برقراری ارتباط و اتصال، اهداف تدریس ریاضی سه مفهوم کلیدی از کتاب «مفاهیم کلیدی در تدریس ریاضیات دوره ابتدایی» هستند. فصلنامه رشد آموزش ریاضی به بخشهایی از این کتاب پرداخته است
در تعریف «برقراری ارتباط و اتصال» میخوانیم: «برقراری ارتباط و اتصال در ریاضی، به فرایندی در یادگیری گفته میشود
که طی آن، دانشآموز درک و فهم خود را از ایدههای ریاضی، یا توسعة آگاهی خود از
ارتباطات شبکهای مانندی بین چهار جنبة «تجربههای ملموس»، «زبان»، «تصویرها» و
«نمادها» شکل میدهد. فهمیدن ریاضی و تسلط بر آن، در نتیجة چگونگی شناخت و
سازماندهی رابطههای بین همین اجزای ذکر شده در این شبکه است.»
در ادامه آمده
است: «هایلاک و کوکبرن، با ارائه یک مدل ارتباطی هرمی شکل، سعی در معرفی یک مدل با
قالبی ساده داشتند که بتواند چگونگی درک و فهم دانشآموزان و عوامل مؤثر بر آن را،
بهویژه در مورد اعداد و محاسبات عددی توضیح دهد.
درواقع این مدل،
برپایه این ایده استوار است که توسعة درک و فهم را نتیجة برقراری ارتباطی شناختی
بین تجربهها و دانش جدید، با تجربهها و دانش موجود (فعلی) میداند. اگر ما موفق
به ایجاد چنین ارتباطِ شناختی نشویم، مجبوریم که دانش را بهصورت طوطیوار در ذهن
خود حفظ و ذخیره کنیم. درک ما از مفاهیم پیچیدة ریاضی (مانند تساوی، تفاضل، ارزش
مکانی و...) یک شبه ایجاد یا یک طرفه منتقل نمیشوند، بلکه طی فرایندی زمانبر و
تدریجی و درونشبکهای از ارتباطات پویا و دائماً در حال نوسازی، ایجاد میشود.»
نویسنده مقاله
برای تشریح بیشتر این مدل ارتباطی هرمی شکل، با ذکر مثالهایی، چهار بعد این مدل
را توضیح داده است:
1. استفاده از تجربههای ملموس، مانند اشیای فیزیکی و واقعی،
اسباببازیها، مهرهها، ظرفها، انگشتان دست، تاس، گروههای دانشآموزی و....
2. زبان مانند جملههای معلم، اصطلاحات، مفاهیم و زبان رسمی،
واژههای تخصصی ریاضی مانند تفریق، حاصل ضرب و زبان عامیانه روزانه مانند چقدر پول
باقی مانده.
3. تصویرها مانند نمودارها، عکسها، نقشهها،
رسمهای روی تخته سیاه، نمودارهای تصویری، محورها، دستگاههای اعداد، داستانهای
تصویری، جدولها و از این قبیل.
4. نمادها: مانند نمادهای خاص ریاضی به خصوص آنهایی که در
مورد اعداد و عملیات با آنها به کار میروند (مانند 0، 1، 2، +، -، و....).
این چهار مقوله که
در بالا به آنها اشاره کردیم، در واقع چهار ستون اصلی تجربه دانشآموزان دورة
ابتدایی از چیزی به اسم ریاضی است. لابیک معتقد است که فهمیدن ریاضی، در اثر به هم
مرتبط ساختن این چهار جزء اصلی، شکل میگیرد که البته شرط لازم برای این شکلگیری
آن است که ارتباط محکمی بین آنها باشد.»
نویسنده: محمدحسام قاسمی، کارشناس ارشد ریاضی و دبیر ریاضی شهرستان شهریار
کلیدواژهها: یادگیری
مفهوم، ساختوسازگرایی، یادگیری معنادار، یادگیری طوطیوار، ریاضی بین فرهنگی،
زمینة معنادار، سواد عددی، الگوریتم، محاسبة ذهنی
برای دریافت فایل پیدیاف
این مقاله کلیک کنید.