فصلنامه رشد آموزش قرآن در مقالهای به راهکارهای فهم روشمند وحی، مبانی، مراتب و شرایط فهم قرآن پرداخته است.
علی اسعدی نویسنده مقاله، با اشاره به مبانی فهم قرآن آورده است: «در بحث از مبانی فهم قرآن، نکات و مباحثی مطرح است که با پذیرش آنها به این نتیجه دست مییابیم که قرآن قابل فهم است و فهم آن – حداقل در لایههای آغازین-
در قدرت و طاقت عقل تدبرکنندگان است. اما آنچه اهمیت این بحث را موجب میشود آنکه فرقهها و گروههایی بر این عقیده بودهاند که بخشی از آیات نظیر آیات متشابه قرآن، بهویژه آیاتی را که در بحث از صفات خبری خداوند مطرح میشود، نمیتوان فهمید. از این رو یا نقش عقل
را در فهم این بخش از معارف قرآن نادیده گرفتهاند و یا بر ظواهر این آیات جمود ورزیدهاند که موجب قائل شدن به تجسیم خداوند، معصوم نبودن انبیاء، جبر و ... شده است.
در تفکری دیگر، آیات را فقط از مجرای معصومین باید فهمید و برداشتهای دیگر قرآنی که غیر از این ناحیه است، باطل و نادرست خواهد بود.
هر یک از خطوطی که بهعنوان مبنا آورده میشود به گونهای با بحث فهم عمومی قرآن از یک سو و فهم صحیح و روشمند وحی از دیگرسو ارتباط وثیق دارد.
مبنای نخست: هدف از نزول قرآن هدایت نسل بشر، خارج ساختن او از ظلمات به سوی نور بوده است. از اینرو خدای متعال کتاب خود را «هُدی»، «نور»، «رحمت»، «شفاء» و... نامیده است. بنابراین کتابی که خود نور است و روشنگر و برای هدایت عموم مردم نازل شده است نمیتواند برای
مردم غیرقابل فهم باشد.
مبنای دوم: مخاطب قرآن همه انسانها در همه عصرها و قرون است و قرآن به گروهی خاص اختصاص ندارد. خطابهای «یا ایهاالناس»، «یا عباد»، «یا اهل الکتاب»، «یا بنیاسرائیل»، «یا ایهاالذین آمنوا»، «یا ایهاالنبی» و... بیان فوق را به اثبات میرساند.
وانگهی فهم قرآن همه مخاطبان را شامل میشود، البته با رعایت شروط و اصول لازم.»
ادامه این مقاله به مراتب فهم قرآن و شرایط فهم قرآن پرداخته است.
متن کامل این مقاله در فصلنامه رشد آموزش قرآن، شماره 39، زمستان 1391 منتشر شده است.