دیوان شعرا و ادیبان قرن هفتم و هشتم هجری آیینه تمامنمای اوضاع اجتماعی دوران مغول است. یکی از این شعرا سیفالدین فرغانی است
در بخشی از این مقاله میخوانیم: «بیتردید میتوان سیفالدین محمد را به عنوان بزرگترین نقاد اجتماعی در تاریخ ادبی ایران دانست. تار و پود سخن و شعر او چنان با تعهد عالمانه و عمل متعهدانه تلفیق و عجین شده است که هرگونه رنج و حرمان و صعوبت و دشواری در راه مبارزه با اهریمنان شرّ و بدی را برای پیکارگران عدالتخواه هموار میسازد.»
در بخشی دیگر آمده است: «اگر از ناصرخسرو که پیش از دوره مغول میزیسته بگذریم، از دوران مغول به بعد هیچ شاعری به اندازه سیف فرغانی با اشعار خود رسواگر حاکمان ستمپیشه نبوده است؛ چرا که نسبت به همعصرانش به هیچ شاعری به اندازه او ستم نرفته است. او یگانه شاعر تاریخ ادبیات ماست که تا این حد بیپروا با حکمرانان سخن گفته است.»
در ادامه آمده است: «اشعار انتقادی سیف تفکربرانگیز و انقلابی است؛ اشعاری است که میتوان آنها را به هر دوره و زمانی که استبدادگران و حاکمان زورگو بر مسند حکومت تکیه زنند، تعمیم داد و با خواندن آنها اندکی از آلام و دردهای درون انسان فروکش میکند. سیف فرغانی به خوبی با تخیلات شاعرانهاش به مسائل سیاسی و اجتماعی زمانه خود اندیشیده است. این عارف عالیقدر با همراه کردن عرفان و مبارزه علیه مفاسد اجتماعی و سیاسی دست به ابداع تازهای در ادبیات زده است.
نویسنده: مازیار شهبازی، کارشناس ارشد ادبیات فارسی
کلیدواژهها: سیف فرغانی، قصاید، انتقادهای اجتماعی، حمله مغول