تجربهی21 سالهییک مدیر موفق در «رشد آموزش پیش دبستانی»
از آن روز شرایطی فراهم شد تا بتوانم به تدریج از «مدیر بودن» که مدیریتکردن بر ظاهر سازمان است، بهسوی «رهبری آموزشی» که مدیریت کردن بر قلبها و عواطف کارکنان است، حرکت کنم.
این بخشی از صحبتهای خانم مریم نیکپرور، مدیر مهد کودک و کودکستان پویا است که در این شمارهی فصلنامهی رشد آموزش پیشدبستانی با عنوان «مدیریت و برنامهریزی در پیشدبستانی پویا» چاپ شده است. خانم نیکپرور سیامین سال خدمت خود را در آموزشوپرورش
پشت سر میگذارد و 21 سال است که مدیر مهدکودک و کودکستان پویاست. او میگوید: «سالها پیش، وقتی در مقام مدیر، وارد این مهدکودک شدم، جوّ سازمانی آموزشگاه بسیار متشنج و بههم ریخته بود. من چیزهایی از دوران تحصیل در دانشگاه را به یاد داشتم، بنابراین نمیخواستم
مدیریتم صرفاً ادارهکنندگی محض باشد. یعنی میتوانستم مثلاً جلسهای با کارکنان آموزشگاه تشکیل بدهم، برایشان سخنرانی کنم، شرح وظایف مکتوب در اختیارشان قرار دهم و به آنها بگویم که دوست ندارم کسی در کارش مسامحه و سهلانگاری کند. احتمالاً دو مدیر قبلی اینطور
عمل کرده بودند که جو سازمانی کودکستان بیشتر به هم ریخته بود.
در صحبتی که با خانم پیروی، معاون آموزشگاه داشتم، او حدس مرا تأیید کرد. البته او از اینکه هنوز با وی کار میکردم، متجب بود. خانم پیروی گفت: «من فکر میکنم شما به محض شروع به کارتان، فرد دیگری را جایگزین من میکنید.»
اعتمادم به خانم پیروی نتیجه داد. با کمک خانم پیروی و گفتوگوهای جسته و گریختهای که به سختی با همکاران انجام دادم، توانستم نشانههای احتمالی بههم ریختگی سازمانی را فهرست کنم.
نبود روحیهی همکاری، تمارض کردن، کاهش روحیهی ابتکار و خلاقیت، تحریک همکاران بخشی از این نشانهها بود.»
خانم نیکپرور در ادامه صحبتهایش ضمن تشریح 23 عامل بههم ریختگی جو سازمانی این مدرسه، راهها و مسیری که برای تغییر این شرایط طی کرده است، را توضیح داده است.
متن کامل تجربهی21 سالهی مدیر «مهد کودک و کودکستان پویا» را میتوانید در جدیدترین شمارهی
فصلنامهی رشد آموزش پیشدبستانی، شمارهی2، زمستان 1389 مطالعه کنید.