گفتوگوی «رشد آموزش هنر» با فاضل نظری دربارهی تخیل هنری
فاضل نظری شاعر جوانی است که شعرهایش توجه جدی مخاطبان را برانگیخته است. او در گفتوگو با مجله رشد آموزش هنر، درباره تاثیر قوه تخیل در کار هنرمندان گفت: «در واقع تصرف در عالم خیال امکانپذیر است و قوه تخیل است که
شاعران و هنرمندان را به جهان ایدهال رهنمون میکند. اگرچه ممکن است تغییر جامعه امروز خیلی کار آسانی نباشد؛ اما در قوه تخیل شاعران رسیدن به زیباییهای حقیقی کار دشواری نیست.»
فاضل نظری شاعر «گریههای امپراتور»، درباره تعریف هنرمند گفت: «هنرمند کسی است که زیباییها را نقاشی میکند و زیباییها را عرضه میکند و برای عرضهی زیباییها هم کافی است که زیبا فکر کند و جهان ذهنیاش را زیبا کند. وقتی بتواند جهان ذهنیاش را زیبا کند، در واقع
نشانههایی از زیبایی را برای مردم ترسیم میکند و این روایت زیبایی، مردم را به سمت زیبایی هم هدایت میکند.»
نظری، تصویر ذهنی را پایه و اساس اثر هنری دانست و گفت: «تصویر ذهنی هر چهقدر متعالیتر باشد، آنچه خلق میشود متعالیتر خواهد بود. اما خلق آن تصویر ذهنی در واقع یک محصول است. ورودیهایی میخواهد؛ یعنی ذهن و دل آدمی ورودیهایی میخواهد تا بتواند آن محصول اولیه
را که تخیل است تولید کند تا بعد به محصول ثانوی برسد که اثر هنری است.»
او ادامه داد: «این که ورودیها چیست، نوع نگاه هنرمند به هستی، آن را تعیین میکند که محصول تربیت است. محصول مطالعات هنرمند است و محصول اینها، یک پایه موضوع است و پای دیگرش، جوششی بودن کار است؛ یعنی دل شاعر. تواناییهای شاعر از مسیر تمرین کردن، خطا کردن، سعی
کردن و خطاها را تکرار نکردن و فضاهای تازه را تجربه کردن حاصل میشود.»
نظری افزود: «هنرمند روزگار ما از تمرین کردن نباید بترسد. از اشتباه نوشتن و اشتباه انجام دادن نباید بترسد. آن چیزی که بد است اشتباه کردن نیست، بلکه اشتباه را تکرار کردن است و اینکه از این اشتباه درسی نگیریم.»
شاعر «اقلیت»، کشف نقطه تلاقی علاقه و استعداد دانشآموزان را از مهمترین موضوعاتی دانست که باید مورد توجه دبیران هنر قرار گیرد. او خود را در جایگاه دبیران هنر قرار داد و گفت: «من در آغاز به دانشآموزان میگفتم خودتان باشید و خودتان
را با اولین اثر هنریتان نشان دهید؛ یعنی تصوری را که از خودتان دارید، شناختی را که از خودتان دارید منشاء حرکتتان قرار دهید. وقتی آدمی خودش را نشناسد، نمیداند کجا خواهد رفت و به هرجایی هم برود چه بسا به اشتباه برسد. در گام دیگر فرصت تجربه کردن به دانشآموزان
میدادم تا بچهها بر اساس علاقه و استعدادشان حرکت کنند. بعضیها علاقه دارند و استعداد ندارند. استعداد متعالی ندارند که بتوانند خیلی جدی گام بردارند. بعضی استعداد دارند اما علاقه ندارند. پیش از هر چیز باید دست این دو عنصر را در دست هم گذاشت؛ یعنی علاقه و استعداد.
بعد باید جایی را که گره میخورند کشف کنیم.»
متن کامل این مصاحبه در شماره 25 فصلنامهی رشد آموزش هنر، بهار 1390
منتشر شده است.