سخنان مدیرکل دفتر کمک آموزشی در خبر آنلاین
میزان سوددهی بازار نشر کتابهای آموزشی آنقدر هست که خیلیها را وسوسه میکند و به طمع میاندازد، دلیلش هم خیلی روشن است. رشد زیاد برخی از ناشرانی که ۲۰ سال است فعالیت آموزشی میکنند، گواه این مدعاست. ساختمانهای متعدد و کارهای بزرگ از کجا آمدهاند؟ مگر کار فرهنگی و آموزشی اینقدر سود دارد؟ پس این بازار وسوسهانگیز است و چه بسا همین وسوسهها سودجویی به بار میآورد. نکته دیگر اینکه اولیای دانشآموزان نسبت به دهههای گذشته برای سرمایهگذاری برای فرزندانشان علاقهمندترند و برای اینکه بچههایشان در مدارس عالیتر و بهتر و حتی مدارس تیزهوشان قبول شوند، هزینه میکنند.
برخی از ناشران هم از این نگاه در تبلیغاتشان بهره میبرند و با بیان اینکه اگر میخواهید در تیزهوشان قبول شوید فلان کتاب را بخوانید یا مطالعه فلان کتاب راهی به سوی مدارس استعدادهای درخشان است، خانوادهها و دانشآموزان را تحت تأثیر قرار میدهند و برای خود بازار به وجود میآورند، در صورتی که باید در جامعه فرهنگی جا بیفتد که تیزهوشی در دنیا مبنا و استانداردی دارد و تیزهوش با پرکار و پرخوان فرق میکند. دانشآموز معمولی، تیزهوش نیست. کسی که مثل دوپینگ به قرص و دارو بسته شود، ممکن است تستها را بزند و بالا بیاید، منتها اگر تیزهوش نباشد، پدر صاحب بچهاش در تیزهوشان درمیآید، بنابراین اقبال جامعه و خانوادهها یکی از دلایل وجود بازار تضمین شده برای ناشران کتابهای آموزشی و کمکدرسی است. به عنوان مثال کل کتابهای درسی دوره ابتدایی حدود ۱۱هزار تومان و در متوسطه زیر ۲۰ هزار تومان است اما یک کتاب کمکدرسی یا کمک آموزشی ۲۵ تا ۳۰هزار تومان قیمت دارد. پدر و مادر از سر خیرخواهی این کار را انجام میدهند و معلمان از سر اینکه دانشآموزانشان برتر شوند و معدل کلاس بالا رود، در حالی که اینها خلاف مشی تعلیم و تربیت است.
معلم برای اینکه معدل مجموع دانشآموزان کلاسش را بالا ببرد و مدیر برای اینکه معدل مدرسهاش را بالا ببرد از مؤسسات مختلف دعوت میکند که امتحانات دورهای در مدرسه برگزار کنند و کارهای کمکآموزشی انجام دهند. تمام اینها دست به دست هم میدهند برای اینکه یک بازار درست شود. قبل از این هم که کتاب آموزشی نبود، بعضی از مدارس مرفه و خاص، مدام پلی کپی میدادند. امروز نظام پلیکپیها ورافتاده و وارد کتابهای آموزشی شده است. در واقع امتحانات جامع، دورهای، کتابهای آموزشی، کمکآموزشی و. . . بازار سوددهی درست کردهاند که عدهای پایش ایستادهاند، با این حال واقعیتهای موجود به ما میگوید که به ساماندهی این بازار خوش بین باشیم. وقتی ۱۸ درصد کتاب استاندارد ابتدای رصد بازار نشر کتب آموزشی، به بالای ۵۰ درصد میرسد و الان قانون هم پشت ماست و میتوانیم آن را خوب تبیین کنیم. تبیین درست باشد، قانون هم جا میافتد. نکته دیگر هم اینکه در همه آموزش و پرورشهای موفق دنیا کتاب درسی، محور است و اجزایی آن را کمک میکنند، یعنی فینفسه فلسفه وجودی کتاب آموزشی مناسب بسیار خوب است. کتاب آموزشی استاندارد و مناسب و همجهت با اهداف آموزشی و تربیتی در ذات خود بسیار خوب است. وقتی دچار مشکل میشویم که مسائل دیگری قاطی این میشود و کار را خراب میکند، وگرنه وجود بازار منطقی نه تنها مضر نیست که مفید هم هست. در بحث آموزش هم ناشران میتوانند با رعایت مقررات و ضوابط درخدمت اهداف آموزشی باشند. از طرف ديگر باید این را نیز بپذیریم که کتابهای درسی خلأهایی دارند که باید جای دیگری پر شوند، مثلاً هدف آموزش و پرورش از گذاشتن کتاب فارسی در یک نگاه اجمالی، هم تقویت زبان مادری است، هم احساس تعلق و لذت بردن و انس با ادبیات.
آیا در یک پاراگراف میتوان حافظ را که یکی از مفاخر ماست معرفی کرد؟ معتقدیم دانشآموز باید هنگام گرفتن دیپلم آشنایی اجمالی با بزرگان و آثارشان داشته باشد. این کجا باید اتفاق بیفتد؟ در کتاب درسی که اتفاق نمیافتد. کتاب درسی فقط یک نمونه و مشتی از خروار را به دانشآموز نشان میدهد. آن اتفاق باید در کتابهای مناسب آموزشی که کنار کتابهای درسی تولید میشوند بیفتد. علاوه بر این برای تحقق سند تحولی آموزش و پرورش، معلم باید مدام جامعه را رصد کند؛ رسانهها، فیلمهایی که اکران میشوند، تازههای نشر. در صورتی که بدون تعارف الان معلمان این دغدغه را ندارند، میروند سر کلاس، موظفی شان را پر میکنند و میآیند. بنابراین چنانچه بدنه آموزش و پرورش و سپس خانوادهها در مورد بازار نشر کتب آموزشی حساس شوند، در این صورت خود به خود آشفتهبازار کتابهای کمکآموزشی اصلاح میشوند و رویکردها تغییر میکنند و ناخودآگاه دکان ناشرانی که خارج از استاندارد حرکت میکنند، تخته میشود.
تردید نکنید شاهکلید تحول در آموزش و پرورش معلم است، بنابراین موضوع کتابهای آموزشی و کمکآموزشی باید در قالب صلاحیتهای حرفهای معلم مدنظر آموزش و پرورش قرار بگیرد، یعنی بخشی از آن وظیفه آموزش و پرورش است، بخشی از آن هم وظیفه معلم به عنوان یک شهروند است که مسئولیت تعلیم و تربیت دانشآموزان را پذیرفته است. کتاب درسی و خلأهایش را در نظر بگیرید که در درجه اول باید توسط معلم پر شود، آن هم با ابزاری که به دست دارد، مثل کتاب کمکآموزشی و فیلم آموزشی و این معلم است که این مجموعه ابزار را برای رسیدن به اهداف راهبری و هدایت میکند. ۴۳ سال است آموزش و پرورش جشنواره بینالمللی فیلمهای آموزشی رشد را برگزار میکند و الان دیگر وقت آن است که محصولات این جشنواره به برنامه درسی متصل شود.