مقالهای از «رشد آموزش جغرافیا»
مکتب فرانکفورت یکی از مکاتب عمده در میان مکاتب جامعهشناسی بهشمار میرود که از مارکسیسم الهام گرفته است اما بعدها از آن گسست. این دیدگاه یک دیدگاه انتقادی است که بیشتر به سطح فرهنگی توجه دارد و رهایی نوع بشر را هدف خود قرار داده
است. مجله رشد آموزش جغرافیا در مقالهای به تأثیر این مکتب بر آموزش جغرافیا پرداخته است.
مقاله «مکتب فرانکفورت و تأثیر آن در آموزش جغرافیا» را دکتر احمد پوراحمد
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، زهرا براتی و مهناز خطابخش
دانشجویان کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری دانشگاه تربیت معلم نوشته و منتشر کردهاند.
نویسندگان مقاله پس از توضیح درباره ظهور و تکوین مکتب فرانکفورت به تأثیر آن بر آموزش جغرافیا پرداختهاند: «باتوجه به انتقاداتی که مکتب فرانکفورت به اثباتگرایی دارد، منتقدان دیدگاه فضایی و کمیگرایی در جغرافیا به رویکرد رفتارگرایی و کیفیگرایی روی آوردهاند.
بدین ترتیب یکی از اثرات رویکرد فرانکفورت در آموزش جغرافیا روی آوردن جغرافیدانان به رویکرد رفتارگرایی و روشهای کیفی است. در جغرافیای رفتاری افراد بهعنوان انسانهای آگاه با دریافت آگاهی از محیط اطراف خود و برخورد با آن در فضای جغرافیایی به ایفای نقش میپردازند.
در این مکتب افراد اطلاعات بهدست آمده از محیط فیزیکی (طبیعی و انسانساخت) و محیط اجتماعی را جذب و همسان میسازند و از این راه، تصویر و بازنماییهای روانشناختی منحصر به فرد خودشان را از واقعیتها ترسیم میکنند.»
در بخش دیگر مقاله میخوانیم: «این مکتب معتقد است که تحلیلهای جغرافیایی نیز باید از نوع کیفی باشند زیرا تحلیلهای جغرافیایی از نوع تحلیل موشکافانهاند. البته نباید این نکته را فراموش کرد که برخلاف بسیاری از اندیشمندان این حوزه، تحلیلهای جغرافیایی کیفی بسیار
مشکلتر از تحلیلهای جغرافیایی کمی است.
مسئله دیگر در مورد تأثیر مکتب فرانکفورت بر آموزش جغرافیا این است که این رویکرد بر استفاده از روشهای سنتی در آموزش جغرافیا انتقاد میکند و بهکار بردن فناوریهای جدید را با توجه به شرایط زمانی و مکانی هدف خود قرار میدهد.»
متن کامل این مقاله در فصلنامه رشد آموزش جغرافیا، شماره 102، بهار 1392 منتشر شده است.