نویسنده: دکتر علیرضا صادقزاده قمصری، دکتر محمد حسنی
نوبت چاپ: 1396
ناشر: تهران، شورای عالی آموزشوپرورش
چگونه زیستن دغدغه اصیل و تأملبرانگیزی است که فرا روی انسان قرار دارد. از دیرزمان اندیشهورزان و صاحبنظران در تلاش بودهاند تا پاسخی مناسب برای این سؤال «حیاتآفرین» به دست آورند. فیلسوفان تربیت از جمله کاوشگرانی هستند که میکوشند دانش، مهارت و روش «چگونه زیستن» را به انسان نشان دهند و با تبیین و تشریح چیستی و چرایی تربیت، چگونگی دست یازدیدن به شایستگیهای «خوب زیستن» را آموزش دهند. معلمان و دستاندرکاران تربیت هم که رسالت خطیر آماده کردن آدمیان را برای خوب زیستن بر عهده دارند، وامدار فیلسوفان و اندیشهورزان این حوزه هستند و بهصورت مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر افکار و آرای نظری و عملی آنان قرار دارند.
موفقیت در این میدان پیچیده و مخاطرهآمیز نیازمند آشنایی عمیق و دقیق با این حوزه معرفت بشری و یافتههای علمی و تجربی آن است تا با شناخت جامع از «انسان» بتوان آگاهانه و هوشیارانه در مسیر تربیت او گام برداشت و «خوب زیستن» را به او ارزانی داشت. معلمی که مبانی نظری و فلسفی را نداند و پشتوانه فکری و عملی مستحکم و تعالیبخش نداشته باشد، نمیتواند چراغ «تربیت» را فرا روی مخاطبان خویش روشن نگه دارد و آنان را به «زیستن متعالی» فرا بخواند.
از سوی دیگر، انسان معاصر، در عصر تحولات شگرف و گسترده زندگی میکند. این تحولات تمام تاروپود زندگی فردی و اجتماعی او را دربرگرفتهاند و خوب زیستن او در زمان حال و آینده، نیازمند فهم دقیق از شرایط و مقتضیات امروز و فردای جامعه و برخورداری از فلسفه تربیت بهروز، اثربخش و آیندهپژوهانه است. تربیت انسان برای زندگی موفق در آینده پرتلاطم و متحول باید بر مبانی و اصول تحولآفرین استوار باشد تا انسان با کسب شایستگیهای بایسته بتواند تحولات را مدیریت کند و زندگی بهینهای برای خود و جامعه رقم بزند. از این منظر، هم بازخوانی و بازنگری در فلسفه تعلیم و تربیت و بهروزآوری آن، متناسب با شرایط و اقتضایات «زمان»، ضرورتی اجتنابناپذیر است.
افزون بر آن، زندگی در کشور پهناور ایران با فرهنگ افتخارآمیز چند هزارساله آن، و زیستن در پرتو تعالیم انسانساز مکتب اسلام، ویژگیها و بایدها و نبایدهای خاص خود را دارد که آن را از نظر مبانی، اصول و روشهای تربیتی دیگر جوامع کموبیش متمایز میکند. تربیت در بستر فرهنگ جامعه جریان مییابد و از باورها و ارزشهای فرهنگی تأثیر میپذیرد و بر آن اثر میگذارد. دادوستد نظام تربیتی با فرهنگ جامعه و اقتضایات آن، فلسفه تربیت را متأثر میکند و ضرورت شناخت و التزام نظری و عملی آن را روزافزون میسازد. این ضرورت آن هنگام حساسیت و اهمیت مضاعف مییابد که به وارداتیبودن نظام تربیتی موجود و ناکارآمدی آن توجه و بر ضرورت آشنایی هر چه دقیقتر و عمیقتر دستاندرکاران آن با فلسفه تربیت مبتنی بر معارف اسلامی تأکید شود. (دیباچه کتاب، مهدی نوید)
با توجه به نکات فوق، این کتاب در 6 فصل زیر تدوین شده است که مطالعه آن به خوانندگان مجله پیشنهاد میشود.
فصل اول: چیستی و چرایی «فلسفه تربیت» و «فلسفه تربیت در جمهوری اسلامی ایران»
فصل دوم: فلسفه تربیت در جمهوری اسلامی ایران؛ مبانی اساسی
فصل سوم: تبیین چیستی تربیت (تعریف و ویژگیها و انواع آن)
فصل چهارم: تبیین چرایی تربیت
فصل پنجم: تبیین چگونگی تربیت
فصل ششم: فلسفه تربیتی شما چیست؟