در نشریه «رشد آموزش علوم اجتماعی»
نشریه آموزش رشد علوم اجتماعی در جدیدترین شماره خود، با
حجتالاسلام دکتر محیالدین بهرام محمدیان گفتوگویی ترتیب داده است. در این گفتوگو موضوعاتی مانند نقش کتابهای درسی در تحولات اجتماعی، کارکرد آموزش و پرورش، میزان اثرگذاری کتابهای درسی و انطباق آنها با نیازهای دانشآموزان مورد بحث قرار گرفته
است.
حجتالاسلام محمدیان، در ابتدای این گفتوگو درباره کارکردهای آموزشوپرورش گفت: «آموزشوپرورش به اعتقاد من یک سلسله کارکردهای اساسی دارد. اولین کارکرد آموزشوپرورش به اعتقاد من کارکرد ملتسازی است. آموزش و پرورش یک مجموعه انسانها را در قالب ملت سامان میدهد.
کارکرد بعدی آموزش و پرورش، علاوه بر ملتسازی، «نظامسازی» است. نظامات اجتماعی هم در ابعاد مختلف آموزش و پرورش میسازد. از نظام بهداشتی گرفته تا نظام اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی. همه اینها در آموزش و پرورش شکل میگیرند و آموزش و پرورش در طراحی و حاکم شدن
این ساختارها ایفای نقش میکنند.»
وی ادامه داد:«کارکرد سوم که به اعتقاد من کارکردی اولیه هم هست، «دولتسازی» است. دولتسازی هم در آموزش و پرورش اتفاق میافتد. آموزش و پرورش است که نسل را تربیت و باسواد میکند و مدیران آینده را تعلیم میدهد. آموزش و پرورش مناسب میتواند نظام آموزش عالی مناسب
در پی داشته باشد و از نظام آموزش عالی مناسب است که مدیران شایسته بیرون میآیند.»
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی دربارهانطباق کتابهای علوم اجتماعی با نیازهای دانشآموزان نیز گفت: «برنامه مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی که ما مشغول تجدید نظر در آن هستیم، به سطح تفکر عمومی ما نزدیک است؛ از جمله همین زندگی آقای هاشمی. هرچند که الان پدیدههای
جدیدی در زندگی اجتماعی ما رخ میدهند که در این کتابها از آنها غفلت کردهایم. از دورهراهنمایی به این طرف، ما در مطالعات اجتماعی گسستگی داریم. در بحث دانش شناخت محیط خودمان، اعم از جغرافیا، تاریخ و ... گاهی روی تعاریف بیش از حد لازم تأکید میکنیم یا رابطههای
چرایی، چگونگی را نمیتوانیم به درستی تعریف کنیم. در حالی که در مطالعات اجتماعی باید روی چگونگی و چیستی این اتفاقها و تعاملات اجتماعی تأمل داشته باشیم.
در کتابهای مطالعات اجتماعی و جامعهشناسی دوره متوسطه هر چند دانش سیاسی- اجتماعی مفیدی هست و کتابهای ما عموما مفیدند، اما کاستیهای زیادی هم وجود دارند که ما باید به آنها بپردازیم. از جمله در آنجا فعال بودن دانشآموز ما در عرصه حیات اجتماعی به نوعی انتزاعی
دیده شده است. یعنی کتابهای جامعهشناسی ما در این دوره در مورد سوم شخص غایب مطالب را نقل میکند، در حالیکه دانشآموز باید با این دانش زندگی کند. یعنی ما نمیخواهیم متخصص جامعه شناس آکادمیک تربیت کنیم، میخواهیم شخص را آماده کنیم در اجتماع زیست جمعی داشته
باشد. درحالیکه ما عمدتا به سراغ تعاریف علمی رفتهایم و فضای کتابها آکادمیک و دانشگاهی است.»
دکتر محمدیان در انتها بر استفاده از منابع خودی در تولید محتوای کتابهای علوم انسانی تاکید کرد: «اصولاً ما در حوزهدانشاجتماعی، به منابع خودی کم مراجعه میکنیم. لذا باید طراحی جدیدی در علوم انسانی داشته باشیم. ما تا کنون به انسان از زاویه نگاه اومانیستی متأثر
از دانش و علوم انسانی غربی توجه کردهایم، در حالیکه نگاه ما به انسان باید از زاویه نگاه قرآن باشد و علوم انسانی هم با همین پیش فرض شکل بگیرد.»
متن کامل مقاله نقش آموزش و پرورش در تحولات اجتماعی در شماره 51 نشریه رشد آموزش علوم اجتماعی، تابستان 1390 منتشر شده است.