در فصلنامهی رشد زبان و ادب فارسی
فصلنامهی رشد زبان و ادب فارسی با برگزاری یک میزگرد با حضور آقایان: دکتر حسین داوودی، استاد غلامرضا عمرانی، دکتر حسن ذوالفقاری و دکتر محمدرضا سنگری به بررسی زبان گفتاری معیار و تفاوت آن با زبان نوشتاری معیار و گویشها پرداخته
است.
در بخشی از گزارش این میزگرد به نقل از دکتر داوودی آمده است:
«خط و زبان فارسی، رمز هویت ملی و عامل وحدت ماست. فارسی گفتاری در دو شکل خودش را نشان میدهد: یکی به صورت فارسی رسمی و به اصطلاح «لفظ قلم»، و دیگری به صورت زبان محاوره یا «زبان شکسته». وقتی میگوییم زبان رسمی لفظ قلم، مصداق بارزش در همین گویندگی اخبار است. یک
گویندهی اخبار، با فارسی رسمی سروکار دارد؛ منتها از نوع فارسی مکتوب و معیار. یعنی، متنی که کاملاً صحیح نوشته شده، ویرایش شده و کاملاً از عیوب زبانی مبراست. این متن را این فرد قرائت میکند و ما اخبار را میشنویم اما گاهی در یک برنامهی تلویزیونی، مجری با دو
نفر سه استاد نشستهاند و دربارهی یک مسئلهی اقتصادی یا اجتماعی بحث میکنند. در اینجا، مجری جلسه را اداره میکند و طبیعی است که زبانش با زبان آن گویندهی اخبار متفاوت باشد. در چنین برنامهای، او از به اصطلاح افعال و کلمات شکسته استفاده میکند و این به دلیل
صرفهجویی زبانی است. در واقع، طرفهای گفتوگو روبهروی هم و مخاطب هم هستند؛ بنابراین، بسیاری از قرائن موجود است و نیازی نیست که چیزی تکرار شود. همین امر باعث میشود که افراد گفتوگو را خلاصه و فشرده کنند و از زبان شکسته هم بهره بگیرند. باید به این نوع زبان
بها بدهیم. آن را آموزش بدهیم و حتی در مدارس علاوه بر اینکه دانشآموز را با متن مکتوب آشنا میکنیم و قرائت اینگونه متون را به او میآموزیم.»
دکتر سنگری در این میزگرد گفت: «به گمان من عمق و ژرفای این مسئله بسیار بیش از این حرفهاست. در ادبیات سیصد سال پیش ما، زبان گفتاری به نوشتار تبدیل نمیشد. اما امروزه همین زبان گفتاری در نوشتار هم میآید. وقتی ما متن یک داستان امروزی را در کتاب
درسی میآوریم، میبینیم که بهخصوص دیالوگها و گفتوگوهای آن معمولاً به همان زبان گفتاری است و در اینجاست که مشکل پیدا میکنیم. من بارها این نکته را دیدهام که در آوردن داستان یا بخشهایی از متن گفتاری کسی میگوید که طرف مقابل اینگونه گفت و عین گفتار او
را میآورد. آوردن این گفتار در متن با زبان گفتاری گوینده تفاوتهایی دارد. آیا زبان گفتاری یا محاورهای، همین گفتاری است که ما آن را معیار مینامیم؟ آیا واقعاً یکسان است؟ ما در زبان نوشتاری معیارمندیم؛ کاملاً مشخص است اما در این حوزه هم آیا واقعاً طبق معیار
عمل میکنیم؟ مثلاً ما، احیاناً بعضی از ما که اصالتاً تهرانی نیستیم، زبان گفتاری معیار را به کار نمیبریم و این کاملاً جدا از لهجه است. البته من بحث لهجه را میخواهم نادیده بگیرم. خود ما آیا واقعاً به آن زبان فارسی معیار گفتاری صحبت میکنیم؟ اگر اینگونه نیست،
خود این زبان فارسی معیار گفتاری هم باید روشن شود و مشخص شود که چه ویژگیهایی دارد؛ آیا تاکنون کاری جدی در شناسایی ویژگیهای زبان گفتاری فارسی شده است؟»
استاد عمرانی در این میزگرد گفت: «تاکنون ما به زبان گفتاری فارسی به صورت عملی نپرداخته بودیم. اکنون این نهضت باید آغاز شود. فاصلهی بین اینها ممکن است روزبهروز بیشتر شود و اگر کسی از خارج از حوزهی مرکزی ایران به اینجا بیاید، حالا این شخص
میخواهد غیرایرانی باشد یا ایرانیای که در حاشیهی مملکت زندگی میکند، این فاصله را روزبهروز بیشتر احساس میکند و تماسش هم با کاربران این گونهها کمتر میشود. بنابراین، ما به آموزش اینگونه احساس نیاز میکنیم. این نیاز باید بررسی شود و بعد شیوههای آموزشی
متناسب و مبتنی بر علم امروز برای آن تدوین گردد و به اعتقاد من در کتابهای درسی راه پیدا کند. همانطور که ما زبان فارسی نوشتاری معیار را از طریق کتابهای درسی تدریس میکنیم و به وسیلهی روزنامهها و مجلهها اشاعه میدهیم، باید گونهی دیگر زبان، یعنی گفتاری،
را هم به همین ترتیب آموزش و گسترش دهیم.»
دکتر ذوالفقاری هم در این میزگرد چنین گفت: «ما دربارهی فارسی معیار محاورهای مطالعه داریم. یکی از آنها کار آقای دکتر وحیدیان است که سالها پیش (شاید سال 49) با عنوان فارسی گفتاری چاپ کردند و تجدید چاپ شد. اخیراً آقای دکتر امید طیبزاده هم کتابی با عنوان فارسی
گفتاری نوشتهاند. پس ما در واقع دو سند مشخص داریم که نشان میدهد این مسئله مطالعه شده است. در مورد بحث دیگر شما که به میزان شکستگی زبان برمیگردد، در واقع تفاوت فارسی گفتاری و فارسی نوشتاری در میزان شکستگی اولی نسبت به دومی است. میزان شکستگی را هم استاد احمد
سمیعی در کتاب نگارش خود در حد چند صفحه بررسی کرده و مثلاً نشان دادهاند که شکستگی اغلب در افعال اتفاق میافتد (البته نه همهی افعال) یا مثلاً در بعضی حروف مثل «را» که در گفتار «رو» تلفظ میشود. منتها اینکه آیا معیاری برای ثبت اینگونه وجود دارد، یا جایی به
عنوان دستورالعمل ارائه شده است، باید بگوییم نه. البته جای این مطلب در کتاب درسی و کتابهای دستور زبان هست اما معمولاً کتابهای دستور زبان به مسائل گفتاری نمیپردازند. این زبانشناساناند که بیشتر به حوزهی آوایی و گفتاری زبان میپردازند. برای آنها اصل، زبان
گفتار است؛ در حالیکه دستورنویسان ما این کار را نکردهاند. زبانشناسان در رسالهها و پایاننامهها و بهویژه کتابهای آواشناسی به این حوزهها و این تفاوتها اشارههایی کردهاند اما در این مورد، مثل زبان معیار نوشتار قوانین مشخص و ثابتی به دست داده نشده است.»
مشروح گزارش این میزگرد را میتوانید در شمارهی 97 فصلنامه رشد زبان و ادب فارسی، بهار 1390 مطالعه کنید.