پای صحبت استاد علیاکبر شعارینژاد در گفتوگو با ماهنامهی «رشد آموزش راهنمایی تحصیلی»
بیایید تلاش کنیم مردم بفهمند، نه اینکه به آنها بفهمانیم.
این توصیهی جدی استاد علیاکبر شعارینژاد، متخصص روانشناسی رشد و یادگیری است.
استاد که با ماهنامهی رشد آموزش راهنمایی تحصیلی دربارهی «برنامهی درسی ملی» به گفتوگو نشسته بود، ضمن تأکید بر این نکته، گفت: «وقتی متن «برنامهی درسی ملی» را خواندم، متوجه شدم به عنوان معلم، آن را نمیفهمم! چرا من که مجری برنامه هستم، «زبان
برنامهی درسی ملی» را نمیفهمم؟»
سطح سواد معلمهای آموزشوپرورش معلوم است. پس باید با توجه به ادبیات آموزشوپرورش نوشته شود. به خیلی از کسانی که برای آموزشوپرورش مطلب مینویسند، با وجود اینکه شعارهایشان آموزشوپرورشی است، آموزشوپرورشی نمیگوییم، زیرا مطالبشان مطابق ادبیات و فرهنگ این نظام
نیست. بلکه به زبان ادیب یا کارشناس یک رشتهی علمی است. کلیله و دمنه، گلستان سعدی، شاهنامهی فردوسی، دیوان حافظ و... هیچکدام مطالب ادبیات و فرهنگ نظام آموزشوپرورش عصر حاضر نیستند! پس نوشتن «برنامهی درسی ملی»، کار سادهای نیست که هر نویسندهای بتواند از
عهدهی آن برآید. سواد شرط لازم آن است، ولی کافی نیست! شخصی که چند مدرک دکترا دارد و در رشتهی تحصیلی خودش به اجتهاد رسیده است، اما با ادبیات و فرهنگ آموزشوپرورش آشنا نیست، نمیتواند این برنامه را بنویسد. ابنسینا و ملاصدرا را هم با وجود اینکه در عصر خودشان
فرهیخته بودند، چون معلم ـ به معنای امروزی و برای امروز ـ نبودند، نمیتوانستند چنین کاری بکنند.
برای اینکه دیگران به نوشتهی ما عمل کنند، شرط اول فهمیدن آن است. ساده و شیوا بنویسیم.
همیشه در اولین روز کلاس روی تختهی کلاس مینویسم: باید بدانم و بفهمم تا معتقد شوم. باید معتقد شوم تا عمل کنم که عمل، محصول اعتقاد است.
همیشه گفتهام، در سخن گفتن، اصالت با شنونده است و در نوشتن با خواننده. مهم نیست که من چه میگویم یا چه مینویسم، مهم این است که شما بهعنوان شنونده یا خواننده، چه برداشتی دارید. زیرا درک شماست که به میدان عمل میرود، نه آنچه من گفته یا نوشتهام!
بگذارید من بگویم. معتقدم کسی که میخواهد وزیر آموزش و پرورش شود، بهتر است سابقهی تدریس در کلاس اول ابتدایی را داشته باشد. باقی پایهها و دورهها هم جای خود را دارند. زیرا واقعیت در کلاس است نه کتاب. زیرا محتوای کتاب، انتزاعی است. تا به کلاس درس دانشآموزان
نرویم و شرایط آنها را از نزدیک نبینیم، نمیتوانیم نیازها را بشناسیم. نویسندگان برنامهی درسی ملی هم باید تجربهی تدریس در مدرسه را داشته باشند.
حداقل میتوانیم برنامه را به معلمها بدهیم تا بازنویسی کنند.
این برنامهای که نوشته شده، پر از عبارتهای زیباست اما چهقدر واقعی است؟»
متن کامل گفتوگو با استاد علی اکبر شعارینژاد را میتوانید در
ماهنامهی رشد آموزش راهنمایی، شمارهی 6، اسفند 1389 ببینید.