منبع: فصلنامه «رشد آموزش تاریخ»
رقابتهای سخت سیاسی و اقتصادی روسیه و انگلیس در ایران دوره قاجار، چنان عرصه را بر شاهان قاجار تنگ کرده بود که آنها در معاملات سیاسی ایران به دنبال یک نیروی حائل بودند. آلمان نیرویی بود که ناصرالدینشاه به همین منظور مناسباتی را
با آنها آغاز کرد. مجله رشد آموزش تاریخ طی مقالهای به این مناسبات پرداخته است.
«صمد شاکر» دبیر تاریخ شهر تهران در ابتدای این مقاله آورده است: «در دوره ناصرالدین شاه، با گسترش روابط و مناسبات ایران با کشورهای غربی، فکر داشتن نیروی حائل گسترش یافت. تا اینکه امیرکبیر تصمیم گرفت برای تامین استادان دارالفنون، از استادان اتریشی
استفاده کند. در اجرای این سیاست، طی سفرهای سهگانه ناصرالدین شاه به اروپا، باب مذاکرات با ویهلم اول، امپراتور و بیسمارک، صدراعظم آلمان گشوده شد که از نتایج آن آغاز مناسبات سیاسی و اقتصادی و افزایش حضور مستشاران آلمانی در ایران بود.»
در ادامه این مقاله آمده است: «در عصر ناصری، با گسترش مناسبات سیاسی و ظهور یک قدرت جدید در صحنه بینالمللی، تلاش شد تا با ورود یک نیروی سوم به معادلات قدرت سیاسی ایران، از گسترش نفوذ همسایه شمالی تا حدی جلوگیری شود که نتایج آن، ورود صنایع و علوم جدید به کشور
بود. با مرگ ناصرالدینشاه و تحولات منجر به انقلاب مشروطه، این سیاست کمرنگ و فراموش شد. با آغاز جنگ بینالملل اول و پیروزیهای اولیه آلمان در این جنگ، با توجه به سابقه مثبتی که در مناسبات سیاسی ایران و آلمان وجود داشت، سیاسیون و ملیون با وجود اعلان بیطرفی
دولت مستوفی الممالک، خواهان همکاری و مناسبات نزدیکتر با آلمان شدند که نتایج آن عبارت بود از: مشارکت ایران در جنگ علیه متفقین، اشغال کشور به دست روسیه و انگلیس، انعقاد قرارداد 1915، شکست آلمان و پایان جنگ جهانی اول که به فلاکت، بدبختی و مرگ هزاران نفر از
نفوس ایران بر اثر قحطی، بیماری و فقر انجامید.»
متن کامل این مقاله در مجله رشد آموزش تاریخ شماره 46، بهار 1391 منتشر شده است.