.
* هنرمند است، چون خلاقیت دارد و بدون این خلاقیت، نمیتواند پاسخگوی زمان باشد.
13. بهطور کلی، به معلم و محصل با هم و همزمان بیندیشند زیرا که آن دو تفکیکناپذیرند: در چه زمانی زندگی میکنند؟ چه انتظارهایی دارند؟ چه انتظارهایی از ایشان داریم؟ چگونه میتوان یا باید به نیازهای واقعی آن دو پاسخ گفت؟ چون میدانیم آموزش- پرورشی که پاسخگوی
این انتظارها یا نیازها نباشد طبعاً «ابتر» خواهد بود.»