«ناامیدی در شعر امید» عنوان مقالهای است که در «فصلنامه رشد آموزش زبان و ادب فارسی» منتشر شده است
در بخشی از مقاله میخوانیم: «نومیدیهای شعر اخوان بیشتر ریشه در مسائل سیاسی – اجتماعی دارد. اخوان بهترین دوران شکوفایی شعرش را صرف روشنگری اوضاع سیاسی – اجتماعی در طول سالهای خفقان و سیاه کودتای 28 مرداد کرده است.
توصیفی که اخوان از آن دوران دارد، بسیار بدبینانه و نومیدانه اما کاملاً واقعی است. شعر «زمستان» که زبان حال مردم و بیانگر جو سیاسی – اجتماعی حاکم بر ایران بعد از کودتاست، در واقع اعتراض شاعر به وضع بد اجتماعی و فشار و اختناق است.
فقر، اختلاف طبقاتی، بیعدالتی، نبود آزادی، نابودی اقتصاد، همه و همه دست به دست هم داد تا جوانانی چون اخوان به حال مردم و دردمندان روزگار خویش دل بسوزانند. این دگرگونیها و نوسانات به شدت در روحیه و مضامین اشعارش تأثیر داشت و موجب شد تا دچار یأس و نومیدی و سرخوردگی شود.»
در بخش دیگری از مقاله آمده است: «جریان شعر اخوان از رمانتیسم به سمبولیسم اجتماعی و رئالیسم است.
اخوان در مجموعههای «زمستان»، «آخر شاهنامه» و «از این اوستا» واقعیتهای جامعه را با زبانی نمادین به تصویر میکشد. زبان حماسی اخوان از یکسو و ناامیدیهای او از دیگر سو موجب شد او را شاعر حماسه شکست بنامند.
اخوان ثالث از شاعران سرسخت سیاسی دوران سیاه پهلوی است که همچون فردوسی بزرگ، عاشق وطن، اساطیر، رویاها، افسانهها، قهرمانان و جنبشهای ناب ایرانی است و تمام این عشقورزیها برای مقابله با نظام بیریشهای است که به هیچ کجای این خاک وابستگی نداشتند و بیمهریهای خشونتبارشان به ایران زمین، مهر غریب م.امید را باعث شده است.
.... در چنین اوضاعی، اخوان اعتقاد داشت که «نومید بودن و نومید کردن نجیبتر و درستتر است از امید دروغین دادن و داشتن؛ چون حداقل فایده این نجابت و درستی این است که آدم، دروغها و پدرسوختگیها را نخواسته و نیاراسته» به این خاطر نغمههای نومیدانه توأم با نفرین و نفرت سر داده است.»
نویسنده: هادی اخوان
کلیدواژهها: اخوان ثالث، امید، شعر معاصر، انسان، نومیدی