عکس رهبر جدید
تأثیر قرآن کریم بر ادبیات فارسی
امروزه در حوزه تاریخ ادبی ایران اثری را نمی‌توان یافت که متأثر از قرآن و حدیث نباشد و این نشان از تأثیر گسترده قرآن بر ادبیات فارسی دارد. «فصل‌نامه رشد زبان و ادب فارسی» در جدیدترین شماره خود مقاله‌ای را به این موضوع اختصاص داده است

در بخشی از این مقاله می‌خوانیم: «اگر به بیشتر کتاب‌هایی که از پیشینیان بر جای مانده است نگاهی بیندازیم، در می‌یابیم که کمتر موضوع ادبی می‌توان یافت که مایه خود را از مفاهیم قرآنی اخذ نکرده باشد؛ به گونه‌ای که بیشتر مفاهیم به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم مانند کنایه و ایهام به بیان نکته‌ای حکمت‌ آموز از کلام خداوند اشاره دارند.

در این زمینه کافی است به آثار بزرگ مردانی چون مولوی، سعدی و فردوسی و دیگر آثار منظوم و منثور نظری بیندازیم تا دریابیم که چقدر از آیات، اشارات، عبارت‌ها، نکات و دستورات تربیتی و اخلاقی را در شعر خود آورده و ذهن بشر را به تکاپو انداخته‌اند. درواقع ادبیات کهنسال ایران مفاهیم گوناگون را از این سرچشمه‌های پربرکت الهی وام گرفته است؛ به گونه‌ای که بدون آشنایی با قرآن و حدیث آگاهی نسبت به تمامی زوایای سروده‌ها و نوشته‌های شعرا و نویسندگان ایرانی محال است. از طرفی این تأثیرپذیری تنها به حوزه مفاهیم محدود نمی‌شود و حوزه علوم ادبی و چگونگی به کارگیری کلمات و کیفیت کلام را نیز در بر گرفته است.»

در ادامه آمده است: «در طول تاریخ ادبیات فارسی، نشانه‌های تأثیر قرآن در نظم‌ونثر فارسی کاملاً مشهود است و از جهات متعدد و به صور گوناگون شعرا و نویسندگان ما از عبارات و مضامین آیات قرآنی استفاده کرده‌اند. این استفاده یا به‌صورت کاربرد عین عبارت یا مضمون یا اشاره و تلویح و درج یا حل و ترجمه و یا کاربرد الفاظ قرآنی بوده است. نمونه‌های زیادی در دوره‌های ادبی زبان فارسی سراغ داریم که این تأثیرات را کاملاً نشان می‌دهد.

تاریخ ادبیات ما نشان می‌دهد که هر چه زمان گذشته است، نفوذ معنوی قرآن کریم در ادبیات مردم مسلمان بیشتر شده است. مقصود این است که در صدر اسلام، یعنی قرن اول و دوم، قرآن آن‌گونه که باید جای خود را در ادبیات عرب باز نکرده است اما هر چه زمان می‌گذرد، بیشتر آن را تحت‌نفوذ قرار می‌دهد.

مثلاً اشعار رودکی، که از شعرای قرن سوم است، فارسی محض است و در آن‌ها نفوذ قرآن آن‌قدرها زیاد به چشم نمی‌خورد، با این حال همین اشعار هم خالی از آیات الهی نبوده است. او در جایی از دیوانش این‌طور سروده است: «حجت یکتا خدای و سایه اوست/ طاعت او کرده واجب آیت فرقان» که اشاره دارد به «و اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» (نسا/59) یا در جای دیگر می‌گوید «سماع و باده گلگون و لعبتان چو ماه/ اگر فرشته ببیند در اوفتد در چاه» که به داستان هاروت و ماروت در قرآن اشاره دارد.

 

 

نویسنده: لیلا مرادی، دبیر ادبیات دبیرستان‌های منطقه 15 تهران
کلیدواژه‌ها: قرآن، ادبیات، شعرا، مسلمانان، نویسندگان

منبع: فصل‌نامه رشد زبان و ادب فارسی، شماره 117، بهار 1395
تعداد بازدید : ۲,۵۵۹
کد خبر : ۲,۳۰۸
نام را وارد کنید
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 10000
نظر خود را وارد کنید