معمولاً آنچه از اردوهای مدرسهای به ذهن متبادر میشود، شادی و تفریح و نوعی رهایی از درس و کلاس، بهویژه برای دانشآموزان است که در آن برای ساعاتی هم که شده، به دور از آموزش و نظم و ترتیب خاص مدارس کنونی، به تفریح و بازی بپردازند. از آن طرف هم عدهای در مدارس به فکر میافتند که در این اردوها با گنجاندن برنامههای آموزشی به صورت رسمی و در قالب سخنرانی، این فضا را به نوعی پربار و آموزنده کنند که البته تجربه دانشآموزان از این وضعیت و حتی خود ما از دوران دانشآموزی و دانشجویی خلاف این نتیجه را نشان میدهد. به نظر میرسد که بهرهگیری از موقعیتهای غیرمستقیم و البته طبیعی فضای اردوها و توانمندیها و مهارتهای دانشآموزان در طول اردوها میتواند در ایجاد و بهبود ارتباط میان مدرسه و دانشآموزان و یادگیری همراه با تفریح و بازی و نیز آموزش عملی مهارتهای بزرگ و کوچک زندگی بهتر و مؤثرتر عمل کند.
در ادامه، تجربهای از نگارنده در این راستا آمده است.
مدرسه روستایی ما مدرسهای کوچک است که دانشآموزان دورههای ابتدایی و متوسطه اول بهصورت مختلط در آن تحصیل میکنند. هفته قبل با دانشآموزان در اطراف روستا به اردو رفتیم. در این فکر بودیم که چطور برنامهریزی کنیم تا به دور از آموزشهای خشک و رسمی بتوانیم فرصتهایی برای یادگیریهای جذاب و البته دانشآموزمحور فراهم کنیم. از اوایل اردو چند اتفاق کوچک با عاملیت دانشآموزان باعث شد فضای اردو به دور از آموزشهای خشک و رسمی، با مشارکت فعال بچهها جذابیت پیدا کند و در واقع، ترکیبی از تفریح و یادگیری در «اجتماع اردویی» بچهها ایجاد شود.
البته قبل از حرکت، در مدرسه برای گروههای بچهها سرگروههایی جهت هماهنگی بیشتر و بهتر انتخاب شدند. کمی دقت در فضای اردو نشان میدهد که موقعیتهای مختلفی وجود دارد که دانشآموزان میتوانند بهصورت ناخودآگاه و غیررسمی و حتی آگاهانه، مهارتهای آموزشی و مهارتهای زندگی متنوع را، از ساده و پیچیده و درسی و غیردرسی، عملًا از یکدیگر فرا بگیرند. برای مثال، بچهها با مدیر و معلمان در کنار چشمه کوچکی که در محل وجود داشت، نشستند و ضمن آب خوردن، صحبتهایشان بهطور طبیعی و خودکار، به سمت جلبکهای سبزی رفت که در کنار چشمه رشد کرده بودند و گفتوگوهای زیادی درباره علت رشد و کاربردهای آنها و حتی لزوم توجه زیاد به موجوداتی مانند زالو و کاربردهای درمانی این موجودات صورت گرفت. دانشآموزی نیز خاطره زالودرمانی یکی از بستگانش را تعریف کرد. در ادامه، مباحثی چون آلودگی آبها، کمبودآب، قرارگرفتن کشور ایران در کمربند بیابانی دنیا و لزوم صرفهجویی در آب مطرح شد. همچنین، حاضران در گودالهای کوچک کنار چشمه به مشاهده حرکات و شکل و رفتار قورباغههای کوچک و بزرگ پرداختند و درباره مراحل رشد آنها گفتوگو کردند. جالب اینجاست که بعد از کلی صحبت، وقتی سؤالی جدی برای بچهها پیش میآمد، به سراغ معلمان میآمدند و فعالانه پیگیر پاسخ سؤالشان میشدند؛ در حالی که اگر قرار بود این همه مطلب آموزشی بهصورت رسمی مطرح شود، به احتمال زیاد، موفقیت و جذابیت و مشارکت این چنینی بچهها را همراه نداشت.
بچهها با مشاهده گیاهان خوراکی فصل بهار (ریواس، چای کوهی، آویشن و ...) درباره اسامی و موارد مصرف این گیاهان و فوایدشان اطلاعات خوبی در اختیار یکدیگر گذاشتند. محور این بخش، تجارب دانشآموزان بود؛ مثلاً با مشاهده پشت برگهای گیاه ریواس (به زبان محلی: اوشقون) به مفاهیمی چون رگبرگ و آوند و نقش تولیدکنندگی گیاهان در چرخههای طبیعی و... درکتاب علوم اشاره شد.
همچنین، بچهها با شمارش تعداد گلبرگهای گیاهان محلی و یافتن مضربهای اعداد ریاضی درگلبرگها، به مفاهیم گیاهان لپهای و دو لپهای و ویژگیهایی چون شکل ساقه و برگها نیز توجه کردند.
از جمله مهارتهای دیگری که بچهها در طول اردوها یاد میگیرند، مواردی چون رعایت نظم گروهی و همکاری برای تهیه غذاست. مثلاً چند نفر از بچههای متوسطه اول تلاش میکردند با روشن کردن آتش و قرار دادن کتری روی سنگها، آب جوش و سپس چای آماده کنند. بعد از مدتی تلاش نامؤثر، یکی از بچههای ابتدایی به سمتشان رفت و آرام خم شد و با چند بار فوت کردن زیر چوبهای نیمسوز (توجه به مسئله مثلث آتش و نقش اکسیژن در آتشسوزی و ...) و قراردادن سه سنگ به صورت مثلثی در جهت وزش باد، آتش را برپا کرد و برای همه، سیبزمینی آتشی پخت. در آخر هم در اطراف آتش مقداری خاک ریخت تا باد آن را به زمینهای اطراف گسترش ندهد. او همه این مهارتهای ساده اما کاربردی را در کنار پدرش یاد گرفته بود.
این یادگیریهای کوچک اما ارزشمند بهراحتی و در طول برنامه اردو اتفاق میافتند.
از جمله عوامل مهم در یادگیریهای مؤثر در طول اردوها، که در این اردو نیز شاهد آن بودیم، رفتار عوامل مدرسه است که دانشآموزان از آن پیروی میکنند. برای مثال، در طول اردو یک کیسه نایلونی برای جمعآوری زباله در گروه معلمان قرار دادیم. جالب بود که بچهها در دو گروه دیگر با دیدن این کار ما، کیسههایی پلاستیکی را برای جمع آوری زبالههایشان روی تنه یک درخت قرار دادند و بقیه نیز این کار را تکرار کردند. همچنین، در پایان اردو ابتدا مدیر و معلمان به جمعآوری زبالههای پراکنده پرداختند که این کار نیز با مشارکت فعال دانشآموزان همراه شد. یکی از آنها کیسههای زباله را به قطعه چوبی، که به آن «چوب آشغالربا » میگفت، وصل کرد و بچهها به کمک هم آن را تا روستا حمل کردند و بالاخره در داخل تنها سطل زباله روستا که دهیاری در جلوی مدرسه قرار داده است، انداختند. این کار و مشارکت تأثیرگذار بچهها مانع پراکنده شدن آشغالها درطبیعت روستا شد.
دانشآموزان علاوه بر مدرسه، در خانه و محیطهای دیگر، از جمله رسانهها و فضاهای مجازی نیز مهارتهای مختلفی را یاد میگیرند. آنها میتوانند این مهارتهای متنوع را در برنامههایی چون اردوهای مدرسهای و در طول فعالیتهای تفریحی و بازی و... با نظارت مناسب و تسهیلگرانه عوامل مدرسه، جهت همافزایی با دیگر دانشآموزان به اشتراک بگذارند. این امر در ترکیب با آموختههای کلاسی، مانند مطالب علوم و ریاضی و ... و آموختههای محیطی و غیرمدرسهای بچهها، ضمن جذاب بودن برای آنها در بهبود رفتارها و هیجانات و یادگیریهای فردی و جمعی دانشآموزان، از جمله کسب مهارتهای ساده و پیچیده زندگی در مدرسه اهمیت بسزایی دارد. همچنان که در این تجربه اردویی، دانشآموزان مطالب مختلف درسی و غیردرسی را ضمن فعالیتهای اردو به همراه بازی و تفریح با یکدیگر به اشتراک گذاشتند.
۷۶۵
کلیدواژه (keyword):
تجربه,مدرسه روستایی,یادگیری تفریحی